رضا لگزیان؛ امیر سعدالدین؛ مجید اونق؛ اکبر علیپور
چکیده
یکی از مشکلات عمده در جوامع و مراکز صنعتی و شهری، رواناب ناشی از بارندگی در این مناطق و به تبع آن ایجاد آب گرفتگی میباشد. این تحقیق، بهمنظور حل مشکل آب گرفتگی معابر شهری و کمبود منابع آب در شهر نیشابور صورت گرفته است. پس از مشخص شدن اقدامات قابل اجرا و تدوین 32 سناریوی مدیریتی برای این شهر، اثرات حاصل از اجرای سناریوهای تدوین شده ...
بیشتر
یکی از مشکلات عمده در جوامع و مراکز صنعتی و شهری، رواناب ناشی از بارندگی در این مناطق و به تبع آن ایجاد آب گرفتگی میباشد. این تحقیق، بهمنظور حل مشکل آب گرفتگی معابر شهری و کمبود منابع آب در شهر نیشابور صورت گرفته است. پس از مشخص شدن اقدامات قابل اجرا و تدوین 32 سناریوی مدیریتی برای این شهر، اثرات حاصل از اجرای سناریوهای تدوین شده با توجه به معیارهای فنی، محیط زیستی، هیدرولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پیشبینی شده و با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره، اولویتبندی سناریوها صورت گرفت. با وزندهی بر اساس نتایج استخراج شده به روش دلفی در بین شرکت کنندگان دارای تحصیلات دانشگاهی شهر نیشابور، سناریوی 24 (ترکیب بایوریتنشن، حوضچه نفوذ و مخزن زیرزمینی) و در بین شرکت کنندگان بدون تحصیلات دانشگاهی، سناریوی 28 (ترکیب بایوریتنشن، ترانشه، چاهک، پیادهرو، حوضچه نفوذ و مخزن زیرزمینی) در اولویت اول اجرایی قرار میگیرند. یافتههای تحقیق اخیر، بهطور خاص راهنمای مدیران و برنامهریزان شهر نیشابور در مدیریت موثرتر رواناب شهری است. همچنین، این نتایج بهطور عمومی میتواند الگوی تحقیقاتی مناسبی برای سایر آبخیزهای شهری در اختیار محققان و کارشناسان قرار دهد.
هوشنگ جزی؛ زینب کرکهآبادی؛ سعید کامیابی
چکیده
قرن بیست و یکم مواجه با بحث جدالانگیز توسعه پایدار با اولویت توسعه پایدار شهری خواهد بود. در برنامهریزیهای شهری به موضوع پایداری شهرهای وابسته به منابع طبیعی و زیستی پیرامونی توجه کافی نشده است. مقوله توسعه شهر بدون توجه به حوزه آبخیز آن بیمعنی است. راهبردهای شهری بر پیادهسازی و اجرای طرحهای ایستا، پیرو مکتب مدرنیسم پرداخته ...
بیشتر
قرن بیست و یکم مواجه با بحث جدالانگیز توسعه پایدار با اولویت توسعه پایدار شهری خواهد بود. در برنامهریزیهای شهری به موضوع پایداری شهرهای وابسته به منابع طبیعی و زیستی پیرامونی توجه کافی نشده است. مقوله توسعه شهر بدون توجه به حوزه آبخیز آن بیمعنی است. راهبردهای شهری بر پیادهسازی و اجرای طرحهای ایستا، پیرو مکتب مدرنیسم پرداخته و به لزوم برقراری ارتباط متقابل، پایدار و حیاتی حوزههای آبخیز شهری که در واقع رگهای تغذیه کننده شهر هستند، پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف اصلی تبیین راهبردهای توسعه پایدار شهر گرمسار با محوریت مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز شهری از طریق شناخت عوامل موثر در پایداری حوزه آبخیز شهری گرمسار و تحلیل روابط علی و معلولی پایداری شهری در کنش با عوامل پایداری حوزه آبخیز حبلهرود انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای و استفاده از اسناد، مدارک و مشاهده میدانی برای ثبت اطلاعات، انجام شده است. بهمنظور ارزیابی و تحلیل اطلاعات، از مدل ارزیابی زیست محیطی DPSIR، از مدل AHP برای تعیین بهترین پاسخها و گزینههای منتج از مدل ارزیابی و از مدل SWOT برای تعیین بهترین راهبردهای توسعه پایدار شهر گرمسار بهصورت تلفیقی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان داد که شهر گرمسار بهعنوان یک شهر وابسته به حوزه آبخیز شهری از پایداری برخوردار نیست، حوزه آبخیز شهری گرمسار به لحاظ تامین منابع زیستی و حیاتی حوضه، از پایداری برخوردار نیست، ولی حفظ پایداری حوزه آبخیز و شهر گرمسار از طریق پیادهسازی راهبردهای متناسب با منابع زیستی موجود امکانپذیر است. بر اساس نتایج حاصله از تحلیل و ترسیم ماتریس راهبردی کمی و تحلیل، هشت راهبرد اصلی شناسایی شده اولویتبندی شد و از بین آنان راهبرد تدوین برنامه مشترک آب، کشاورزی و منابع طبیعی در حوزه آبخیز شهری بهمنظور تبیین اقدامات موثر زنجیره تولید، توزیع و مصرف آب در اراضی بالادست در اولویت اول قرار گرفت.
عطا امینی
چکیده
در حوضههایی که در اثر پیشی گرفتن مصارف آب از منابع آن، بحران کمبود آب رخ میدهد، متوازن نمودن این تراز منفی امری ضروری است. در چنین شرایطی، برای تامین منابع آب جدید، طرحهای انتقال آب بین حوضهای به بخشی از سیاستهای مدیریتی در کشور تبدیل شده است. در این طرحها، بعضا پتانسیلهای حوضه مبدا و مقصد بهدرستی ارزیابی نمیشود. در این ...
بیشتر
در حوضههایی که در اثر پیشی گرفتن مصارف آب از منابع آن، بحران کمبود آب رخ میدهد، متوازن نمودن این تراز منفی امری ضروری است. در چنین شرایطی، برای تامین منابع آب جدید، طرحهای انتقال آب بین حوضهای به بخشی از سیاستهای مدیریتی در کشور تبدیل شده است. در این طرحها، بعضا پتانسیلهای حوضه مبدا و مقصد بهدرستی ارزیابی نمیشود. در این پژوهش، طرح انتقال آب بین حوضهای از حوضه سیروان در استان کردستان به حوضههای سفیدرود و کرخه مورد ارزیابی قرار گرفت. این ارزیابی بر اساس اصول مدیریت یکپارچه حوضه و بر مبنای توانایی حوضه مبدا در تامین نیازهای فعلی و حفظ منابع آب برای توسعه آینده انجام شد. به این منظور، ضمن شناسایی مناطق مستعد، سناریوهای مختلفی برای توسعه کشاورزی و مصرف آب در حوضه سیروان تعریف شد. در تعیین سناریوهای توسعه کشاورزی معیارهای کمی با بیشترین اثرگذاری بهصورت نقشههایی در محیط GIS استخراج شد. همچنین، با تعیین نیاز خالص آبیاری محصولات به کمک نرمافزار CROPWAT، سناریوهایی نیز برای مصرف آب در بخش کشاورزی تعریف شد. نتایج نشان داد که حوضه سیروان با توجه به وضعیت منابع آب و خاک آن از پتانسیل توسعه کشاورزی مناسبی برخوردار است، بهطوری که میزان آورد سالانه حوضه از نیاز آبی بخش کشاورزی آن در افق طرح، کمتر است. نتایج این پژوهش بیانگر لزوم توجه هرچه بیشتر به مدیریت یکپارچه منابع آب در مطالعات طرحهای انتقال آب بین حوضهای در کشور است.
ابوالقاسم دادرسی سبزوار؛ داود نیککامی
چکیده
از دلایل اصلی فرسایش خاک، عدم استفاده صحیح از اراضی، منطبق بر استعداد آنهاست. با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزههای آبخیز کشور، ممکن است، مهار فرسایش خاک و رساندن آن به حد طبیعی غیرممکن باشد. ولی، کاهش آن از طریق اعمال مدیریت یکپارچه امکانپذیر است. در صورتیکه بهرهبرداری از اراضی موجود در حوزههای آبخیز بر اساس ...
بیشتر
از دلایل اصلی فرسایش خاک، عدم استفاده صحیح از اراضی، منطبق بر استعداد آنهاست. با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزههای آبخیز کشور، ممکن است، مهار فرسایش خاک و رساندن آن به حد طبیعی غیرممکن باشد. ولی، کاهش آن از طریق اعمال مدیریت یکپارچه امکانپذیر است. در صورتیکه بهرهبرداری از اراضی موجود در حوزههای آبخیز بر اساس استعداد آنها انجام شود، با کاربری مناسب میتوان انتظار داشت، ضمن کسب درآمد، خسارت کمتری به خاک وارد شود. در این تحقیق، حوزه آبخیز ششتمد از شهرستان سبزوار واقع در استان خراسان رضوی با هدفِ ارائه یک الگوی مناسب کاربری اراضی در آن، به گونهای که بیشترین سود و کمترین فرسایش را داشته باشد، انتخاب و با استفاده از مدل برنامهریزی خطی چند هدفی به روش گام به گام و مناسب توابع هدف، سطح بهینه کاربری برای سه حالتِ وضعیت فعلی، با اعمال مدیریت، و شرایط استاندارد، مشخص شد. برای این کار، میزان درآمد خالص و فرسایش خاک در کاربریهایِ مرتع، باغ، مرتع مشجر، زراعت دیم، و زراعت آبی در هر سه وضعیت محاسبه و سطح بهینه در هر سه حالت به کمک نرمافزار بهینهسازی تعیین شد. نتایج نشان دادند که در حوضه مورد پژوهش، با حل مسئله بهینهسازی، میزان فرسایش کل کاهش و درآمد کاربران افزایش مییابد. لکن، بر خلاف نتایج بسیاری از تحقیقات به عمل آمده در سایر نقاط کشور، این کاهش فرسایش و افزایش درآمد به دلیل شرایط حوزه مورد پژوهش، قابل توجه نمیباشد. به طوری که، برای سه حالتِ مورد مطالعه شاملِ شرایط موجود، با اعمال مدیریت و وضعیت استاندارد، فرسایشِ سالیانه خاک در کل حوزه آبخیز بهترتیب معادل 0.08 درصد، 0.36 درصد و 0.75 درصد، کاهش و سود خالص نیز بهترتیب 3.12، 20.88 و 313.75 هزار ریال در سال در سطح حوضه افزایش مییابد که تغییر ناچیزی را در هر هکتار شامل میشود. نتایج همچنین، نشان میدهند که کاهش فرسایش بعد از اعمال برخی شیوههای صحیح مدیریتی، نسبت به کاهش فرسایش بعد از بهینهسازی کاربری اراضی، بیش از 3.25 برابر بهبود یافته و در صورت اعمال مدیریت، درآمد آبخیزنشینان در مقایسه با حال بهینهسازی کاربری اراضی، حدود 6.7 برابر افزایش مییابد.