ابوالحسن فتحآبادی؛ حامد روحانی؛ سید مرتضی سیدیان؛ محمد مهدوی
چکیده
زمانی که ورودی حوضه، تبخیر و تعرق و برداشت از آبهای زیرزمینی ناچیز باشد، منحنی خشکیدگی رابطه ذخیره-خروجی را برای حوضه بیان میکند. شناخت این رابطه میتواند در مسائلی از قبیل پیشبینی جریانهای کمینه، مدیریت و تصمیمگیری منابع آب، کالیبره کردن مدلهای هیدرولوژیکی و غیره مفید باشد. بدین منظور در این تحقیق اقدام به مدلسازی شاخه ...
بیشتر
زمانی که ورودی حوضه، تبخیر و تعرق و برداشت از آبهای زیرزمینی ناچیز باشد، منحنی خشکیدگی رابطه ذخیره-خروجی را برای حوضه بیان میکند. شناخت این رابطه میتواند در مسائلی از قبیل پیشبینی جریانهای کمینه، مدیریت و تصمیمگیری منابع آب، کالیبره کردن مدلهای هیدرولوژیکی و غیره مفید باشد. بدین منظور در این تحقیق اقدام به مدلسازی شاخه خشکیدگی در سه رودخانه جاجرود، طالقان و خرمدره شد. در ابتدا با بررسی هیدروگرفهای سالانه در هر یک از حوضهها اقدام به جداسازی شاخه خشکیدگی شد. سپس با انجام پیش پردازشهای لازم هر یک از شاخههای خشکیدگی آماده برازش مدلهای مختلف شدند. برای هر یک از شاخههای خشکیدگی هشت مدل مختلف برازش داده شد. نتایج نشان داد که در دو رودخانه جاجرود و طالقان روش بارنز و بعد از آن روشهای با مخرن غیرخطی شامل دراگ، کوتانگ و ویتنبرگ عملکرد بهتری نسبت به روشهای دیگر داشتهاند و در رودخانه خرمدره روشهای، هورتن، بارنز و دراگ بهترتیب عملکرد بهتری نسبت به سایر روشها داشتهاند. مقادیر متوسط K روش بارنز برای سه خط برازش داده شده در رودخانه جاجرود، برابر با 0.97، 0.975 و 0.99، در رود طالقان برابر با 0.967، 0.974 و 0.987 و در رودخانه خرمدره برابر 0.931، 0.945 و 0.972 بهدست آمدند.