محمود حبیب نژاد روشن؛ کاکا شاهدی؛ سیدحسین روشان
چکیده
مقدمه
سیل، بهعنوان یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که باعث تلفات جانی، خسارتهای زیرساختی و اقتصادی قابل توجه و نابسامانیهای اجتماعی، در سراسر جهان میشود. با توجه به اینکه سیل پدیدهای پویا و چند بعدی است، دادههای سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) تا حدود زیادی برای کشف وسعت مناطق سیلزده کاربرد دارد و در ...
بیشتر
مقدمه
سیل، بهعنوان یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که باعث تلفات جانی، خسارتهای زیرساختی و اقتصادی قابل توجه و نابسامانیهای اجتماعی، در سراسر جهان میشود. با توجه به اینکه سیل پدیدهای پویا و چند بعدی است، دادههای سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) تا حدود زیادی برای کشف وسعت مناطق سیلزده کاربرد دارد و در تهیه نقشه حساسیتپذیری و خطر سیل نقش ویژهای دارند. نقشه حساسیت به سیل، برای توصیف مناطق در خطر سیل و برنامهریزی برای ایجاد طرحهای کنترل سیل، ضروری است.
مواد و روشها
در این پژوهش، شناسایی مناطق سیلگیر در حوضه کارون بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و صحتسنجی آن با شاخص آبی NDWI، استخراج شده از تصاویر ماهواره لندست 8، مد نظر بوده است. به این منظور، ابتدا 15 پارامتر موثر در وقوع سیلاب از جمله مقدار و جهت شیب، طبقات ارتفاعی، انحنای زمین، بارندگی، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از جاده، تراکم جاده، لیتولوژی، شماره منحنی (CN)، کاربری اراضی، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) و شاخص قدرت جریان (SPI)، انتخاب شدند. وزندهی این پارامترها، بر اساس روش فرایند AHP در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. در نهایت، با استفاده از دستور تلفیق لایهها، بر اساس وزندهی روش AHP در GIS، نقشه نهایی پهنهبندی خطر سیلاب بهدست آمد. برای صحتسنجی نقشه خطر سیلاب بهدست آمده، از شاخص آبی NDWI بهره گرفته شد.
نتایج و بحث
نتایج مدل AHP نشان داد که موثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب در حوضه کارون بهترتیب بارندگی، مقدار شیب و طبقات ارتفاعی هستند که برای کاهش خسارات سیلاب و ارائه راهکارهای مدیریتی، این عوامل بایستی مورد توجه قرار گیرند. همچنین، نتایج بیانگر آن است که مناطق پاییندست حوضه دارای بیشترین خطر سیلگیری را دارند و بیش از نیمی از سطح حوضه (52.24 درصد)، دارای پتانسیل سیلخیزی متوسط است.
نتیجهگیری
تهیه نقشه مناطق مستعد سیل، یکی از سازندهترین روشهایی است که امکان کاهش خسارتهای خطر سیل را فراهم میکند و به برنامهریزان، ذینفعان و تصمیمگیران کمک میکند تا نظارت مناسبی بر مناطق سیلخیز داشته باشند و توسعه اقتصادی-اجتماعی مناسب و پایدار را تضمین کنند.
محمدجعفر سلطانی؛ امیر سررشته داری؛ صمد شادفر
چکیده
پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارش در مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر ایجاد سیلابهای مخرب موجب هدررفت رواناب سطحی میشود. از اینرو، مهار رواناب سطحی و بهرهبرداری مناسب از آن، از طریق احداث سامانههای سطوح آبگیر باران میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از هدررفت آب باشد. شناسایی و پهنهبندی مناطق مستعد احداث ...
بیشتر
پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارش در مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر ایجاد سیلابهای مخرب موجب هدررفت رواناب سطحی میشود. از اینرو، مهار رواناب سطحی و بهرهبرداری مناسب از آن، از طریق احداث سامانههای سطوح آبگیر باران میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از هدررفت آب باشد. شناسایی و پهنهبندی مناطق مستعد احداث سامانهها برای استفاده بهینه از نزولات جوی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در استفاده بهینه از منابع آب است. از سوی دیگر، تعیین مکانهای مناسب و پهنهبندی با استفاده از روشهای سنتی و متداول بسیار دشوار بوده، بیشتر باعث بروز خطا میشود. سامانه اطلاعات جغرافیایی، ابزارها و تکنیکهای آن توانایی آن را دارد که با تلفیق لایههای مختلف اطلاعاتی در قالب مدلهای مختلف با بیشینه دقت و در کمترین زمان ممکن در مکانیابی این مناطق مورد استفاده قرار گیرد. محدوده مورد مطالعه حوزه آبخیز کن در شمال تهران است که مساحتی حدود 197 کیلومتر مربع را در بر میگیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه مدلهای مختلف تلفیق لایههای اطلاعاتی در تعیین مکانهای مناسب احداث سامانههای سطوح آبگیر با استفاده از نقشههای شیب، واحد اراضی، بارش، پوشش گیاهی مرتعی، پوشش گیاهی، گروههای هیدرولوژیکی خاک، زمینشناسی، هوا و اقلیم و کاربری بوده است که در محیط GIS و با کمک مدلهای مختلف تلفیق لایههای اطلاعاتی انجام شده است. نقشه کاربری اراضی از دادههای ماهواره لندست 8 سال 2014 و مطالعات میدانی استخراج شدهاند. سپس، به لایههای اطلاعاتی با توجه به میزان اهمیت هر یک در پهنهبندی وزن خاصی داده شد. با تلفیق لایهها در قالب مدلهای Boolean logic ،Index_overlay و Fuzzy logic و مقایسه با عرصههای کنترلی (عرصههای اجرا شده بهوسیله وزارت جهاد کشاورزی) نقشه مکانهای مناسب احداث در هر مدل بهدست آمد. نتایج نشان داد که عملگرهای 0.2=gamma=0.3 ،gamma و Product از مدل fuzzy logic بیشترین همپوشانی را با عرصههای کنترلی داشته، بهترین مدل تلفیق برای تعیین مکانهای مناسب احداث سامانههای سطوح آبگیر باران در منطقه مورد مطالعه هستند.
رامین پاپی؛ سعید حمزه؛ مسعود سلیمانی
چکیده
در چند دهه گذشته وقوع تغییرات اقلیم و به تبع آن، کاهش نزولات جوی و نیز افزایش جمعیت در مناطق مختلف کشور باعث افزایش تقاضای آب برای مصارف گوناگون نظیر آشامیدن، کشاورزی، صنعتی و غیره شده که این مهم سبب روی آوردن به بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و افت شدید آن شده است. تکنیک تغذیه مصنوعی بهعنوان روشی برای ...
بیشتر
در چند دهه گذشته وقوع تغییرات اقلیم و به تبع آن، کاهش نزولات جوی و نیز افزایش جمعیت در مناطق مختلف کشور باعث افزایش تقاضای آب برای مصارف گوناگون نظیر آشامیدن، کشاورزی، صنعتی و غیره شده که این مهم سبب روی آوردن به بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و افت شدید آن شده است. تکنیک تغذیه مصنوعی بهعنوان روشی برای جبران کسری حجم آبهای زیرزمینی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مورد استفاده قرار میگیرد. مکانیابی مناطق مناسب قبل از انجام عملیات تغذیه مصنوعی میتواند سبب بهبود بازده طرح و نتیجهبخش بودن آن شود. با نظر به معضلات موجود در ارتباط با کاهش منابع آب زیرزمینی در استان تهران، بهدلیل افزایش روزافزون جمعیت و گسترش صنعت و کشاورزی، این مطالعه به شناسایی و پهنهبندی مناطق مناسب برای تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی در استان تهران پرداخته است. سامانه اطلاعات جغرافیایی میتواند در تعیین مناطق مناسب برای تغذیه مصنوعی با دقت بیشتر و زمان کمتر نتایج بهتری ارائه دهد. بدینمنظور، در پژوهش حاضر از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش Fuzzy AHP برای وزندهی و تلفیق معیارهای موثر در تغذیه مصنوعی نظیر عمق و تغییرات تراز آب زیرزمینی، بارش، تراکم زهکشی، ارتفاع و شیب زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، خصوصیات زمینشناسی و کاربری اراضی استفاده شده است. پس از بررسی نظرات کارشناسان پیرامون مقایسه دودویی معیارها و تعیین ارجحیت آنها نسبت به یکدیگر مطابق با روش AHP، خصوصیات هیدرولوژیکی بهعنوان موثرترین معیار در رابطه با هدف پژوهش شناسایی شدند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که 6.2 درصد از مساحت کل منطقه برای اجرای طرح تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی بسیار مناسب و 15.75 درصد مناسب است. مناطق بسیار مناسب عمدتا در قسمتهای شرقی استان قرار گرفتهاند که دارای سازندهای زمینشناسی مناسب، فاصله کم تا رودخانه، کاربری غالب مرتعی و کشاورزی هستند و همچنین، سطح عمق آب زیرزمینی در آنها بسیار پایین بوده و روند نزولی داشته است.
کورش شیرانی؛ فرزاد حیدری؛ علیرضا عربعامری
چکیده
زمینلغزشها از مهمترین خطرات طبیعی هستند که نه تنها زندگی انسان را به خطر میاندازند، بلکه باعث ایجاد بار اقتصادی برای جامعه میشوند. با توجه به اهمیت تشخیص مناسبترین روش برآورد صحیح خطر زمینلغزش، در این پژوهش میزان کارایی دو روش شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چندمتغیره مقایسه شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از ...
بیشتر
زمینلغزشها از مهمترین خطرات طبیعی هستند که نه تنها زندگی انسان را به خطر میاندازند، بلکه باعث ایجاد بار اقتصادی برای جامعه میشوند. با توجه به اهمیت تشخیص مناسبترین روش برآورد صحیح خطر زمینلغزش، در این پژوهش میزان کارایی دو روش شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چندمتغیره مقایسه شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی و بررسیهای میدانی نقشه پراکنش زمینلغزشها تهیه شد. همچنین، با استفاده از بررسیهای میدانی و مرور مطالعات انجام شده اقدام به بررسی و تعیین نه پارامتر موثر در رخداد زمینلغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، فاصله از گسل، فاصله از جاده و تراکم شبکه زهکشی شد. پس از تهیه لایههای اطلاعاتی با استفاده از GIS و وزندهی به عوامل موثر، با استفاده از نقشه پراکنش زمینلغزش، اقدام به تهیه نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره شده و نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به اینکه برای ارزیابی مدل نمیتوان از همان لغزشهایی استفاده نمود که در پهنهبندی استفاده شدهاند، لذا، از بین نقاط لغزشی، 70 درصد (140 عدد) برای اجرای مدل و 30 درصد (60 عدد) برای ارزیابی مدلها مورد استفاده قرار گرفت. مقادیر شاخصهای مجموع کیفیت (QS) و دقت (P) بهترتیب برای روش شبکه عصبی (0.15 و 0.08) و برای روش رگرسیون چند متغیره (0.14 و 0.05) بوده که این نتایج بیانگر تناسب بیشتر نتایج مدل شبکه عصبی در پهنهبندی منطقه مورد مطالعه میباشد. بدین ترتیب با انتخاب بهترین روش پهنهبندی، میتوان به نقشه پهنهبندی خطر قابل اعتماد و نتایج مطلوبتری دست یافت.
علیرضا عربعامری؛ کورش شیرانی
چکیده
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای ...
بیشتر
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای عوامل موثر مانند مقدار شیب، فاصله از جاده، تراکم آبراهه، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل، جهت شیب و لیتولوژی تحلیل خطر انجام میگیرد. در نهایت احتمال رخداد زمینلغزشها از خطر خیلی زیاد تا خطر خیلی کم طبقهبندی شد. از کل مساحت منطقه (1870516)، 12.68 درصد از مساحت (237259) در رده خیلی زیاد، 12.78 درصد از مساحت (239045) در رده زیاد، 21.24 درصد از مساحت (397316) در رده متوسط، 29.33 درصد از مساحت (548649) در رده کم و 23.96 درصد از مساحت (448247) در رده خیلی کم قرار گرفتهاند. مدل با استفاده از یک سوم نقاط لغزشی، نسبت فراوانی (FR)، شاخص SCAI و منحنی ROC مورد ارزیابی و اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد، نسبت فراوانی پیکسلها (FR) و شاخص سطح سلول هسته (SCAI) مبین صحت مناسب طبقهبندی در پنج طبقه خطر میباشد. همچنین، دقت نمودار ویژگی عملگر گیرنده (ROC) مدل دمپستر شفر با سطح زیر منحنی (AUC) 73 درصد، نماینده همبستگی بالا بین نقشه خطر تهیه شده و نقشه پراکنش زمینلغزش و ارزیابی خوب مدل میباشد. نتایج این پژوهش بهعنوان اطلاعات پایهای برای مدیریت و برنامهریزی محیطی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
جمال مصفایی؛ مجید اونق
چکیده
زمینلغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنهای تحت تاثیر نیروی ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. با پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر ...
بیشتر
زمینلغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنهای تحت تاثیر نیروی ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. با پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر بالای لغزش را شناسایی نمود و با ارائه راه حل ها، روش های کنترل و مدیریت مناسب تا حدی از وقوع زمین لغزش ها جلوگیری و یا از خسارات ناشی از وقوع آنها کاست. در این تحقیق، پتانسیل خطر زمینلغزش در حوضه الموت رود با استفاده از مدل آماری معادله همبستگی چندمتغیره مورد ارزیابی و پهنه بندی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه الموت رود با تفسیر استریوسکوپی عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی تهیه شد. سپس با مرور منابع، عواملی را که می توانند در زمین لغزش موثر باشند، استخراج و از بین آنها هشت عامل زمینشناسی، شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از گسل، کاربری زمین، میزان بارش و شتاب زمین لرزه بهعنوان عوامل موثر زمین لغزش در حوضه الموت انتخاب گردید. برای وزن دهی عددی به طبقات کیفی عوامل سنگ شناسی، کاربری زمین و جهت شیب، از تکنیک سلسله مراتبی و مقایسات زوجی استفاده شد. از تلفیق نقشه های هشت عامل کلیدی زمینلغزش در حوضه الموت نقشه واحدهای کاری تهیه و با قطع دادن این نقشه با نقشه پراکنش زمین لغزش، طبقات هر یک از عوامل در هر زمینلغزش مشخص و با میانگین گیری وزنی آنها، تاثیر هر یک از عوامل هشت گانه در هر زمینلغزش مشخص گردید. بدین ترتیب 84 مشاهده جهت تحلیل آماری زمین لغزش ها فراهم شد. نتایج نشان داد که پنج عامل سنگ شناسی، میزان شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از گسل و کاربری اراضی ارتباط معنی داری را با زمینلغزشهای حوضه دارند که ضریب تعیین بین این عوامل بهعنوان متغیرهای مستقل و لگاریتم مساحت لغزش بهعنوان متغیر وابسته، 60.7 درصد بوده است. نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با رابطه مذکور در شش طبقه تهیه گردید که طبقه دو با 24.85 درصد دارای بیشترین سطح و طبقه شش با 0.14 درصد کمترین سطح منطقه را بهخود اختصاص دادهاند. همچنین جهت مقایسه تفاوت فراوانی و میزان تفکیک طبقات خطر از آزمون کای اسکوئر استفاده شد و نتایج نشان داد که مدل مورد بررسی تفکیک مناسبی را از طبقات خطر زمین لغزش (p<0.01) ارائه می کند.
محمد شعبانی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 116-122
چکیده
مدیریت بهینه منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آنها نیازمند وجود اطلاعات در زمینه موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه جغرافیایی است. تهیه نقشههای بههنگام تغییرات پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی یک منطقه، گام مهمی در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از منابع آب زیرزمینی آن منطقه بهشمار میرود. انتخاب و دقت روشهای مناسب ...
بیشتر
مدیریت بهینه منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آنها نیازمند وجود اطلاعات در زمینه موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه جغرافیایی است. تهیه نقشههای بههنگام تغییرات پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی یک منطقه، گام مهمی در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از منابع آب زیرزمینی آن منطقه بهشمار میرود. انتخاب و دقت روشهای مناسب پهنهبندی و تهیه نقشه تغییرات خصوصیات کیفی آبهای زیرزمینی، بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و اطلاعات کافی دارد که انتخاب صحیح آنها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی دقت روشهای زمینآمار در برآورد میزان EC (شوری)، NO3 (نیترات)، pH و TDS (غلظت املاح محلول) آبهای زیرزمینی دشت ارسنجان واقع در شمال شرق استان فارس و پهنهبندی آنها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی می باشد. بدین منظور، از روشهای زمینآمار مانند روشهای کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روشهای معین، مانند عکس فاصله (IDW)، تابع شعاعی (RBF)، تخمینگر موضعی (LPI) و تخمینگر عام (GPI) استفاده گردید. نتایج بر اساس معیارهای ریشه دوم میانگین مربع خطا (RMSe) و میانگین خطای مطلق (MAE) پایینتر نشان داد که از بین روشهای مختلف میانیابی، روش کریجینگ ساده (SK) برای پارامترهای EC (724.8 =RMSe و 513.41 =MAE) و TDS (463.5 = RMSe و 328.58= MAE) و روش کریجینگ معمولی (OK) برای پارامترهای pH (0.197 = RMSe و 0.139= MAE) وNO3 (7.923 = RMSe و 6.29 = MAE) برای مطالعه و تهیه نقشه تغییرات پارامترهای کیفی منطقه مناسب هستند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق موید برتری روشهای زمین آماری کریجینگ نسبت به روشهای معین است.
مجید محمدی؛ حمیدرضا مرادی؛ سادات فیضنیا؛ حمیدرضا پورقاسمی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1388، ، صفحه 248-258
چکیده
زمینلغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله موجب بروز خسارتهای فراوان مالی و جانی در کشور میشود . در سالهای اخیر ، وقوع ز مینلغزش در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری و احداث جاده افزایش یافته است. این پدیده در کشورهای رو به رشد، به دلیل افزایش سریع جمعیت و تخریب سریع منابع طبیعی شدیدتر است. روشهای متعددی برای پهنهبندی ...
بیشتر
زمینلغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله موجب بروز خسارتهای فراوان مالی و جانی در کشور میشود . در سالهای اخیر ، وقوع ز مینلغزش در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری و احداث جاده افزایش یافته است. این پدیده در کشورهای رو به رشد، به دلیل افزایش سریع جمعیت و تخریب سریع منابع طبیعی شدیدتر است. روشهای متعددی برای پهنهبندی خطر زمینلغزش وجود دارد. در این تحقیق، از روشهای تراکم سطح و فرآ یند تحلیل سلسله مراتبی برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در منطقه استفاده شد. به منظور تهیه نقشه خطر زمینلغزش ، ابتدا با مطالعات میدانی نقشه پراکنش زمینلغزش حوضه و سپس نقشه عوامل موثر بر زمینلغزش تهیه و اولویتبندی عوامل موثر با استفاده از روش AHP، انجام شد . بررسیها نشان داد که خصوصیات سنگشناسی، فاصله ا ز جاده، شیب، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی، ارتفاع و جهت شیب ، به ترتیب عوامل اصلی موثر در وقوع زمینلغزش در منطقه هستند. همچنین ارزیابی مدلها با استفاده از شاخص جمع کیفی نشان داد که مدل تراکم سطح ، نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی، دقت بیشتری داشته است.