تورج سبزواری؛ مهدی مخبری؛ صادق حسینی خطبهسرا
چکیده
حوزههای آبخیز از یکسری دامنههای شیبدار تشکیل شده که رواناب سطحی و زیرسطحی آنها بهوسیله شبکه آبراههها به خروجی حوضه منتقل میشود. در حوضههای با دامنههای با نفوذپذیری بالا و پوشش گیاهی مناسب، مقدار رواناب زیرسطحی از اهمیت بالاتری برخوردار میشود. در این تحقیق، از یک مدل آزمایشگاهی بارانساز هیدرولوژیکی به طول ...
بیشتر
حوزههای آبخیز از یکسری دامنههای شیبدار تشکیل شده که رواناب سطحی و زیرسطحی آنها بهوسیله شبکه آبراههها به خروجی حوضه منتقل میشود. در حوضههای با دامنههای با نفوذپذیری بالا و پوشش گیاهی مناسب، مقدار رواناب زیرسطحی از اهمیت بالاتری برخوردار میشود. در این تحقیق، از یک مدل آزمایشگاهی بارانساز هیدرولوژیکی به طول 1.92 متر و عرض یک متر و عمق 0.35 متر استفاده شد که مقادیر جریان سطحی و زیرسطحی بهوسیله دو سرریز مختلف اندازهگیری شد. خاک تحت آزمایش از خاکهای انجیرستانهای شهر استهبان که از نوع ماسه لومدار است انتخاب شد. آزمایشها تحت چهار زاویه شیب 0.1، سه، شش و نه درجه و تحت بارشهای 31.73، 47.6 و 63.46 میلیمتر بر ساعت انجام گرفت. بر اساس نتایج، تغییرات شیب صفحات از 0.1 به سه درجه باعث کاهش 50 درصدی جریان زیرسطحی و افزایش 10 تا 15 درصدی جریان سطحی در بارشهای مختلف شد ولی از شیب سه به نه درجه تأثیر محسوسی در دو جریان مشاهده نشد و در تغییرات شیب شش به نه درجه کاهش نه درصدی جریان زیرسطحی و دو درصدی جریان سطحی مشاهده شد. افزایش شدت بارندگی باعث افزایش مقادیر هیدروگراف جریان سطحی و زیرسطحی شد. نسبت جریان سطحی به زیرسطحی بهطور متوسط بین 7.5 تا 14.5 برابر جریان زیرسطحی در سه بارش برای خاک ماسهای لومدار تغییر کرد. با افزایش شیب، مقدار جریان سطحی بیشتر و نفوذ کمتر میشود. در این تحقیق ضمنا دو معادله رگرسیونی غیرخطی برای محاسبه ماکزیمم سطحی و زیرسطحی ارائه شد که تابعی از طول، شیب و شدت بارندگی دامنه میباشد.