نادر حیدری
چکیده
حوزه آبخیز کرخه در ناحیه غربی تا جنوب غربی ایران و در منطقهای خشک تا نیمه خشک قرار دارد. وجود سامانههای کشاورزی مختلف، از جمله کشاورزی آبی و دیم، پایین بودن بهرهوری آب در تولید محصولات کشاورزی، وجود محدودیتهای تولید (شوری و مدیریت زهاب در پاییندست)، فقر و کمبود معیشت جوامع محلی (در بالادست)، مسایل تاثیرات بالادست ...
بیشتر
حوزه آبخیز کرخه در ناحیه غربی تا جنوب غربی ایران و در منطقهای خشک تا نیمه خشک قرار دارد. وجود سامانههای کشاورزی مختلف، از جمله کشاورزی آبی و دیم، پایین بودن بهرهوری آب در تولید محصولات کشاورزی، وجود محدودیتهای تولید (شوری و مدیریت زهاب در پاییندست)، فقر و کمبود معیشت جوامع محلی (در بالادست)، مسایل تاثیرات بالادست بر پاییندست حوضه، مسایل زیستمحیطی و غیره، موجب پیشنهاد حوزه آبخیز کرخه بهعنوان مدل مناسب در کشور برای برنامه جهانی چالش آب و غذای CGIAR (موسوم به CPWF) شد. لذا، این حوضه بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز معرف از میان نه حوزه آبخیز دیگر این برنامه جهانی، بهعنوان مدلی برای مناطق خشک و نیمهخشک جهان انتخاب و طی فاز یک (2004 تا 2008)، برنامه در آن اجرا شد. در اجرای این برنامه، رویکردها، سازمان و سازوکار، ساختار مدیریتی، معیارهای فنی و برنامهای، اصول مدیریت حوضه، مشارکت ذینفعان، نوآوریها و شیوههای ارائه خروجیها، در مراحل مختلف انتخاب حوضه، شروع برنامه و حین اجرای پروژههای مصوب برنامه، اتخاذ و بهکار برده شدند. لذا، هدف از تدوین این مقاله، مستندسازی روششناسی بهکار رفته در جریان فرایند اجرای برنامه پژوهشی-توسعهای بینالمللی CPWF در حوضه کرخه است، تا از این طریق، دانش پنهان آن آشکار شده، تجارب و دستاوردهای مرتبط مستند شوند و برای استفاده در سایر برنامهها و پروژهای مشابه در این حوضه و یا سایر حوزههای آبخیز در کشور مورد استفاده قرار گیرند. روش مطالعه بهطور عمده متکی و برگرفته از مطالعه و تحلیل مطالب آرشیو مستندات برنامه، گزارشها، بحثهای انجام شده در جریان جلسهها، نتایج کارگاههای هماندیشی و همایشهای ملی و بینالمللی برگزار شده و گزارشهای بازدیدهای میدانی انجام شده در جریان اجرای برنامه CPWF جهانی و اجرای این برنامه در حوضه کرخه است. از دستاوردها و روششناسیهای مهم و شاخص مستند شده حاصل از برنامه، میتوان روششناسی توسعه مشارکتی فناوریها، بررسی مسیرهای اثرهای پروژه، معیارهای انتخاب سایتهای پژوهشی و روششناسی تعیین اصول مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز را نام برد که در این مقاله به تفصیل ارائه و تشریح شدهاند.
ذبیحالله اسکندری؛ فتحالله غیور؛ امیرحسین شعرباف
چکیده
بحران و کمبود آب در مناطق خشک خصوصا در ایران، برای توسعه کشاورزی و همچنین، بهمنظور گسترش پوشش گیاهی در طرحهای بیابانزدایی بهعنوان عامل مهم محدود کننده محسوب میشود. دستیابی به راهکارهایی که بتواند بهرهوری آب را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد، هدف بسیاری از پژوهشها، از جمله این پژوهش میباشد. این پژوهش در بخشی ...
بیشتر
بحران و کمبود آب در مناطق خشک خصوصا در ایران، برای توسعه کشاورزی و همچنین، بهمنظور گسترش پوشش گیاهی در طرحهای بیابانزدایی بهعنوان عامل مهم محدود کننده محسوب میشود. دستیابی به راهکارهایی که بتواند بهرهوری آب را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد، هدف بسیاری از پژوهشها، از جمله این پژوهش میباشد. این پژوهش در بخشی از عرصه بیابانی تحت تأثیر فرسایش بادی واقع در شهرستان آران و بیدگل انجام شد. در این عرصه، دو گونه گیاه تاغ و قرهداغ کشت شد و خاک محیط ریشه با استفاده از دو نوع ماده پلیمری جاذب رطوبت به نامهای Aquasorb و TC به میزان پنج گرم در لیتر مخلوط شد. در این پژوهش، تیمار شاهد (بدون پلیمر) هر 14 روز یکبار و بقیه تیمارها با اعمال پلیمربهفاصلههای 14، 21، 28، 35 و 42 روز آبیاری شد. در دو سال اول، درصد رطوبت محیط ریشه اندازهگیری و در سال سوم نیز زندهمانی نهالها شمارش و دادهبرداری شد. بررسی نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین درصد رطوبت حجمی خاک تیمار شاهد با سایر تیمارهای دور آبیاری در سطح پنج درصد وجود دارد. بررسی تاثیر آبیاری بر روی درصد رطوبت حجمی خاک تیمارهای پلیمردار نشان داد، دور آبیاری 21 روز در فاکتور رطوبت حجمی خاک بیشترین اختلاف معنیدار را با شاهد دارد، درحالیکه اختلاف معنیدار بین تیمارهای آبیاری 28 تا 42 روز با کاربرد پلیمر وجود ندارد. بهعنوانمثال، با بهکارگیری پلیمر، اختلاف معنیداری بین فواصل آبیاری 28 با 35 و همچنین، 35 با 42 روز در فاکتور رطوبت حجمی خاک به وجود نیامد. در همین ارتباط، بررسی نهالهای مستقر شده (زندهمانی) بعد از سه سال از زمان کشت نشان داد که با اعمال پلیمر در زمان کشت نهالها، امکان استقرار مطلوب نهالها وجود دارد. بهعبارتدیگر، میتوان نتیجه گرفت پلیمرهای مورد استفاده بهخوبی تنش رطوبتی ناشی از افزایش طول دور آبیاری را جبران کردند و باعث زندهمانی و استقرار بهتر نهالها شدند. بنابراین، میتوان مطرح نمود استفاده از پلیمرهای Aquasorb و TC در بالا بردن بهرهوری آب در پروژههای بیابانزدایی در شرایط این پژوهش موفقیتآمیز بوده است، بهطوریکه هزینههای آبیاری را بین 50 تا 75 درصد کاهش داده است.