مسعود عشقیزاده؛ علی طالبی؛ محمد تقی دستورانی؛ حمیدرضا عظیمزاده
چکیده
در این تحقیق مدل لاپسوس بهعنوان یک مدل مناسب که روندیابی جریان سطحی را بر اساس الگوریتم توزیع جریان چند جهته انجام میدهد، معرفی شد. الگوریتمهای توزیع جریان به دو گروه توزیع جریان چند جهته و تک جهته تقسیم میشود. مدل لاپسوس یک مدل تحول چشمانداز بوده که ورودیهای لازم برای روندیابی جریان سطحی آن شامل مدل رقومی ارتفاع، ...
بیشتر
در این تحقیق مدل لاپسوس بهعنوان یک مدل مناسب که روندیابی جریان سطحی را بر اساس الگوریتم توزیع جریان چند جهته انجام میدهد، معرفی شد. الگوریتمهای توزیع جریان به دو گروه توزیع جریان چند جهته و تک جهته تقسیم میشود. مدل لاپسوس یک مدل تحول چشمانداز بوده که ورودیهای لازم برای روندیابی جریان سطحی آن شامل مدل رقومی ارتفاع، مقدار رگبار، ضریب رواناب و مقدار عامل همگرایی میباشد. این مدل در محیط برنامهنویسی ++C نوشته شده و ورودیهای آن از طریق صفحه اجرای مدل تعریف میشدند. این مدل برای اولینبار در ایران برای روندیابی جریان سطحی در مقیاس حوزه آبخیز در حوضه زوجی کاخک شهرستان گناباد اجرا و مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق جریانهای سطحی ایجاد شده بر اثر 34 واقعه منجر به سیلاب طی سالهای 2008 تا 2018 با استفاده از این مدل در مقیاس حوزه آبخیز و در زیرحوضههای نمونه و شاهد، شبیهسازی شد. نتایج حاصل نشان داد، روندیابی جریان چند جهته که بهوسیله مدل لاپسوس صورت گرفته است با دقت بالایی قادر به شبیهسازی حجم کل جریان خروجی در مقیاس حوضه است. بهطوریکه مقدار RMSE نرمال شده برابر با 3.9 درصد میباشد.
تورج سبزواری؛ مهدی مخبری؛ صادق حسینی خطبهسرا
چکیده
حوزههای آبخیز از یکسری دامنههای شیبدار تشکیل شده که رواناب سطحی و زیرسطحی آنها بهوسیله شبکه آبراههها به خروجی حوضه منتقل میشود. در حوضههای با دامنههای با نفوذپذیری بالا و پوشش گیاهی مناسب، مقدار رواناب زیرسطحی از اهمیت بالاتری برخوردار میشود. در این تحقیق، از یک مدل آزمایشگاهی بارانساز هیدرولوژیکی به طول ...
بیشتر
حوزههای آبخیز از یکسری دامنههای شیبدار تشکیل شده که رواناب سطحی و زیرسطحی آنها بهوسیله شبکه آبراههها به خروجی حوضه منتقل میشود. در حوضههای با دامنههای با نفوذپذیری بالا و پوشش گیاهی مناسب، مقدار رواناب زیرسطحی از اهمیت بالاتری برخوردار میشود. در این تحقیق، از یک مدل آزمایشگاهی بارانساز هیدرولوژیکی به طول 1.92 متر و عرض یک متر و عمق 0.35 متر استفاده شد که مقادیر جریان سطحی و زیرسطحی بهوسیله دو سرریز مختلف اندازهگیری شد. خاک تحت آزمایش از خاکهای انجیرستانهای شهر استهبان که از نوع ماسه لومدار است انتخاب شد. آزمایشها تحت چهار زاویه شیب 0.1، سه، شش و نه درجه و تحت بارشهای 31.73، 47.6 و 63.46 میلیمتر بر ساعت انجام گرفت. بر اساس نتایج، تغییرات شیب صفحات از 0.1 به سه درجه باعث کاهش 50 درصدی جریان زیرسطحی و افزایش 10 تا 15 درصدی جریان سطحی در بارشهای مختلف شد ولی از شیب سه به نه درجه تأثیر محسوسی در دو جریان مشاهده نشد و در تغییرات شیب شش به نه درجه کاهش نه درصدی جریان زیرسطحی و دو درصدی جریان سطحی مشاهده شد. افزایش شدت بارندگی باعث افزایش مقادیر هیدروگراف جریان سطحی و زیرسطحی شد. نسبت جریان سطحی به زیرسطحی بهطور متوسط بین 7.5 تا 14.5 برابر جریان زیرسطحی در سه بارش برای خاک ماسهای لومدار تغییر کرد. با افزایش شیب، مقدار جریان سطحی بیشتر و نفوذ کمتر میشود. در این تحقیق ضمنا دو معادله رگرسیونی غیرخطی برای محاسبه ماکزیمم سطحی و زیرسطحی ارائه شد که تابعی از طول، شیب و شدت بارندگی دامنه میباشد.
سید سعید اسلامیان؛ محمد هادی بذرکار؛ سید فرهاد موسوی
چکیده
بارندگی یکی از عوامل اصلی در ایجاد خشکسالی است که کمبود آن، جریانهای سطحی و زیرزمینی، دریاچهها و بهطور کلی منابع آب را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. پیشبینی بارندگی در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی منابع آب مؤثر واقع شود. الگوهای سری زمانی، این امکان را در اختیار برنامهریزان منابع آب قرار میدهد. ...
بیشتر
بارندگی یکی از عوامل اصلی در ایجاد خشکسالی است که کمبود آن، جریانهای سطحی و زیرزمینی، دریاچهها و بهطور کلی منابع آب را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. پیشبینی بارندگی در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی منابع آب مؤثر واقع شود. الگوهای سری زمانی، این امکان را در اختیار برنامهریزان منابع آب قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر پیشبینی خشکسالی استان اصفهان با برازش الگوهای مختلف سری زمانی به دادههای ماهانه بارندگی ایستگاههای استان میباشد. الگوهای مورد بررسی شامل ماهانه و ماهانه فصلی، نمایی سالانه و میانگین متحرک سه، پنج، هفتساله و سینوسی میباشد. ایستگاههای هواشناسی مورد استفاده برای تحلیل سری زمانی 24 ایستگاه استکه طول دوره آماری آنها متغیر و بین حداکثر 44 سال (2000-1957) و حداقل 11 سال (1997-1987) قرار داشت. نتایج نشان میدهد که ایستگاههای مورد مطالعه از نظر برازش الگویARIMA به سه گروه مناسب، نامناسب و متوسط تقسیم شده که بهترتیب نه، پنج و چهار ایستگاه در آن قرار میگیرد. همچنین، نتایج نشان میدهد که ایستگاههای اصفهان و کاشان علیرغم آمار بارندگی طولانی، دارای برازش نامناسبتری نسبت به دیگر ایستگاههای منطقه میباشند. بنابراین، صرف طولانی بودن آمار بارندگی نمیتوان برازش بهتر سری زمانی را انتظار داشت. با توجه به نتایج حاصل میتوان اظهار داشت که استفاده از الگوهای ARIMA بهمنظور مدلسازی سری میانگین متحرک سالانه میتواند در بررسی روند خشکسالی سودمند واقع شده و بهعنوان الگوهایی برای این رفتار باشد.
علیرضا مسجدی؛ منوچهر فتحیمقدم
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 201-2011
چکیده
وجود پوشش گیاهی در هر منطقهای باعث کاهش سرعت جریانهای سطحی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود، بنابراین پوشش گیاهی تاثیر قابل ملاحظهای بر کاهش سیلابهای مخرب خواهد داشت. یکی از روشهای حفاظت از فرسایش در حوزههای آبخیز سیلزا، استفاده از روش زیستی است. وجود پوشش گیاهی در حوزههای آبخیز، باعث کاهش سرعت جریان در هنگام سیلابی و ...
بیشتر
وجود پوشش گیاهی در هر منطقهای باعث کاهش سرعت جریانهای سطحی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود، بنابراین پوشش گیاهی تاثیر قابل ملاحظهای بر کاهش سیلابهای مخرب خواهد داشت. یکی از روشهای حفاظت از فرسایش در حوزههای آبخیز سیلزا، استفاده از روش زیستی است. وجود پوشش گیاهی در حوزههای آبخیز، باعث کاهش سرعت جریان در هنگام سیلابی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود. اندامهای بیرونی گیاهان موجب افزایش زبری و کاهش سرعت جریان آب و در نتیجه کاهش انرژی تنش برشی آن میشود. از عوامل مهمی که مقاومت هیدرولیکی گیاهان با آن بیان میشود، ضریب زبری است. اندازهگیری ضریب زبری گیاهان و بررسی تاثیر آنها در کاهش سرعت و تنش برشی جریان، از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از گونههای مناسب برای تثبیت و حفاظت خاک، گیاه گز است. این گیاه نسبت به شرایط مختلف مقاوم، و بهآسانی در محل مورد نظر استقرار مییابد. گز از جمله گیاهانی است که دارای برگهای سوزنی بوده، اندام بیرونی آنها بهدلیل زبری، باعث کاهش سرعت جریان و جلوگیری از فرسایش خاک میشود. در این تحقیق، با استفاده از مدل آزمایشگاهی ضریب زبری اندام بیرونی گیاه گز و تاثیر آن در کاهش سرعت جریان بررسی شده است. گز، در شرایط غیر مستغرق و زیر بحرانی در فلوم شیشهای به طول 12.6 متر، عرض 0.5 متر و ارتفاع 0.6 متر با سرعت، دبی و عمقهای مختلف آزمایش شد. ارتفاع گیاه در این، تحقیق 35 سانتیمتر و با آرایش طبیعی و تصادفی در بازهای از فلوم بهطول 2.8 متر در کف فلوم قرار داده شد. 22 نوع آزمایش در این تحقیق صورت گرفت. با توجه به آزمایشهای انجام شده بر روی مدل فیزیکی و نمودارهای بهدست آمده، میتوان نتیجه گرفت ضریب زبری این گیاه، تابعی از شرایط جریان، نظیر سرعت، عمق و شعاع هیدرولیکی و همچنین تابعی از نوع و پوشش گیاهی است؛ همچنین گیاه گز بهدلیل زبری بالا، گزینه مناسبی برای کاهش سرعت جریان و جلوگیری از فرسایش خاک بهشمار میرود.