محمد قیطوری؛ مسیب حشمتی؛ محمد روغنی
چکیده
کمبود منابع آب مهمترین پیامد تغییرات اقلیمی است که در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران بهمراتب شدیدتر است. سامانههای سطوح آبگیر باران راهکار مناسبی برای مقابله با چالش خشکی و خشکسالی و نیل به اهداف افزایش بهرهوری آب و بهبود شرایط معیشت ساکنین حوضه است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه کارائی سامانههای مختلف سطوح ...
بیشتر
کمبود منابع آب مهمترین پیامد تغییرات اقلیمی است که در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران بهمراتب شدیدتر است. سامانههای سطوح آبگیر باران راهکار مناسبی برای مقابله با چالش خشکی و خشکسالی و نیل به اهداف افزایش بهرهوری آب و بهبود شرایط معیشت ساکنین حوضه است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه کارائی سامانههای مختلف سطوح آبگیر باران در استحصال رواناب بود که در یک دامنه جنوبی با شیب حدود 20 درصد در روستای کبودهعلیا در استان کرمانشاه انجام شد. در این پژوهش، سامانه جمعآوری باران لوزیشکل در ابعاد 1.7 × 1.7 متر با سه تیمار سطح خاک کوبیده شده همراه با کاه، سنگفرش با پوشش پلاستیک و شاهد در سه تکرار انجام شد. بهمنظور تعیین مقدار رواناب تولید شده از هر بارش، نه مخزن 100 لیتری در پاییندست راس هر سامانه نصب و بعد از هر رگبار مقدار آب ذخیره شده، اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ضریب رواناب حاصل از بارش از سطح سامانههای آبگیر کاهگل (خاک کوبیده با کاه)، پلاستیک با روکش سنگفرش و شاهد بهترتیب 44، 88 و 16 درصد بود که در دو سامانه اول رابطه معنیداری بین میزان بارش و حجم آب استحصال یافته وجود داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، تیمار سطح پلاستیک با سنگفرش و بعد از آن سامانه خاک کوبیده شده با کاه نقش قابل توجهی در استحصال آب داشتند. همچنین، بر پایه نتایج این پژوهش، آستانه تولید رواناب برای سامانههای خاک کوبیده شده با کاه، سطح پلاستیک با روکش سنگفرش و سطح شاهد بهترتیب 1.5، 0.8 و 3.4 میلیمتر بارندگی است که در سامانه پلاستیک بهطور معنیداری کمتر بود. بنابراین، در صورتی که ایجاد سطح آبگیر با استفاده از کاهگل مشکل باشد، سطح پلاستیکی نقش قابل توجهی در استحصال آب باران خواهد داشت. در عمل نیز ایجاد سامانه لوزیشکل بر روی دامنه نسبت به اشکال دیگر سادهتر است.
پرویز عبدینژاد؛ محمد روغنی
چکیده
تحقیق حاضر در ایستگاه تحقیقاتی قرهچریان، واقع در شمال غرب شهر زنجان اجرا شده است. سطوح آبگیر باران مورد آزمایش، به ابعاد 5×8 متر با تیمارهای شاهد (A)، بدون پوشش گیاهی و سنگریزه و با فیلتر سنگریزهای (B) و بدون فیلتر سنگریزهای (C)، عایق بودن بخشی از سامانه و با فیلتر سنگریزهای (D) و بدون فیلتر سنگریزهای (E) در قالب طرح آزمایشات بلوکهای ...
بیشتر
تحقیق حاضر در ایستگاه تحقیقاتی قرهچریان، واقع در شمال غرب شهر زنجان اجرا شده است. سطوح آبگیر باران مورد آزمایش، به ابعاد 5×8 متر با تیمارهای شاهد (A)، بدون پوشش گیاهی و سنگریزه و با فیلتر سنگریزهای (B) و بدون فیلتر سنگریزهای (C)، عایق بودن بخشی از سامانه و با فیلتر سنگریزهای (D) و بدون فیلتر سنگریزهای (E) در قالب طرح آزمایشات بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار میباشند. دادهبرداری از اول اردیبهشت لغایت اواخر شهریور سال 1392 به تعداد نه واقعه بارندگی روزانه، دو بار آبیاری با فاصله 60 روز برای هر نهال 45 لیتر و 33 بار اندازهگیری رطوبت در عمقهای 20 و 50 سانتیمتر صورت گرفت. نتایج نشان داد که در تیمار شاهد بارندگیهای فصل بهار نتوانسته تولید رواناب کند و تأثیری بر افزایش مقدار رطوبت خاک نداشته است. در دو تیمار B و C نسبت به حالت شاهد تأثیرپذیری رطوبت خاک از بارش روزانه بیشتر شده و افزایش نشان میدهد. در تیمارهای D و E تأثیرپذیری رطوبت خاک از بارش روزانه خیلی بیشتر شده، حتی تا 30 درصد افزایش حجمی را نشان میدهد که بهدلیل وجود سامانه دارای سطح عایق و غیر قابل نفوذ بودن سطح سطوح آبگیر بوده که به بارشهای کم هم واکنش نشان داده است. روند زمانی متوسط رطوبت در عمقهای 20 و 50 سانتیمتری در همه تیمارها تقریباً بر هم منطبق هستند. بهطوری که توزیع رطوبت در حد فاصل عمق 20 الی 50 سانتیمتر دارای تفاوت قابل توجه با هم نیستند. ولی بعضاً رطوبت عمق 20 سانتیمتر بیشتر از عمق 50 سانتیمتر است.
رضا چمنپیرا؛ محمد روغنی
چکیده
مقوله ارزیابی، یکی از ارکان اساسی اجرای پروژها بوده، که بهعنوان ابزاری برای بررسی میزان اثربخشی آنها بهشمار میرود. انجام این مهم بهخصوص در رابطه با اقدامات آبخیزداری، مستلزم ارزیابی پروژه در قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری است. در حوضههایی که ارزیابی قبل از اجرا انجام نشده است، کار ارزیابی با مشکل مواجه میشود. ...
بیشتر
مقوله ارزیابی، یکی از ارکان اساسی اجرای پروژها بوده، که بهعنوان ابزاری برای بررسی میزان اثربخشی آنها بهشمار میرود. انجام این مهم بهخصوص در رابطه با اقدامات آبخیزداری، مستلزم ارزیابی پروژه در قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری است. در حوضههایی که ارزیابی قبل از اجرا انجام نشده است، کار ارزیابی با مشکل مواجه میشود. روش عملی در برطرف نمودن این مسئله شبیهسازی حوضه با استفاده از مدلهای ریاضی است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر حوضچههای ذخیره آب بر روی تغییر رفتار حوضه در کاهش سیلاب و سیلخیزی حوضه دادآباد صورت گرفت. روش کار در گام نخست بر اساس نقشهبرداری و بررسی حجم عملیات سازههای اجرا شده، و آگاهی از تعداد، وضعیت و مشخصات آنها میباشد. در مرحله بعد با استفاده از مدل ریاضی HEC-HMS نسبت به برآورد سیلاب اقدام شد. نتایج حاصل از شبیهسازی و مقایسه هیدروگرافهای مشاهداتی و شبیهسازی شده نشان داد، مدل از کارایی لازم برای شبیهسازی حوضه دادآباد برخوردار بوده و به پارامترهای شماره منحنی و تلفات اولیه حساسیت زیادی دارد. با محاسبه حجم مخازن، قابلیت آنها در ذخیرهسازی رواناب و سیلاب و کاهش خطر سیلاب برای اراضی پاییندست مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور تعیین پاسخ حوضه در مقابل رگبارهای طرح، با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودیهای مدل، اقدام به شبیهسازی رفتار سیلاب برای دوره بازگشتهای دو، پنج، 10، 25، 50 و 100 ساله در قبل و بعد از اقدامات آبخیزداری شد. نتایج نشان داد که در دوره بازگشتهای پایین، حوضچههای ذخیره آب، از توانایی لازم برای ذخیرهسازی رواناب و کاهش دبی اوج سیلاب برخوردارند، اما با افزایش دوره بازگشت، نقش این اقدامات در مهار سیلاب و کاهش دبی اوج کاهش مییابد. حوضچههای احداث شده در مجموع قادرند روانابی با ارتفاع 13.12 میلیمتر معادل 236645 مترمکعب را ذخیره و کنترل نمایند.