عارف رسولی؛ قربان وهاب زاده کبریا؛ سید رمضان موسوی؛ سیدحسین روشان
چکیده
مقدمهگردشگری، صنعتی درآمدزا، دارای صرفه اقتصادی و همراه با تبادل اجتماعی، فرهنگی و در عین حال، شامل کمترین آلودگیهای محیط زیست است. ژئوتوریسم یا زمینگردشگری، اولین بار در ابتدای دهه 1990، بهعنوان مطالعه مکانی مخصوص که دارای پدیدههای آشکار زمینشناسی و ژئومورفولوژی است، بهکار رفت. امروزه توسعه گردشگری در سراسر ...
بیشتر
مقدمهگردشگری، صنعتی درآمدزا، دارای صرفه اقتصادی و همراه با تبادل اجتماعی، فرهنگی و در عین حال، شامل کمترین آلودگیهای محیط زیست است. ژئوتوریسم یا زمینگردشگری، اولین بار در ابتدای دهه 1990، بهعنوان مطالعه مکانی مخصوص که دارای پدیدههای آشکار زمینشناسی و ژئومورفولوژی است، بهکار رفت. امروزه توسعه گردشگری در سراسر جهان، توجه زیادی را به خود معطوف کرده است، زیرا گردشگری به صنعتی تبدیل شده است که مزایای زیادی هم برای میزبان و هم برای بازدیدکننده به همراه دارد. این صعنت، بهعنوان منبع اصلی اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساختها در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی قابلیتهای ژئوتوریسم منطقه خطیرکوه واقع در شهرستان سوادکوه استان مازندران، با استفاده از تحلیل ترکیبی SWOT-ANP و QSPM است.مواد و روشهابه لحاظ مراحل انجام کار، این پژوهش، از نوع توصیفی-تحلیلی است. شیوه جمعآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی (مصاحبه و پرسشنامه) و چارچوب نظری نیز با استفاده از روش اسنادی انجام گرفت. بهمنظور انجام پژوهش، پرسشنامهای شامل 83 سوال طراحی شد که به چهار قسمت اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و اکولوژیکی و قابلیت ژئوتوریسم، تقسیم شد که چند سوال نیز در پایان پرسشنامه، مربوط به پیشنهاد و راهکار آورده شده است. پرسشنامه طراحی شده، بعد از آزمون پایایی و روایی آن، در اختیار 71 نفر از افراد محلی، کارکنان، کارشناسان و دانشجویان قرار گرفت که هر یک از سوالهای پرسشنامه بهصورت چهار گزینهای و بر اساس مقیاس لیکرت طراحی شدند. سپس، با استفاده از تحلیل SWOT، نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای منطقه در زمینه ژئوتوریسم مشخص شد و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکهای، وزندهی و اولویتبندی شده و در نهایت، راهبردهای توسعه ژئوتوریسم در منطقه مشخص شدند.نتایج و بحثنتایج نشان داد که مجموع امتیازات وزندار نقاط قوت (S) و ضعف (W) بهترتیب 2.88 و 2.55 و مجموع امتیازات وزندار فرصتها (O) و تهدیدها (T) نیز بهترتیب 2.92 و 2.39 بهدست آمد. بر اساس نتایج روش برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM)، اولویتبندی این راهبردها با مجموع امتیازهای 29.283، 28.350، 27.744، 26.877 و 26.534 بهترتیب شامل راهبردهای ST6، SO1، SO7، WO2 و WO1 هستند. همچنین، با توجه به اینکه مجموع امتیازات SO بیشتر از WT بوده است، راهبرد مناسب برای تدوین برنامهریزی توسعه ژئوتوریسم در منطقه، راهبرد تهاجمی خواهد بود. طبق تحلیل ANP، اولویت نهایی راهبردهایی مثل بهرهگیری و جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی، جلب همکاری نهادهای دولتی در تخصیص منابع مالی برای توسعه زیرساختهای گردشگری منطقه، سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی، ایجاد مشاغل جدید برای مردم بومی، سرمایهگذاری مناسب در بخشهای فرهنگی و آموزش مردم بومی برای ارتباط برقرار کردن با گردشگران، بوده است که مناسبتر از سایر راهبردها تشخیص داده شد.نتیجهگیریبا توجه به اولویت راهبردهای پیشنهادی برای منطقه، میتوان بیان کرد که برای توسعه پایدار ژئوتوریسم، باید مشوقهایی برای بخش خصوصی منطقه خطیرکوه در نظر گرفت. زیرا سرمایهگذران خصوصی با ورود به این صنعت، بهدنبال بهدست آوردن عایدی بیشتر هستند و همین موضوع آنها را ناگزیر به ارائه خدمات مناسب میکند. متاسفانه مشوق چندانی برای مشارکت بخش خصوصی در صنعت گردشگری بهخصوص در بحث ژئوتوریسم در ایران و طبیعتا در منطقه خطیرکوه وجود ندارد. در صورت رفع مشکلات ناشی از عدم واگذاریها به بخش خصوصی و امکانات زیربنایی، شاهد توسعه پایدارتر در منطقه خواهیم بود.
محمدرضا دهمرده قلعه نو؛ محمد نهتانی؛ سعیده خالدی
چکیده
دخالتهای انسان بر روند طبیعی رخدادها و بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، روند احیاء طبیعت را مختل و باعث تسریع در روند تخریب آن شده است. هدف از تحقیق حاضر تعیین عوامل انسانی تشدید کننده فرسایش بادی در منطقه هامون سیستان میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه است، گروه اول شامل تمامی کارشناسان مربوط به بخش منابع طبیعی در شهرستان ...
بیشتر
دخالتهای انسان بر روند طبیعی رخدادها و بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، روند احیاء طبیعت را مختل و باعث تسریع در روند تخریب آن شده است. هدف از تحقیق حاضر تعیین عوامل انسانی تشدید کننده فرسایش بادی در منطقه هامون سیستان میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه است، گروه اول شامل تمامی کارشناسان مربوط به بخش منابع طبیعی در شهرستان زابل، به تعداد 36 نفر که همهپرسی شدند و گروه دوم شامل کلیه خانوارهای موجود در بخش هامون سیستان به تعداد 4121 خانوار میباشد که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 221 خانوار بهدست آمد. نتایج حاصل از استخراج پرسشنامه کارشناسان نشان داد که کشت خارج از فصل خربزه در بستر دریاچه هامون، حفر گوالهای ذخیره آب و برهم زدن بستر تثبیت شده دریاچه و رقابت در چرای دام در بستر دریاچه هامون، از مهمترین عوامل تشدید کننده فرسایش بادی در منطقه هستند. برای بررسی رابطه بین عوامل اقتصادی و اجتماعی و سه عامل تشدید کننده فرسایش بادی از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که تجربه بهرهبرداران از منطقه و تعداد اعضای خانوار ساکنان هر دو تاثیر معنیدار مثبتی در سطح اطمینان 99 درصد بر افزایش میزان سطح زیر کشت خارج از فصل خربزه در بستر دریاچه هامون، حفر گودالهای ذخیره آب و میزان چرای دام در بستر دریاچه هامون دارند. از طرفی افرادی که زمین زراعی بیشتری دارند و از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار هستند و همچنین، درآمد اقتصادی آنها بالا است، کمتر اقدام به بهرهبرداری بیرویه و تخریب منطقه میکنند.