ابراهیم بروشکه؛ سید احمد حسینی
چکیده
انجام فعالیتهای عمرانی در سرشاخهها و بخش میانی حوزههای آبخیز تغییرات مورفولوژی بستر در بخش انتهایی را بهدنبال دارد. شناخت تغییرات حادث شده و اثرات آن بر موفولوژی بستر و اراضی مجاور رودخانه برای ساماندهی و تثبیت بستر، ضروری است. این پژوهش با هدف شناخت مورفولوژی رودخانه و روند تغییرات حریم بستر طی 50 سال گذشته در بازهای ...
بیشتر
انجام فعالیتهای عمرانی در سرشاخهها و بخش میانی حوزههای آبخیز تغییرات مورفولوژی بستر در بخش انتهایی را بهدنبال دارد. شناخت تغییرات حادث شده و اثرات آن بر موفولوژی بستر و اراضی مجاور رودخانه برای ساماندهی و تثبیت بستر، ضروری است. این پژوهش با هدف شناخت مورفولوژی رودخانه و روند تغییرات حریم بستر طی 50 سال گذشته در بازهای به طول 25 کیلومتر در بخش انتهایی رودخانه زرینهرود و استان آذربایجان غربی انجام شد. برای این کار از عکسهای هوایی سالهای 1334 و 1346 به مقیاس 50000: 1 و 20000: 1، نقشههای توپوگرافی سال 1375 به مقیاس 50000: 1 و تصاویر SPOT سال 1382 استفاده شد. بررسیها نشان داد که وسعت حریم بستر از 561.1 هکتار به 221.3 هکتار کاهش یافته و مورفولوژی بستر و شکل ظاهری قوسها متحول شده است. وسعت سدهای ماسهای در داخل بستر در سالهای 1346 و 1382 بهترتیب 13.68 و 2.86 هکتار بوده که نشاندهنده نوسانات زیاد آبدهی و تغییر شرایط هیدرولوژیکی و هیدرولیکی رودخانه است. تعداد پیچانرودها از چهار مورد به سه مورد تقلیل یافته و بستر رودخانه در ابتدای بازه از حالت پیچانرودی خارج و حالت مستقیم و شریانی پیدا کرده است. بیشترین عامل تاثیرگذار در تغییرات مورفولوژی، تغییر در رژیم هیدرولوژیکی بهدلیل احداث سد، کاهش قابل ملاحظه رواناب در رودخانه و انباشت بار رسوبی در مسیر بستر است.
حسین رستگار؛ مهدی حبیبی
چکیده
تولید رسوب یکی از مهمترین مشکلات مطرح در مدیریت حوزههای آبخیز است. ویژگیهای تشکیلات زمینشناختی هر حوزه از عواملی است که نقش مهمی در میزان بار رسوبی آن حوزه دارد. از سویی روابط موجود، تحت شرایط خاصی توسعه یافته است و استفاده از آنها در شرایطی دیگر، نیازمند بررسی و مقایسه نتایج با ارقام اندازهگیری شده است. در این تحقیق برای ...
بیشتر
تولید رسوب یکی از مهمترین مشکلات مطرح در مدیریت حوزههای آبخیز است. ویژگیهای تشکیلات زمینشناختی هر حوزه از عواملی است که نقش مهمی در میزان بار رسوبی آن حوزه دارد. از سویی روابط موجود، تحت شرایط خاصی توسعه یافته است و استفاده از آنها در شرایطی دیگر، نیازمند بررسی و مقایسه نتایج با ارقام اندازهگیری شده است. در این تحقیق برای ارزیابی روشهای مختلف برآورد بار رسوبی، بهدلیل تشابه حوزه جگین با سایر حوزههای استان هرمزگان، از آمار و اطلاعات ایستگاه آبسنجی جگین-پنهان استفاده شده است. روشهای مورد استفاده شامل معادله اصلاح شده اینشتین، انگلوند-هانسن، یانگ، حبیبی و فان-راین است. آمار و اطلاعات آبسنجی مورد نیاز از طریق شرکت آب منطقهای استان هرمزگان تهیه شده است. غلظت نمونههای گرفته شده از سیلاب در طول دوره آماری،ملاک بررسی بوده و در مقایسه با نتایج محاسبه شده، مورد استفاده قرار گرفته است. پس از کنترل درستی آمار جمعآوری شده، عواملمورد نیاز در محاسبات، با استفاده از هر کدام از روشهای فوق، مورد سنجش قرار گرفت.نتایج نشانداد که در مجموع متوسط نسبت بار معلق محاسباتی به مشاهدهای در روش اینشتین ومتوسط نسبت بار کل محاسباتی به مقادیر اندازهگیری شده در روش انگلوند-هانسن به یک نزدیکتر است. میزان پراکندگی دادهها نیز در برآورد بار معلق بهترتیب در روشهای حبیبی، اینشتین و فان-راین افزایش مییابد. با توجه بهنتایج حاصله و بررسیهای بهعمل آمده، استفاده از روشهای پنجگانه فوق و مقایسه این نتایج با مقادیر اندازهگیری شده، معادله اصلاح شده اینشتین پاسخ واقعیتری را بهدست داده است.
سید علیاصغر هاشمی؛ محمود عربخدری
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 25-34
چکیده
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این ...
بیشتر
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این سدها تا زمان اندازهگیری سرریز نکرده بودند و به همین دلیل تمامی رسوبات تولیدی حوزه آبخیز بالادست آنها در مخازن سدها به تله افتادند. رسوبات ترسیب شده در مخازن این سدها از طریق عملیات نقشه برداری و اندازهگیری وزن مخصوص ظاهری رسوبات محاسبه، و با برآوردهای حاصل از کاربردهای مدل MPSIAC با استفاده از آزمون t جفتی مقایسه شد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگینها برای مقادیر حجمی رسوبدهی برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC، با مقادیر اندازهگیری شده در سطح 5 درصد معنیدار نبود؛ در حالی که اختلاف بین میانگین مقادیر وزنی رسوبات در سطح 5 درصد معنیدار بود. همچنین تعیین کارآیی و میانگین نسبی مجذور مربعات خطای مدل نشان داد که مدل MPSIAC مناطق مورد بررسی کارآیی مناسبی ندارد.
عبدالصالح رنگآور؛ غلامعلی گزانچیان؛ حسن انگشتری؛ رضا غفوریان
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1388، ، صفحه 259-265
چکیده
رسوبگذاری مواد معلق سیلابها بر روی اراضی سنگلاخی و درشت دانه مناطق گرم و خشک، باعث تغییراتی در بافت، ساختمان، افزایش عمق و حاصلخیزی آنها میشود. بهمنظور بررسی اثر پخش سیلاب بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، عرصه پخش سیلاب جاجرم در استان خراسان انتخاب شد. این عرصه در مخروط افکنهای با شیب عمومی 0.75% تا یک در صد ...
بیشتر
رسوبگذاری مواد معلق سیلابها بر روی اراضی سنگلاخی و درشت دانه مناطق گرم و خشک، باعث تغییراتی در بافت، ساختمان، افزایش عمق و حاصلخیزی آنها میشود. بهمنظور بررسی اثر پخش سیلاب بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، عرصه پخش سیلاب جاجرم در استان خراسان انتخاب شد. این عرصه در مخروط افکنهای با شیب عمومی 0.75% تا یک در صد قرار گرفته، متوسط بارندگی سالانه آن 146.3 میلیمتر برآورد شده است و اقلیم آن خشک تا فرا خشک است. در سالهای 1374 تا 1378 قبل از سیلابگیری عرصه، در سه نوار اولیه شبکه، هفت پروفیل حفر شد. از افقهای قابل تشخیصA ، C و عمق صفر تا سی سانتیمتری (حدود ضخامت لایه شخم در زراعتهای سیلابی) نمونهبرداری شد. کمیت عوامل موثر در خصوصیات خاک در آزمایشگاه تعیین شد. پس از سه نوبت سیلگیری، نمونهبرداری مجدد از همان مکانها انجام و آزمایشها تکرار شد. دادههای حاصل از آزمایشها در هر یک از افقها و نوارهای پخش، برای مقایسه عوامل مختلف، قبل و بعد از پخش سیلاب بر اساس آزمون t و مقایسه تاثیر کلی سیلاب به صورت اسپلیت بلوک با سه تکرار تحلیل شد. تجزیه واریانس نمونهها نشان داد که پخش سیلاب بر روی نسبت شن، رس، مقدار مواد آلی، بیکربنات در سطح (5%› p) و کلسیم، منیزیم، کلر، سدیم، نسبت جذب سدیم و هدایتالکتریکی در سطح (1%› p) مؤثر و بین نمونههای قبل و بعد از پخش سیلاب اختلاف معنیداری وجود داشت. مقایسه میانگین کمیت عوامل شوری خاک، کلسیم و منیزیم در افقهای A و C و لایه شخم، در قبل و بعد از پخش سیلاب تنها، در لایه شخم اختلاف معنیدار را نشان داد. نسبت شن به رس و شن به سیلت در افق A کاهشی را نسبت به افق C و لایه شخم نشان داد. ضمن آنکه پخش سیلاب در دیگر ویژگیهای خاک موثر نبود. نتایج این تحقیق مربوط به سه نوبت سیلگیری در عرصه است. باتوجه به نتایج حاصل از این بررسی و افزایش برخی از املاح به خاک در اثر پخش سیلاب، لزوم تحقیقات و بررسیهای بیشتر را طلب میکند.