بنفشه یثربی؛ مجید صوفی؛ سید خلاق میرنیا؛ جهانگرد محمدی
چکیده
این پژوهش با هدف انجام مطالعات مورفومتری، بررسی ارتباطات هندسی بین آنها، در دو کاربری مرتعی و کشاورزی انجام شده است. در ابتدا، ویژگیهای هندسی و توپوگرافی 120 آبکند در بخش نیمهخشک استان شامل عرض بالا، عمق، عرض پایین، ارتفاع بالاکند، همچنین، ویژگیهای سطح حوزه آبخیز آبکندها شامل میزان پوشش سطحی و خاک لخت بهوسیله پلاتهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف انجام مطالعات مورفومتری، بررسی ارتباطات هندسی بین آنها، در دو کاربری مرتعی و کشاورزی انجام شده است. در ابتدا، ویژگیهای هندسی و توپوگرافی 120 آبکند در بخش نیمهخشک استان شامل عرض بالا، عمق، عرض پایین، ارتفاع بالاکند، همچنین، ویژگیهای سطح حوزه آبخیز آبکندها شامل میزان پوشش سطحی و خاک لخت بهوسیله پلاتهای یک متر مربعی به همراه نمونههای ترکیبی خاک از سطح حوزه آبخیز و دیواره آبکندها برداشت شد. بر نمونههای خاک آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل بررسی بافت خاک، مواد آلی، آهک کل و فعال، هدایت الکتریکی، اسیدیته، سدیم، منیزیم و کلسیم در آزمایشگاه انجام شد. نتایج بررسی روابط مورفومتریک آبکندها نشان داد که نسبت عرض بالا به عمق آبکندهای کشاورزی و مرتعی بهترتیب برابر با 2.1 و 1.5 بوده، نسبت عرض بالا به طول بهترتیب در کاربری کشاورزی و مرتعی برابر با 0.41 و 0.57 بهدست آمد که در نتیجه آبکندهای مرتعی کشیدگی بیشتری داشتهاند. رابطه معکوس نمایی بین شاخصهای فوق با شیب نشان داد که عوامل توپوگرافی بر شکل نهایی آبکندها تاثیرگذار بوده است. شاخص عرض پایین به عرض بالا بهترتیب در آبکندهای کشاورزی و مرتعی برابر با 0.33 و 0.30 و شکل مقطعهای عرضی بهترتیب ذوزنقه و V بوده است. نتایج همچنین نشان داد که عامل شیب 14 درصد از تغییرات مساحت مقطعهای عرضی را تبیین کرده، رشد عرضی آبکندها در کاربریهای کشاورزی و مرتعی بهترتیب 84 و 73 درصد از تغییرات حجم فرسایش را تبیین کرده است و عوامل با تاثیر مثبت بر تغییر حجم فرسایش آبکندی میزان ماسه در خاک سطحی، کاربری و شیب بودند. آبکندهای مورد مطالعه در هر دو کاربری دارای بعد فراکتال متوسط 1.08 بودهاند و بهصورت خطی با افزایش طول و بهصورت توانی با افزایش حجم آبکندها افزایش یافته است. توان مساحت در قاعده هک در آبکندهای کشاورزی و مرتعی بهترتیب برابر با 0.50 و 0.54 بوده است.
مسعود سلیمان پور؛ مجید صوفی؛ حسن احمدی
دوره 1، شماره 1 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 46-52
چکیده
طبق طبقه بندی اقلیمی به روش دومارتن اصلاح شده، استان فارس دارای فرسایش خندقی در شش اقلیم است. در تحقیق حاضر پس از انتخاب یک منطقه از هر اقلیم، تعداد 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگی های مورفومتریک در آن منطقه مشخص شد و مساحت آبخیر، شیب، میزان پیشروی، ضریب شکلآبخیز، دانه بندی ذرات رس، سیلت و شن، درصد پوشش گیاهی، درصد ...
بیشتر
طبق طبقه بندی اقلیمی به روش دومارتن اصلاح شده، استان فارس دارای فرسایش خندقی در شش اقلیم است. در تحقیق حاضر پس از انتخاب یک منطقه از هر اقلیم، تعداد 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگی های مورفومتریک در آن منطقه مشخص شد و مساحت آبخیر، شیب، میزان پیشروی، ضریب شکلآبخیز، دانه بندی ذرات رس، سیلت و شن، درصد پوشش گیاهی، درصد سنگریزه و خاک لخت در آبخیز واقع در بالای پیشانی هر خندق اندازه گیری، و تولید رسوب محاسبه شد. برای تعیین عوامل موثر در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندقی با استفاده از روش Stepwise در نرم افزارSPSS ، تحلیل آماری صورت گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل شیب، باران حداکثر 24 ساعته، شن و ضریب شکل آبخیز، رابطه معنی داری در سطح یک درصد با تولید رسوب خندق ها دارند و مهمترین عامل در تولید رسوب ناشی از گسترش خندق ها، شیب سطح واقع در بالادست پیشانی خندق است. عواملی نظیر شیب و ضریب شکل، رابطه مثبت و باران حداکثر 24 ساعته و شن، رابطه منفی با گسترش خندق ها نشان دادند. تاثیر بسیار مهم شیب در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندق ها، نشانهای از سرعت جریان سطحی تولید شده در بالای پیشانی آنها است؛ اقدامات منجر به کاهش شیب در این مناطق، تاثیر مهمی در کاهش پیشروی خندق ها و تولید رسوب دارد.