ابراهیم بروشکه؛ محمود عربخدری
چکیده
فرسایش خاک و انتقال رسوب از مشکلات اغلب حوزههای آبخیز کشور است. برنامههای آبخیزداری بدون برآورد صحیح فرسایش و رسوبدهی با مدلهای مناسب امکانپذیر نیست. این تحقیق با هدف ارزیابی دو مدل تجربی MPSIAC و EPM انجام گرفت. ابتدا، 10 آبخیز کوچک در گستره استان آذربایجان غربی انتخاب شد که در آنها 113 سد رسوبگیر متوالی در قالب طرحهای آبخیزداری ...
بیشتر
فرسایش خاک و انتقال رسوب از مشکلات اغلب حوزههای آبخیز کشور است. برنامههای آبخیزداری بدون برآورد صحیح فرسایش و رسوبدهی با مدلهای مناسب امکانپذیر نیست. این تحقیق با هدف ارزیابی دو مدل تجربی MPSIAC و EPM انجام گرفت. ابتدا، 10 آبخیز کوچک در گستره استان آذربایجان غربی انتخاب شد که در آنها 113 سد رسوبگیر متوالی در قالب طرحهای آبخیزداری اجرا شده بود. اطمینان از عدم خروج رسوب در آخرین سد رسوبگیر، بهعنوان ملاک انتخاب آبخیزها در نظر گرفته شد. علاوه بر اندازهگیری مستقیم رسوب نهشته شده در پشت بندها، رسوبدهی آبخیزهای انتخابی با استفاده از مدلها نیز برآورد شد. مقایسه میانگینها با آزمون ناپارامتری من-ویتنی، اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد نشان نداد. در مرحله آخر، دو مدل با آمارههای MAE و MBE مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل MPSIAC با MAE=1.34 و MBE=-0.12، نسبت به مدل EPM برتری دارد.
محمود عربخدری
چکیده
در اکثر مطالعات منابع آب، مقدار بار کف رودخانهها بهصورت نسبتی ثابت از بار معلق در نظر گرفته میشود که معقول نیست. یک روش تعیین دقیقتر این نسبت، استفاده از اطلاعات باتیمتری نهشتههای بستر مخازن سدها است. در این پژوهش، نقشههای متوالی تهیه شده از کف مخازن دو سد دز (1362 و 1376) و میناب (1364 و 1377) و آمار رسوب معلق در ایستگاههای ورودی ...
بیشتر
در اکثر مطالعات منابع آب، مقدار بار کف رودخانهها بهصورت نسبتی ثابت از بار معلق در نظر گرفته میشود که معقول نیست. یک روش تعیین دقیقتر این نسبت، استفاده از اطلاعات باتیمتری نهشتههای بستر مخازن سدها است. در این پژوهش، نقشههای متوالی تهیه شده از کف مخازن دو سد دز (1362 و 1376) و میناب (1364 و 1377) و آمار رسوب معلق در ایستگاههای ورودی بررسی شد. پس از تعیین محل قله دلتا در مخزن و تفکیک رسوب به دو بخش دلتایی و دریاچهای روی نقشهها، حجم رسوب بین دو دوره در هر مخزن برآورد و با لحاظ وزن مخصوص، وزن رسوب محاسبه شد. سپس، تاثیر عواملی از قبیل نشست و فشرده شدن تدریجی نهشتهها، ضریب تلهاندازی رسوب سد، تاثیر سهم حوضه بالادست و دامنههای مشرف به مخزن سد در رسوب تعیین شد. از سوی دیگر، رسوبدهی معلق بهروش اداره عمران اراضی در محل ایستگاههای تلهزنگ و برنطین (ورودی سدهای مذکور) برآورد شد. در مرحله بعد، به دو روش الف) لحاظ رسوبات دلتایی و دریاچهای بهترتیب بهعنوان بار کف و بار معلق و ب) محاسبه بار کف با کسر رسوب معلق ایستگاه ورودی (با رعایت ضریب اصلاحی مساحت دامنههای مشرف به مخزن سد) از کل رسوب نهشته شده، نسبت بار کف به بار معلق تعیین شد. نسبت بار کف به بار معلق با روش "ب" در دریاچههای سدهای دز و میناب بهترتیب 348 و 251 درصد برآورد شد که ناشی از خطای برآورد رسوب معلق در ایستگاه هیدرومتری ورودی سد بوده و غیرقابل قبول است. نسبت وزنی بارکف به بار معلق در رودهای دز و میناب با روش "الف" بهترتیب 45 و 56 درصد بهدست آمد. دو عامل عدم اطمینان بسیار مهم در این روش بهترتیب ضریب تلهاندازی و وزن مخصوص رسوب بهویژه رسوب دلتا میباشد. با تغییر ضریب تلهاندازی از حدود 95 درصد به 60 درصد، نسبت بار کف به بار معلق در دز از 42 درصد به 23 درصد و در میناب از 53 درصد به 27 درصد کاهش یافت. یک مورد کاهش 14 درصدی وزن مخصوص رسوب دلتایی در سد میناب نیز سبب تقلیل هفت درصدی نسبت بارکف به بار معلق شد. اگرچه اختلاف زیادی بین نتایج در سناریوهای مختلف دیده میشود، حتی کمترین مقادیر بهدست آمده بسیار بالاتر از رقمهای کارشناسی 20-15 درصد متداول در مطالعات منابع آب است.
ابراهیم بروشکه؛ محمود عربخدری
چکیده
برآورد رسوبدهی حوضههای کوچک در برنامههای آبخیزداری ضروری است، ولی تقریبا تمام آنها فاقد ایستگاه رسوبسنجی میباشند. در این پژوهش با هدف تعیین حدود رسوبدهی ویژه اینگونه آبخیزها و ارائه مدل رگرسیونی برآورد رسوبدهی سالانه در استان آذربایجانغربی، میزان رسوب کل تولید شده از 25 آبخیز کوچک از طریق رسوبسنجی مخازن در پشت ...
بیشتر
برآورد رسوبدهی حوضههای کوچک در برنامههای آبخیزداری ضروری است، ولی تقریبا تمام آنها فاقد ایستگاه رسوبسنجی میباشند. در این پژوهش با هدف تعیین حدود رسوبدهی ویژه اینگونه آبخیزها و ارائه مدل رگرسیونی برآورد رسوبدهی سالانه در استان آذربایجانغربی، میزان رسوب کل تولید شده از 25 آبخیز کوچک از طریق رسوبسنجی مخازن در پشت سدهای رسوبگیر اندازهگیری شد. آبخیزها با وسعت 29 تا 1200 هکتار و با شرط سرریز نشدن رسوب در آخرین سد رسوبگیر در هر آبخیز و تنوع از نظر لیتولوژی، کاربری اراضی و اقلیمی انتخاب شدند. رسوبدهی ویژه، تفاوت یکصد برابری بین دو حد 0.12 تا 12 مترمکعب در هکتار در سال را در این حوضهها نشان داد. ولی متوسط وزنی رسوبدهی نسبتا پایینی معادل 1.3 مترمکعب در هکتار در سال برای کل حوضهها بهدست آمد. مطالعه رابطه بین رسوبدهی سالانه و ویژگیهای آبخیزهای مورد مطالعه از طریق ماتریس همبستگی نشان داد که رسوبدهی بهطور معنیداری از عوامل فرسایشپذیری زمینشناسی، وسعت آبخیز، حجم بارش و کاربری تاثیر میپذیرد. براساس مقایسه مقادیر برآوردی و مشاهدهای از میان مدلهای رگرسیونی که توسعه داده شد؛ رابطهای با شرکت متغیرهای مستقل مساحت و فرسایشپذیری زمینشناسی با ضریب تعیین بالا (0/899= R2) انتخاب شد.
سید علیاصغر هاشمی؛ محمود عربخدری
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 25-34
چکیده
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این ...
بیشتر
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این سدها تا زمان اندازهگیری سرریز نکرده بودند و به همین دلیل تمامی رسوبات تولیدی حوزه آبخیز بالادست آنها در مخازن سدها به تله افتادند. رسوبات ترسیب شده در مخازن این سدها از طریق عملیات نقشه برداری و اندازهگیری وزن مخصوص ظاهری رسوبات محاسبه، و با برآوردهای حاصل از کاربردهای مدل MPSIAC با استفاده از آزمون t جفتی مقایسه شد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگینها برای مقادیر حجمی رسوبدهی برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC، با مقادیر اندازهگیری شده در سطح 5 درصد معنیدار نبود؛ در حالی که اختلاف بین میانگین مقادیر وزنی رسوبات در سطح 5 درصد معنیدار بود. همچنین تعیین کارآیی و میانگین نسبی مجذور مربعات خطای مدل نشان داد که مدل MPSIAC مناطق مورد بررسی کارآیی مناسبی ندارد.