زهرا شیخ؛ احمد پهلوانروی
چکیده
بیشینه دبی لحظهای سالانه 38 ایستگاه هیدرومتری استان مازندران به همراه خصوصیات فیزیوگرافی و اقلیمی حوزههای آبخیز گردآوری شد. نخست، از روش درونیابی بر پایه فضای فیزیوگرافی جهت برآوردهای منطقهای سیلاب با دورههای برگشت 10، 20، 50 و 100 سال استفاده شد. طراحی فضای فیزیوگرافی بر اساس روش تحلیل همبستگی متعارف انجام شد و ...
بیشتر
بیشینه دبی لحظهای سالانه 38 ایستگاه هیدرومتری استان مازندران به همراه خصوصیات فیزیوگرافی و اقلیمی حوزههای آبخیز گردآوری شد. نخست، از روش درونیابی بر پایه فضای فیزیوگرافی جهت برآوردهای منطقهای سیلاب با دورههای برگشت 10، 20، 50 و 100 سال استفاده شد. طراحی فضای فیزیوگرافی بر اساس روش تحلیل همبستگی متعارف انجام شد و برآوردهای منطقهای سیلاب با استفاده از سه روش درونیابی کریجینگ معمولی، کریجینگ ساده و IDW در فضای فیزیوگرافی بهدست آمد. نتایج نشان داد که مقادیر سیلاب ایستگاهی از بیشینه همبستگی مکانی در فضای فیزیوگرافی برخوردارند و ساختار مکانی آنها از نیم تغییرنمای گوسی تبعیت مینماید. در ادامه، از گشتاورهای خطی نیز برای تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب استفاده شد. در این روش، مناطق همگن بر اساس الگوریتم خوشهبندی Ward تعیین شدند. همگنی مناطق بهدست آمده از خوشهبندی با استفاده از آزمونهای همگنی و ناهماهنگی بررسی شد. سپس با استفاده از آزمون نکویی برازشZDIST ، توزیع لجستیک تعمیم یافته برای هر سه خوشه بهعنوان بهترین توزیع منطقهای انتخاب شد و برآوردهای منطقهای بر اساس عوامل توزیع منتخب بهدست آمد. در نهایت عملکرد دو روش با استفاده از روش ارزیابی جکنایف و پنج شاخص آماری BIAS، BIASr،RMSE ،RMSEr و NASH بررسی شد. بر اساس شاخص NASH هر دو روش عملکرد مطلوب و مشابهی ارائه میدهند، اما، بر اساس نتایج سایر شاخصهای آماری روش درونیابی بر پایه فضای فیزیوگرافی عملکرد بهتری نسبت به گشتاورهای خطی ارائه میدهد و با افزایش دوره بازگشت کیفیت برآوردهای آن بهبود مییابد. در حالیکه، گشتاورهای خطی برای دورههای بازگشت کوتاه عملکرد بهتری را ارائه میدهد. همچنین، نتایج درونیابی نشان داد که تخمینهای زمینآماری نسبت به قطعی از دقت بالاتری برخوردارند و بهترین عملکرد متعلق به کریجینگ معمولی است.