محمد صادق پرهمت؛ جهانگیر پرهمت؛ مهدی میرزایی
چکیده
چشمههای کارستی مناطق غرب ایران، تأمینکننده دبی پایه رودخانههایی همچون کرخه، طی سالهای گذشته با کمبود آبدهی مواجه شدهاند. سراب نیلوفر در شمال غرب شهر کرمانشاه از جمله آنها است که در سالهای اخیر با کاهش آبدهی و نیز خشکیدگی فصلی مواجه است. با توجه به عوامل مشترک اقلیمی و انسانی در خشکیدگی این چشمهها، ضروری است که بررسی ...
بیشتر
چشمههای کارستی مناطق غرب ایران، تأمینکننده دبی پایه رودخانههایی همچون کرخه، طی سالهای گذشته با کمبود آبدهی مواجه شدهاند. سراب نیلوفر در شمال غرب شهر کرمانشاه از جمله آنها است که در سالهای اخیر با کاهش آبدهی و نیز خشکیدگی فصلی مواجه است. با توجه به عوامل مشترک اقلیمی و انسانی در خشکیدگی این چشمهها، ضروری است که بررسی و بر حسب عوامل تأثیرگذار برنامه احیای آن تهیه شود. بدینمنظور، پژوهش حاضر برای ارزیابی تأثیر نوسانات خشکسالی بر کاهش آبدهی آن انجام و دو روش تعیین خشکسالی، یکی شاخص بارش استاندارد (SPI) و دیگری میانگین متحرک استفاده شد. بر اساس نتایج میانگین متحرک، چهار دوره شامل ترسالی 70-1369 تا 78-1377، خشکسالی 78-1377 الی 83-1382، ترسالی 84-1383 تا 86-1385 و خشکسالی 87-1386 الی 95-1394 بهوقوع پیوسته است. بررسی نتایج شاخص SPI نشان داد که در طی این زمان، دو دوره کلی شامل 1369 تا 1377 و 1378 تا 1395 قابل تفکیک است. دوره اول دارای تناوب سالهای مرطوب و یا نرمال ولی دوره دوم خیلیخشک، خشک و نرمال است. با این وصف، دوره دوم با تداوم و شدت خشکی بیشتری مواجه است. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که دبی چشمه در دوره 29 ساله از 1348 تا 1377 با وجود خشکسالیهای شدید دهه 30 و 40 از ثبات لازم برخوردار و تنها دارای نوسانات فصلی بوده، ولی طی 19 سال اخیر کاهش شدیدتری را نشان میدهد. بهطوریکه طی دوره اول، متوسط دبی چشمه حدود 1100 لیتر بر ثانیه ولی 19 سال بعدی به 337 لیتر بر ثانیه کاهش یافته است. نتایج پژوهش نشان داد، کاهش دبی با وقوع خشکسالیها منطبق، ولی در ترسالیها روند کاهشی آن همچنان ادامه یافته و شیب کاهش دبی نسبت به بارندگی بیشتر است. بنابراین، خشکیدگی چشمه تنها متأثر از خشکسالی نیست و افت سطح آب آبخوان مجاور تأثیر بیشتری داشته است.
عطا امینی؛ جهانگیر پرهمت؛ محمدحسین سدری
چکیده
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه ...
بیشتر
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه آبخیز جمعآوری شد. سطح زیرکشت محصولات آبی در حوضه شناسایی و درصد کشت آنها مشخص شد. اطلاعات مربوط به رشد این محصولات، تولید ماده خشک و میزان آب مصرفی آنها با استفاده از نرمافزار CROPWAT و اندازهگیریهای میدانی محاسبه شد. با استفاده از نتایج تحلیل این دادهها، شاخصهای مدیریتی از جمله بهرهوری فیزیکی و بهرهوری اقتصادی محصولات محاسبه شد. نتایج نشان داد که پنج محصول گندم، سیبزمینی، جو، یونجه و شبدر بیش از 93 درصد سطح اراضی آبی حوضه را تشکیل میدهند. محصول سیبزمینی دارای بهرهوری فیزیکی بالا به میزان 3.46 و محصول گندم کمترین بهرهوری فیزیکی به میزان 0.43 کیلوگرم بر متر مکعب را دارا است. با وجود عملکرد فیزیکی پایین گندم، بخش زیادی از آب مصرفی در محصول گندم، آب سبز است. حال آنکه سیبزمینی کمترین مقدار آب سبز را مصرف میکند. همچنین، از لحاظ بهرهوری اقتصادی محصولات گندم، جو و سیبزمینی بیشترین سود خالص اقتصادی را دارند و میزان سطح اراضی تحت کشت تطابق مناسبی با بهرهوری اقتصادی دارد. نتایج این پژوهش میتواند به مدیریت صحیح و متناسب با منابع آب موجود در حوضه منجر شود.
رحیم کاظمی؛ جهانگیر پرهمت
چکیده
تعیین سهم جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانه، میتواند در تحلیل جریان رودخانه، مدلسازی بارش-رواناب و واسنجی مدلها، مدیریت آب در شرایط کمآبی و تعیین میزان ذخیره آبخیز مفید باشد. در این پژوهش، تعداد 22 ایستگاه آبسنجی با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای آبی1391-1361 انتخاب شدند. روند تغییرات جریان در طی ماههای سال برای ...
بیشتر
تعیین سهم جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانه، میتواند در تحلیل جریان رودخانه، مدلسازی بارش-رواناب و واسنجی مدلها، مدیریت آب در شرایط کمآبی و تعیین میزان ذخیره آبخیز مفید باشد. در این پژوهش، تعداد 22 ایستگاه آبسنجی با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای آبی1391-1361 انتخاب شدند. روند تغییرات جریان در طی ماههای سال برای کلیه ایستگاههای آبسنجی منطقه پژوهش ترسیم و خشکترین ماه سال تعیین شد. سپس، واسنجی شش الگوریتم رقومی برگشتی با استفاده از دادههای دراز مدت خشکترین ماه سال انجام و پس از بهدست آوردن پارامترهای بهینه مدلها، تفکیک جریان پایه برای کل دوره انجام و ارزیابی کارایی مدلها با استفاده از شاخص ریشه میانگین مربعات خطا انجام شد. نتایج نشان داد که قسمت اعظم جریان رودخانه در منطقه مورد پژوهش، مربوط به جریان پایه است و کمینه، بیشینه و میانگین سالانه شاخص جریان پایه در کل دوره بهترتیب برابر با 0.48، 0.62 و 0.56 میباشد که نشاندهنده مشارکت بیش از 50 درصدی منابع آبهای زیرسطحی در آبهای سطحی حوضههای مورد پژوهش است. نتایج ارزیابی کارایی مدلها با استفاده از شاخص ریشه میانگین مربعات خطا نشان داد که متوسط خطا در منطقه پژوهش، برای هر شش روش در محدوده 0.025 تا 0.044 است که کمترین آن متعلق است بهروش لینه و هالک و بیشترین خطا، مربوط به فیلتر رقومی تکپارامتره میباشد. جمعبندی کلی نتایج فرایند واسنجی و بررسی روابط همبستگی بین دادههای محاسباتی و اندازهگیری شده، نشان داد که بین دادههای محاسباتی و اندازهگیری شده، همبستگی با ضریب تبیین بیش از 0.80 وجود دارد و روش واسنجی با دادههای فصل خشک در غیاب روشهای مبتنی بر ردیابها، بهعنوان مناسبترین روش واسنجی فیلترهای رقومی تفکیک جریان در منطقه مورد پژوهش پیشنهاد میشود.
رحیم کاظمی؛ جهانگیر پر همت؛ فرود شریفی
چکیده
منحنی تداوم جریان نشان دهنده رابطه فراوانی وقوع دبی است و بهعنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب مورد نیاز است. در این پژوهش، با بررسی دادههای دبی روزانه ایستگاههای آبسنجی، تعداد 47 ایستگاه با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای 1355-1390 در منطقه نیمهخشک کشور انتخاب شد. با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس ...
بیشتر
منحنی تداوم جریان نشان دهنده رابطه فراوانی وقوع دبی است و بهعنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب مورد نیاز است. در این پژوهش، با بررسی دادههای دبی روزانه ایستگاههای آبسنجی، تعداد 47 ایستگاه با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای 1355-1390 در منطقه نیمهخشک کشور انتخاب شد. با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 و تعیین موقعیت ایستگاهها، محدوده مورد پژوهش مشخص و 11 پارامتر فیزیوگرافی موثر بر منحنی تداوم جریان شامل ارتفاع متوسط، مساحت حوضه، ضریب گراویلیوس، شیب حوضه و طول رودخانه اصلی و پارامترهای هیدرولوژیکی شامل بارش سالانه، شاخص جریان پایه، ضریب افت هیدروگراف جریان، شماره منحنی، نفوذپذیری و تعداد روزهای بارانی، برای هر حوضه استخراج شد. سپس منحنی تداوم جریان با استفاده از دادههای روزانه جریان، ترسیم و شاخصهای آن استخراج شدند. سپس تجزیه عاملی انجام و عوامل مستقل تاثیرگذار بر منحنی تداوم جریان مشخص شد. سرانجام همگنبندی بر اساس عوامل مستقل موثر انجام و روابط رگرسیونی شاخصهای منحنی در هر منطقه همگن استخراج شد. بهمنظور بررسی صحت و دقت مدلها در مناطق همگن از روشهای آزمون استقلال خطاها، بررسی توزیع نرمال خطاها و ایستگاههای شاهد استفاده شد.نتایج نشان داد که عوامل انتخاب شده برای تحلیل عاملی در منطقه اقلیمی نیمهخشک 75.875 درصد، واریانس دادهها را توضیح میدهند. شش پارامتر بارش، شماره منحنی، شیب، تعداد روزهای بارانی، نفوذپذیری و مساحت موثرترین پارامترها شناخته شدند. نتایج بررسی دقت مدلها با استفاده از ایستگاههای شاهد نشان داد که خطای نسبی روابط ارائه شده در منطقه همگن یک 0.17، منطقه دو 2.17، منطقه سه 1.53 و منطقه چهار 1.94 درصد میباشد. توزیع نرمال خطاها، ضریب تعیین بیشتر از 0.90 و ضریب دوربین واتسن بین 1.5 تا 2.5 و معیار کارایی نش-ساتکلیف نزدیک "یک" بیانگر قابلیت اعتماد به روابط رگرسیونی ارائه شده برای برآورد شاخصهای منحنی تداوم جریان در حوضههای فاقد آمار در مناطق نیمهخشک کشور است.
سید وحید شاهویی؛ جهانگیر پرهمت؛ حسین صدقی؛ مجید حسینی؛ علی صارمی
چکیده
مدل ارزیابی خاک و آب (SWAT) یک مدل پیوسته و نیمهتوزیعی میباشد که میتواند فرایندهای هیدرولوژیکی را در حوزههای آبخیز در مقیاسهای زمانی روزانه، ماهانه و سالانه و با استفاده از طیف وسیعی از اطلاعات همانند اطلاعات فیزیکی حوضهها (خاک، کاربری اراضی و شیب) و همچنین، اطلاعات هواشناسی همانند بارندگی، درجه حرارت، باد، رطوبت نسبی و تابش ...
بیشتر
مدل ارزیابی خاک و آب (SWAT) یک مدل پیوسته و نیمهتوزیعی میباشد که میتواند فرایندهای هیدرولوژیکی را در حوزههای آبخیز در مقیاسهای زمانی روزانه، ماهانه و سالانه و با استفاده از طیف وسیعی از اطلاعات همانند اطلاعات فیزیکی حوضهها (خاک، کاربری اراضی و شیب) و همچنین، اطلاعات هواشناسی همانند بارندگی، درجه حرارت، باد، رطوبت نسبی و تابش خورشیدی و قابلیت اتصال به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، شبیهسازی کند. در این پژوهش با استفاده مدل هیدرولوژیکی SWAT اقدام به شبیهسازی رواناب در مقیاس زمانی ماهانه در حوضه روانسر سنجابی استان کرمانشاه در کشور ایران با مساحت 1260 کیلومتر مربع شده است. شبیهسازی رواناب در یک دوره آماری نهساله (2010-2002) انجام شد که هفت سال ابتدایی این دوره (2008-2002) بهمنظور واسنجی مدل با استفاده از 14 پارامتر مختلف و دو سال انتهایی آن (2010-2009) جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. عملکرد مدل در شبیهسازی رواناب در دورههای واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از دو شاخص آماری ضریب ناش ساتکلیف (NSE) و ضریب تعیین (R2) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به هیدروگرافهای شبیهسازی شده و مشاهدهای رواناب ماهانه و همچنین، شاخصهای آماری محاسبه شده، مدل SWAT هم در دوره واسنجی و هم در دوره اعتبارسنجی در دوره زمانی ماهیانه دارای نتایج قابل قبولی در شبیهسازی رواناب میباشد، بهطوری که مقادیر ضرایب NSE و R2 در دوره واسنجی بهترتیب معادل 0.7 و 0.8 و برای دوره صحتسنجی 0.81 و 0.9 محاسبه شد.
رحیم کاظمی؛ جهانگیر پرهمت
چکیده
برآورد میزان ضریب جریان، که متأثر از عوامل مورفومتری، زمینشناسی و هیدرواقلیمی است، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده، اطلاع از میزان آن، نقش به سزایی در برنامهریزی و مدیریت بهینه منابع آب دارد. همگنبندی حوزههای آبخیز مناسبترین روش برای تحلیل پارامترهای هیدرولوژیکی در غیاب پوشش کامل دادههای هیدرولوژی است. در ...
بیشتر
برآورد میزان ضریب جریان، که متأثر از عوامل مورفومتری، زمینشناسی و هیدرواقلیمی است، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده، اطلاع از میزان آن، نقش به سزایی در برنامهریزی و مدیریت بهینه منابع آب دارد. همگنبندی حوزههای آبخیز مناسبترین روش برای تحلیل پارامترهای هیدرولوژیکی در غیاب پوشش کامل دادههای هیدرولوژی است. در این پژوهش، ابتدا با بررسی دادههای دبی روزانه ایستگاههای آبسنجی و بارانسنجی تعداد 22 ایستگاه با آمار مناسب و دوره مشترک آماری، سالهای آبی 1378-1353 انتخاب شد. همچنین، با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 و تعیین موقعیت ایستگاهها، محدوده مورد پژوهش مشخص و پارامترهای اولیه حوضهها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی استخراج شد. ضریب جریان با استفاده از روش جاستین و شاخص جریان پایه به روش فیلتر رقومی برگشتی تک پارامتره، محاسبه شد. واحدهای سنگشناسی با استفاده از نقشه زمینشناسی با مقیاس 1:250000 رقومی و بر اساس نظر کارشناسی به دو طبقه عمده نفوذپذیر و نفوذناپذیر تقسیم و مساحت تحت پوشش هر واحد در هر حوضه تعیین شد. تحلیل عاملی از بین 15 پارامتر مؤثر در ضریب جریان انجام و همگنبندی حوضهها با استفاده از عوامل مستقل انتخابی به روشهای مختلف سلسلهمراتبی شامل: نزدیکترین همسایه، دورترین همسایه، فاصله از میانه، فاصله از مرکز ثقل و روش وارد انجام شد. سپس روابط منطقهای به روش رگرسیون خطی، در سطوح معنیداری کمتر از یک درصد برای گروههای همگن تمام روشها بهدست آمد. ارزیابی صحت و کارایی مدلهای برآوردی، به روشهای آزمون استقلال خطاها، نرمال بودن توزیع خطاها و همخطی انجام شد. سپس دقت مدلهای استخراج شده با استفاده از ایستگاههای شاهد محاسبه و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که کلیه متغیرها در قالب پنج عامل طبقهبندی میشوند که در مجموع در برگیرنده 85.452 درصد از واریانس دادهها میباشند. نتایج همگنبندی نشان داد که دستهبندی حوضهها در روشهای همگنبندی نزدیکترین همسایه، دورترین همسایه، فاصله از مرکز ثقل و فاصله از میانه، تماماً مشابه هم بوده و در دو گروه با اجزاء مشابه دستهبندی میشوند. ولی در روش وارد، حوضهها به سه منطقه همگن تفکیک شد، نتایج بررسی دقت مدلها نشان داد که دقت مدلهای استخراج شده در گروههای همگن به روش نزدیکترین همسایه بهدلیل حداقل درصد خطای نسبی به میزان 25.4 درصد، میانگین مطلق خطا به میزان 7.85 و مجذور میانگین مربعات خطا به میزان 9.62 از سایر روشها مناسبتر است و بهعنوان بهترین روش همگنبندی برای تحلیل منطقهای ضریب جریان در منطقه پژوهش تشخیص داده شد.
رحیم کاظمی؛ امیر صفاری؛ امیر کرم؛ جهانگیر پر همت
چکیده
برآورد شاخص جریان پایه، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده و اطلاع از میزان آن نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع آب دارد. فرایند جداسازی جریان پایه، اغلب با استفاده از دادههای جریان روزانه انجام میشود. عدم پوشش کامل سری زمانی دادههای روزانه برای کل کشور محدودیتهایی را برای برآورد جریان پایه و شاخص مربوطه ایجاد میکند. ...
بیشتر
برآورد شاخص جریان پایه، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده و اطلاع از میزان آن نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع آب دارد. فرایند جداسازی جریان پایه، اغلب با استفاده از دادههای جریان روزانه انجام میشود. عدم پوشش کامل سری زمانی دادههای روزانه برای کل کشور محدودیتهایی را برای برآورد جریان پایه و شاخص مربوطه ایجاد میکند. در این تحقیق، شاخص جریان پایه با استفاده از جریان روزانه و ماهیانه، به روشهای حداقل محلی، فواصل ثابت، فواصل متحرک، فیلتر رقومی برگشتی یک پارامتره، فیلتر رقومی برگشتی دو پارامتره، و فیلتر رقومی برگشتی لینه و هالیک در تعدادی از زیرحوضههای کرخه استخراج شد، نتایج با استفاده از معیارهای مختلف آماری، از جمله، انحراف معیار، میانگین مطلق خطا، خطای نسبی و سایر آمارههای توصیفی تحلیل شد. نتایج نشان داد که حداقل خطای نسبی داده ماهانه نسبت به روزانه در منطقه پژوهش، به روش فیلتر رقومی برگشتی دو پارامتره با 2.45 درصد خطا و بیشینه آن به روش لینه و هالیک با 84.19 درصد خطا تعلق دارد. در جمعبندی کلی، روش فیلتر رقومی دو پارامتره بهدلیل خطای نسبی کم، کمینه میانگین مطلق خطا و ریشه میانگین مربعات خطا به عنوان روشهای مناسب برای استخراج جریان پایه با استفاده از دادههای ماهانه در غیاب دادههای مناسب روزانه، شناخته شد.
جهانگیر پرهمت؛ هادی نظریپویا
چکیده
نفوذ یکی از مؤلفههای اصلی چرخه هیدرولوژی و مورد نیاز در مدیریت و بهرهبرداری منابع آب است. این پدیده در طبیعت به عوامل متعددی وابسته و اندازهگیری آن مشکل است. بنابراین، مدلهای مختلفی برای شبیهسازی آن ارائه شده است. ارزیابی مدلهای نفوذ با دادههای مشاهدهای حلقه مضاعف نشان میدهد که هر کدام از این ...
بیشتر
نفوذ یکی از مؤلفههای اصلی چرخه هیدرولوژی و مورد نیاز در مدیریت و بهرهبرداری منابع آب است. این پدیده در طبیعت به عوامل متعددی وابسته و اندازهگیری آن مشکل است. بنابراین، مدلهای مختلفی برای شبیهسازی آن ارائه شده است. ارزیابی مدلهای نفوذ با دادههای مشاهدهای حلقه مضاعف نشان میدهد که هر کدام از این مدلها در شرایطی بر بقیه برتری داشتهاند. براین اساس، در پژوهش حاضر مدلهای فیلیپ، هورتن، گرین-آمپ، SCS، کاستیاکف و لوئیس-کاستیاکف به همراه پارامترهای آنها، مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، حوضه گنبد در استان همدان انتخاب و به چهار واحد هیدرولوژیکی همگن تقسیم شد. سپس، میزان نفوذ در فصل خشک برای ارزیابی این مدلها، در هر واحد با حلقه مضاعف اندازهگیری شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل فیلیپ نفوذ را با دقت بیشتری برآورد نموده و در مرتبه بعد مدل کاستیاکف قرار دارد. برای روابط مدل فیلیپ ضریب همبستگی بین 0.975 تا یک، خطای میانگین بین 0.017- تا 0.017+ و میانگین جذر مربعات خطا حداکثر 0.22 بهدست آمده است. برای مدل کاستیاکف ضریب همبستگی بین 0.956 تا 0.998، خطای میانگین بین 9.3- تا 0.003+ و میانگین جذر مربعات خطا حداکثر 14.25 است. علاوه بر این، رابطه همبستگی بین پارامترهای این مدلها با دو شاخص بافت خاک شامل درصدهای رس و شن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد به استثناء مدل SCS کلیه پارامترهای سایر مدلها در سطح معنیدار پنج درصد به این دو شاخص وابسته بوده و نیز حداقل یک پارامتر هر مدل دارای همبستگی بالا و معنیدار است. مقدار ضریب همبستگی بهترتیب برای پارامتر تابع هدایت هیدرولیکی خاک (A) در مدل فیلیپ 0.99، برای پارامتر ثابت مدل گرین-آمپ B) 0.95)، برای تابع کاهنده نفوذ در مدل هورتن k) 0.99)، برای ضریب تابع نمایی مدل کاستیاکف b) 0.999) و برای ضریب تابع نمایی مدل لوئیس-کاستیاکف (b) در 0.96 بهدست آمد. رابطه همبستگی سایر پارامترها با درصد رس و شن کمتر از 0.5 بهدست آمده و در سطح پایینی معنیدار میباشند.
روانبخش رئیسیان؛ جهانگیر پرهمت
چکیده
روش و مدلهای گوناگونی برای محاسبه مقدار ذوب برف مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از رایجترین آنها، روش درجه-روز است. این روش بر مبنای یکی از پارامترهای دمایی، ذوب برف را برآورد مینماید. در این مدل علاوه بر متغیر دما، ضریبی به نام فاکتور درجه-روز بهکار میرود که قبل از کاربرد بایستی برای هر منطقه تعیین شود. برای این منظور مستقیما ...
بیشتر
روش و مدلهای گوناگونی برای محاسبه مقدار ذوب برف مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از رایجترین آنها، روش درجه-روز است. این روش بر مبنای یکی از پارامترهای دمایی، ذوب برف را برآورد مینماید. در این مدل علاوه بر متغیر دما، ضریبی به نام فاکتور درجه-روز بهکار میرود که قبل از کاربرد بایستی برای هر منطقه تعیین شود. برای این منظور مستقیما و بهطور همزمان مقدار ذوب برف و دما اندازهگیری شده و بر اساس دادههای حاصله و با ایجاد رابطه همبستگی، ضریب مدل بهدست خواهد آمد. این پژوهش در ارتفاعات چری واقع دراستان چهارمحال و بختیاری بهعنوان "منطقه معرف برفسنجی" محدوده زاگرس میانی اجرا شد. برای اجرای این پژوهش هفت جایگاه مجزای برفسنجی انتخاب و در هر جایگاه، سه اشل با آرایش رئوس قائمالزاویه بهطول اضلاع حدود 20 متر نصب شد. برای تعیین مقدار ذوب برف روش اشل-چگالی مورد استفاده قرار گرفت. دمای محیط در هر جایگاه نیز بر اساس روابط گرادیان حرارتی محدوده طرح محاسبه شد. از آبان سال 1384 تا اردیبهشت 1390 عمق برف انباشته بهصورت هفتگی و پیوسته قرائت و بهطور همزمان چگالی و عمق آب معادل آن محاسبه شد. با تفاضل عمق آب معادل برف در دو قرائت متوالی (دورههای زمانی بدون بارش)، مقدار ذوب برف محاسبه شد. دادههای بهدست آمده برای چهار شاخص دمایی در دورههای زمانی مشترک شامل 1) مجموع دمای متوسط دوره، 2) مجموع دمای متوسط روزهای با دمای مثبت دوره، 3) میانگین دمای متوسط روزهای دوره و 4) میانگین دمای متوسط روزهای با دمای مثبت دوره، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و فاکتور درجه–روز تعیین شد. بیشترین ضریب همبستگی (0.63=R2) بین مجموع دمای مثبت روزهای دوره (شاخص 2) و مقدار ذوب برف مشاهده شد. بر این اساس مقدار درجه-روزبرای منطقه مورد مطالعه 4.2 بهدست آمد که بیانگر شدت ذوب برف به مقدار چهار میلیمتر در روز به ازای هر درجه سانتیگراد دمای بالای صفر است. این نتیجه در دامنه غالب نتایج مطالعات قبلی بوده و در محدوده زاگرس میانی قابل استناد و کاربرد است.
علیرضا اسلامی؛ جهانگیر پرهمت؛ نادرقلی ابراهیمی
چکیده
حلیل کمی آورد رودخانهها و برآورد جریان در مناطق اندازهگیری شده و تعمیم آن به نقاط فاقد آمار در برنامهریزی منابع آب، مدیریت حوزههای آبخیز و اراضی زراعی پاییندست دارای اهمیت ویژهای است. همچنانکه جانمایی و طراحی بهینه سازههای کنترلی و انحراف جریان در نقاط برداشت و بهرهبرداری از بندها و سدها، نیازمند آگاهی از اطلاعات ...
بیشتر
حلیل کمی آورد رودخانهها و برآورد جریان در مناطق اندازهگیری شده و تعمیم آن به نقاط فاقد آمار در برنامهریزی منابع آب، مدیریت حوزههای آبخیز و اراضی زراعی پاییندست دارای اهمیت ویژهای است. همچنانکه جانمایی و طراحی بهینه سازههای کنترلی و انحراف جریان در نقاط برداشت و بهرهبرداری از بندها و سدها، نیازمند آگاهی از اطلاعات آبدهی در سطوح مختلف احتمالاتی دارد. در این پژوهش، آمار آبدهی ایستگاههای هیدرومتری واقع در رودخانههای حوزههای آبخیز استانهای اصفهان، مرکزی، قم، تهران، همدان و قزوین جمعآوری و مورد بررسی قرار گرفت. ایستگاههای آبسنجی دارای آمار مناسب از نظر کمی و کیفی، در یک دوره زمانی مشترک انتخاب شدند. آزمون تحلیل خوشهای با توجه به پارامترهای تأثیرگذار، سه گروه همگن از حوزههای آبخیز را در منطقه نشان داد. با توجه به تحلیل احتمالاتی آبدهی متوسط سالانه بر مبنای توزیع آماری مناسب برازش داده شده، مقادیر آبدهی با دورههای بازگشت مختلف برآورد شد. با استفاده از پارامترهای هیدرولوژیکی و مورفومتری، روابط منطقهای آبدهی با دورههای بازگشت مختلف برای مناطق همگن استخراج شد. سپس برای ارزیابی و دقت روابط رگرسیونی بهدست آمده، تعدادی ایستگاه آبسنجی شاهد، در هر منطقه انتخاب شد. در منطقه پژوهش، عوامل مساحت، شیب متوسط، شیب آبراهه اصلی، طول و ضریب گراویلیوس حوضه از مهمترین پارامترهای تاثیرگذار در تخمین آبدهی تشخیص داده شد. میزان خطای برآوردی بر اساس معیار جذر میانگین خطا، بیانگر کمترین خطای در برآورد آبدهی با دوره بازگشت دوساله معادل 1.2، 5 و 7.6 و بیشترین میزان خطا در برآورد آبدهی 100ساله معادل 14.4، 32.8 و 18 بهترتیب در گروه همگن یک، دو و سه بهدست آمد.