سمیرا رضاپوریان قهفرخی؛ محمد مهدی احمدی؛ کوروش قادری
چکیده
تغییرات ژئومورفولوژیک بستر و کناره رودخانهها میتواند سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها را تحت تاثیر قرار دهد. تغییر ناگهانی شیب بستر رودخانه یکی از رایجترین تغییرات ژئومورفولوژیک در مسیر رودخانه است. اندازهگیری سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها و اتخاذ تدابیر لازم برای حفاظت سازههای قرار گرفته در کنار و ...
بیشتر
تغییرات ژئومورفولوژیک بستر و کناره رودخانهها میتواند سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها را تحت تاثیر قرار دهد. تغییر ناگهانی شیب بستر رودخانه یکی از رایجترین تغییرات ژئومورفولوژیک در مسیر رودخانه است. اندازهگیری سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها و اتخاذ تدابیر لازم برای حفاظت سازههای قرار گرفته در کنار و روی رودخانه از جمله اقدامات مهندسی در عرصه مهندسی رودخانه میباشد. بدینمنظور، برای مطالعه و اندازهگیری سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها با رخداد تغییر ناگهانی شیب مسیر جریان، آزمایشهایی در فلوم آزمایشگاهی با بستر فرسایشپذیر انجام گرفت. کانال جریان بر روی بستر رسوبی حفر شد و برای سه عرض مختلف کانال (طول موجهای مختلف خم ابتدایی)، سه دبی و سه شیب متفاوت بستر در دو گروه آزمایش با حضور و عدم حضور رخداد تغییر ناگهانی شیب (آزمایشهای شاهد) سرعت مهاجرت و توسعه پیچانرودها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که جریان در جهت تعدیل تغییر ناگهانی شیب در پاییندست، با سرعت بسیار بالایی شروع به ایجاد خمهای پیچانرودی کرده، در نتیجه آن سرعت مهاجرت طولی پیچانرودها نسبت به آزمایشهای شاهد افزایش و سرعت توسعه عرضی کاهش نشان داده است. افزایش سرعت مهاجرت طولی پیچانرودها تا 32 درصد و کاهش سرعت توسعه عرضی تا 36 درصد از مقایسه نتایج حاصل از آزمایشها در حضور رخداد تغییر ناگهانی شیب و عدم حضور آن بهدست آمده است.
سید علی ایوبزداه؛ مهدی حبیبی؛ محمد رستمی؛ مجتبی صانعی؛ محمد فرامرز
چکیده
سرریزهای جانبی به شکل وسیعی برای انحراف آب از رودخانهها بهکار میروند. اغلب رودخانههای طبیعی با بستر متحرک هستند که تهنشینی رسوبات در امتداد سرریز جانبی مشکلاتی را در انحراف آب ایجاد میکند. مطالعات بر روی یک فلوم آزمایشگاهی با عرض 0.9 متر، طول 10 متر، سه مقدار طول سرریز جانبی بهترتیب برابر با 0.6، 0.4 و 0.2 متر، ارتفاع سرریز 0.08 ...
بیشتر
سرریزهای جانبی به شکل وسیعی برای انحراف آب از رودخانهها بهکار میروند. اغلب رودخانههای طبیعی با بستر متحرک هستند که تهنشینی رسوبات در امتداد سرریز جانبی مشکلاتی را در انحراف آب ایجاد میکند. مطالعات بر روی یک فلوم آزمایشگاهی با عرض 0.9 متر، طول 10 متر، سه مقدار طول سرریز جانبی بهترتیب برابر با 0.6، 0.4 و 0.2 متر، ارتفاع سرریز 0.08 متر و شیب طولی کانال 0.001 انجام شده است. تغییرات پروفیل سطح آب بر روی سرریز جانبی به ازاء مقادیر مختلف عدد فرود جریان در بالادست سرریز جانبی در کانال اصلی اندازهگیری شد. نتایج بهدست آمده با نتایج حاصله از آزمایشها بر روی فلوم با بستر ثابت و همچنین، روش تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، پروفیل سطح آب بر روی سرریز جانبی تحت تاثیر شکل بستر تشکیل شده در جنب سرریز بوده و در نتیجه در شرایط جریان بر روی سرریز جانبی موثر است. مقادیر دبی جریان عبوری و تغییرات پروفیل سطح آب سرریز جانبی برای کانال با بستر ثابت همبستگی خوبی را با روش حل تحلیلی نسبت به مقادیر مشاهداتی بهدست آمده از جریان در کانال با بستر متحرک دارد. خطای نسبی نسبت دبی جریان محاسبه شده برای کانالهای با بستر ثابت برابر با 0.14 درصد بوده، در حالیکه این مقدار برای کانالهای با بستر متحرک 0.54 درصد میباشد. این مقادیر برای تغییرات نسبت انرژی در امتداد سرریز جانبی بهترتیب برابر با 1.28 و 1.37 درصد بهدست آمد.
علیاکبر عباسی؛ مهدی حبیبی
دوره 2، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 170-178
چکیده
یکی از روشهای معمول کنترل فرسایش کناری رودخانهها استفاده از آبشکن است که در صورت طراحی و اجرای صحیح، علاوه بر کنترل فرسایش کناری، منجر به بازیابی و احیای اراضی با ارزش حاشیه رودخانهها میشود. از آنجا که سؤالات و ابهاماتی در مورد تعیین طول، فاصله و شکل دماغه آبشکنهای توریسنگی ...
بیشتر
یکی از روشهای معمول کنترل فرسایش کناری رودخانهها استفاده از آبشکن است که در صورت طراحی و اجرای صحیح، علاوه بر کنترل فرسایش کناری، منجر به بازیابی و احیای اراضی با ارزش حاشیه رودخانهها میشود. از آنجا که سؤالات و ابهاماتی در مورد تعیین طول، فاصله و شکل دماغه آبشکنهای توریسنگی مطرح بوده، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر طول، فاصله و شکل آبشکنهای توریسنگی، بهصورت آزمایشگاهی انجام شده است. این تحقیق در فلوم آزمایشگاهی با بستر متحرک با طول 17 متر، عرض 1.5 متر و عمق 0.8 متر انجام شده است. آبشکنهای مورد استفاده در آزمایشها از جنس سنگ و تورسیمی (توریسنگ) بوده، از نوع سرسپری T)شکل) غیرمستغرق و عمود بر دیواره فلوم ساخته شدهاند. بهمنظور بررسی آبشستگی دماغه آبشکنها از دو طول آبشکن 15 و 22.5 سانتیمتر (20 درصد و 30 درصد تنگ شدگی کانال) و چهار فاصله آبشکن (چهار نسبت 2، 3، 4 و 5، فاصله به طول آبشکنها) در بستری با مصالح و شیب ثابت و سه مقدار دبی (30، 35 و40 لیتر بر ثانیه) مورد آزمایش قرار گرفته است. با توجه به نتایج بهدستآمده از تحلیل آزمایشها برای آبشکنهای سرسپری رابطه بدون بعد برای برآورد حداکثر عمق آبشستگی دماغه آبشکنهای توریسنگی که به صورت سری ساخته میشوند، استخراج و توصیه شده است. مقایسه مقادیر محاسبهای از این رابطه با مقادیر مشاهدهای نشان داده است که تفاوتها در محدوده 25± درصد خطا قرار دارند. مقایسه نتایج روابط ارائه شده بهوسیله سایر محققین با مقادیر مشاهدهای در این تحقیق نشان داده است حداکثر عمق آبشستگی در آبشکنهای توریسنگی کمتر از آبشکنهای صلب است.
مجتبی صانعی
دوره 2، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 179-186
چکیده
از روشهای متداول ساماندهی و کنترل فرسایش کناری رودخانه استفاده از آبشکن است. آبشکن با هدایت جریان به سمت محور رودخانه، از ایجاد جریان قوی در طول ساحل جلوگیری کرده، مانع فرسایش ساحل رودخانه میشود. از سوی دیگر الگوی جدید جریان باعث فرسایش (آبشستگی) دردماغه آبشکن میشود. آبشکنها معمولاً به صورت چندتایی ساخته میشوند و پایداری ...
بیشتر
از روشهای متداول ساماندهی و کنترل فرسایش کناری رودخانه استفاده از آبشکن است. آبشکن با هدایت جریان به سمت محور رودخانه، از ایجاد جریان قوی در طول ساحل جلوگیری کرده، مانع فرسایش ساحل رودخانه میشود. از سوی دیگر الگوی جدید جریان باعث فرسایش (آبشستگی) دردماغه آبشکن میشود. آبشکنها معمولاً به صورت چندتایی ساخته میشوند و پایداری آنها بستگی زیادی به پایداری اولین آبشکن دارد. در این مقاله پیشنهاد شده است که برای حفظ پایداری اولین آبشکن در یک مجموعه آبشکن (چهار عدد) از یک آبشکن کوتاهتر (محافظ)، که بهصورت عمود بر جریان در بالادست اولین آبشکن قرار میگیرد استفاده شود. بر اساس انجام آزمایشها در فلوم آزمایشگاهی از لحاظ هیدرولیکی پارامترهای بیبعد (نسبت طول آبشکن محافظ به طول اولین آبشکن)، (نسبت فاصله آبشکن محافظ به طول اولین آبشکن) و شرایط هیدرولیکی جریان با معرفی (نسبت عمق جریان بالادست به طول اولین آبشکن) در مصالح با قطر متوسط d50=0.19 میلیمتر، مورد مطالعه قرار گرفت. تحلیل آماری نتایج آزمایشگاهی، مدلی را برای پیشبینی آبشستگی نسبی در دماغه آبشکن اصلی ارائه میدهد. با استفاده از این مدل افزایش نسبی آبشستگی در دماغه اولین آبشکن با افزایش نسبی عمق آب بالادست به طول آبشکن محافظ و فاصله آن از اولین آبشکن نسبت مستقیم، ولی با افزایش نسبی طول آبشکن محافظ به اولین آبشکن نسبت معکوس دارد.
علیرضا مسجدی؛ منوچهر فتحیمقدم
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 201-2011
چکیده
وجود پوشش گیاهی در هر منطقهای باعث کاهش سرعت جریانهای سطحی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود، بنابراین پوشش گیاهی تاثیر قابل ملاحظهای بر کاهش سیلابهای مخرب خواهد داشت. یکی از روشهای حفاظت از فرسایش در حوزههای آبخیز سیلزا، استفاده از روش زیستی است. وجود پوشش گیاهی در حوزههای آبخیز، باعث کاهش سرعت جریان در هنگام سیلابی و ...
بیشتر
وجود پوشش گیاهی در هر منطقهای باعث کاهش سرعت جریانهای سطحی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود، بنابراین پوشش گیاهی تاثیر قابل ملاحظهای بر کاهش سیلابهای مخرب خواهد داشت. یکی از روشهای حفاظت از فرسایش در حوزههای آبخیز سیلزا، استفاده از روش زیستی است. وجود پوشش گیاهی در حوزههای آبخیز، باعث کاهش سرعت جریان در هنگام سیلابی و جلوگیری از فرسایش خاک میشود. اندامهای بیرونی گیاهان موجب افزایش زبری و کاهش سرعت جریان آب و در نتیجه کاهش انرژی تنش برشی آن میشود. از عوامل مهمی که مقاومت هیدرولیکی گیاهان با آن بیان میشود، ضریب زبری است. اندازهگیری ضریب زبری گیاهان و بررسی تاثیر آنها در کاهش سرعت و تنش برشی جریان، از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از گونههای مناسب برای تثبیت و حفاظت خاک، گیاه گز است. این گیاه نسبت به شرایط مختلف مقاوم، و بهآسانی در محل مورد نظر استقرار مییابد. گز از جمله گیاهانی است که دارای برگهای سوزنی بوده، اندام بیرونی آنها بهدلیل زبری، باعث کاهش سرعت جریان و جلوگیری از فرسایش خاک میشود. در این تحقیق، با استفاده از مدل آزمایشگاهی ضریب زبری اندام بیرونی گیاه گز و تاثیر آن در کاهش سرعت جریان بررسی شده است. گز، در شرایط غیر مستغرق و زیر بحرانی در فلوم شیشهای به طول 12.6 متر، عرض 0.5 متر و ارتفاع 0.6 متر با سرعت، دبی و عمقهای مختلف آزمایش شد. ارتفاع گیاه در این، تحقیق 35 سانتیمتر و با آرایش طبیعی و تصادفی در بازهای از فلوم بهطول 2.8 متر در کف فلوم قرار داده شد. 22 نوع آزمایش در این تحقیق صورت گرفت. با توجه به آزمایشهای انجام شده بر روی مدل فیزیکی و نمودارهای بهدست آمده، میتوان نتیجه گرفت ضریب زبری این گیاه، تابعی از شرایط جریان، نظیر سرعت، عمق و شعاع هیدرولیکی و همچنین تابعی از نوع و پوشش گیاهی است؛ همچنین گیاه گز بهدلیل زبری بالا، گزینه مناسبی برای کاهش سرعت جریان و جلوگیری از فرسایش خاک بهشمار میرود.