نصرت آقازاده؛ منوچهر چیت سازان؛ یحیی میرزایی؛ حامد ابراهیمی
چکیده
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این ...
بیشتر
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این منظور، پارامترهای با تاثیر کم، شیب و محیط آبخوان از مدل دراستیک حذف و در عوض پارامترهای کاربری اراضی، شاخص شهرنشینی، ارزش و بهای آب و منابع آلاینده دخیل در آلودگی به مدل اضافه و لایههای تغذیه و تاثیر زون غیراشباع اصلاح شد. نتایج حاصل از مدل دراستیک اصلاحشده DRAST-VUL در منطقه مورد مطالعه نشان میدهد که در بیشتر مناطق ریسک آلودگی کم تا متوسط بوده، ولی در 29 درصد از محدوده مورد مطالعه بهدلیل فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و عمق کم آب زیرزمینی آسیبپذیری بالاست. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل نسبت به پارامتر منابع آلاینده، کاربری اراضی و منطقه غیراشباع بوده، با توجه به زیاد بودن سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، حساسیت مدل به پارامترهای تغذیه خالص، ضریب قابلیت انتقال و ارزش و بهای آب کم است. با توجه به نتایج مثبت حاصل از صحتسنجی مدل از طریق نیترات، مدل ارائه شده میتواند به ابزار کارآمد برای حفاظت، پیشگیری و بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه و همچنین، بهعنوان یک مدل آسیبپذیری الگو، برای سایر آبخوانهای شهری استفاده شود.
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
چکیده
با افزایش جمعیت، اهمیت منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از مهمترین منابع تأمینکننده آب شرب در مناطق خشک بیش از پیش آشکار میشود. در این پژوهش، بهمنظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی شهرستان تربتجام و اولویتبندی عوامل موثر از روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی با استفاده از مدل MaxEnt و عوامل فاصله ...
بیشتر
با افزایش جمعیت، اهمیت منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از مهمترین منابع تأمینکننده آب شرب در مناطق خشک بیش از پیش آشکار میشود. در این پژوهش، بهمنظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی شهرستان تربتجام و اولویتبندی عوامل موثر از روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی با استفاده از مدل MaxEnt و عوامل فاصله و تراکم گسل، سنگشناسی، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه و تراکم زهکشی، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی، انحنای دامنه، شاخص رطوبت توپوگرافیک و شاخص موقعیت توپوگرافیک استفاده شده است. همچنین، برای ارزیابی این دو روش، از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) استفاده شد. از مجموع 220 چشمه موجود، بهصورت تصادفی 30 درصد بهعنوان دادههای اعتبارسنجی و 70 درصد بهعنوان دادههای آزمون (روش بیشینه آنتروپی) طبقهبندی شدند. بر اساس روش بیشینه آنتروپی، نتایج نشان داد که 29.6 درصد حوزه آبخیز دارای پتانسیل آب زیرزمینی بالایی است. بر اساس نمودار جکنایف، لایههای ارتفاع (DEM)، شیب، فاصله از گسل و سنگشناسی بهترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پتانسیل آب زیرزمینی بودند. سطح زیر منحنی (AUC) در روش بیشینه آنتروپی، نشاندهنده دقت 91 درصد (عالی) در مرحله آموزش و 80 درصد (خیلی خوب) در مرحله اعتبارسنجی برای تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی بود. بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی، 34.4 درصد حوضه دارای پتانسیل آب زیرزمینی میباشد و لایههای شیب، سنگشناسی، ارتفاع و فاصله از گسل بهترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بودند و دقت این روش 73 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که بهکارگیری روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی، ضمن صرفهجویی در زمان و هزینه، قابلیت مناسبی در پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی دارند و روش بیشینه آنتروپی برتری بیشتری نسبت به روش تحلیل سلسله مراتبی دارد.
احسان بذرافشان؛ الهام نقیپور؛ مینا دهقانی؛ امید نظریزاده سیسخت؛ مهدی سپهری؛ علی رضا ایلدرومی
چکیده
سیل به عنوان مهمترین و فرآوانترین مخاطرات محیطی است که میتواند موجبات خسارات شدیدی جانی و مالی را فراهم نماید. در بسیاری از موارد تغییر کاربری اراضی موجب بروز سیل میشود. در این مطالعه در حوضه گنبد چای برای بررسی تأثیر چکدمهای (عملیات مکانیکی آبخیزداری) اصلاحی و پیشنهادی بر روی سیل ابتدا با استفاده از روش فازی سازی و AHP و ترکیب ...
بیشتر
سیل به عنوان مهمترین و فرآوانترین مخاطرات محیطی است که میتواند موجبات خسارات شدیدی جانی و مالی را فراهم نماید. در بسیاری از موارد تغییر کاربری اراضی موجب بروز سیل میشود. در این مطالعه در حوضه گنبد چای برای بررسی تأثیر چکدمهای (عملیات مکانیکی آبخیزداری) اصلاحی و پیشنهادی بر روی سیل ابتدا با استفاده از روش فازی سازی و AHP و ترکیب 4 نقشه شیب، ارتفاع، کاربری اراضی و نفوذپذیری نقشه پایه تهیه گردید و در قدم بعدی با جانمائی چکدمها و تفکیک بندی این عملیات بر اساس ارتفاع و دامنه تأثیر هر کدام از اینها با استفاده از خطوط تراز ارتفاعی، نقشه مربوطه تهیه گردید. در نهایت با تلفیق نقشه مربوط به دامنه تأثیر چکدمها ( اجرائی و پیشنهادی) با نقشه پایه به بررسی پهنه بندی سیل در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. نتایح اینمطالعه نشان می دهد که با احداث چدم ها جه در حالت اجرائی و چه پیشنهادی شاهد افزایش 150 و 300 درصدی سطوح مناطق دارای درجه سیل خیزی خیلی کم و از طرف دیگر باعث کاهش سطوح 7/5 و 3/6 درصدی مناطق با درجه سیل خیزی خیلی بالا به ترتیب برای چکدم های اجرائی و پیشنهادی نسبت به منطقهای که در آن هیچ گونه عملیات سازهای احداث نگردیده است، خواهیم بود.
سعید عرب؛ یاسمین سگر؛ مهدی نادری خوراسگانی؛ محمد اسدی؛ پروین کیا
چکیده
در حوزه آبخیز میتوان روابط بین عوامل ژئومورفومتریک و شاخص رسوب را مورد بررسی قرار داد. مدل رقومی زمین (DTM) مشتق از DEM، در دریافت، پردازش، ذخیره، مدیریت و پایش اطلاعات برای سطح حوزه آبخیز توانایی بالایی دارد. به کمک DTM در یک حوزه آبخیز میتوان شاخص رسوب (قدرت رود، انتقال رسوب و رطوبت زمین) و برخی از عوامل ژئومورفومتریک همچون ...
بیشتر
در حوزه آبخیز میتوان روابط بین عوامل ژئومورفومتریک و شاخص رسوب را مورد بررسی قرار داد. مدل رقومی زمین (DTM) مشتق از DEM، در دریافت، پردازش، ذخیره، مدیریت و پایش اطلاعات برای سطح حوزه آبخیز توانایی بالایی دارد. به کمک DTM در یک حوزه آبخیز میتوان شاخص رسوب (قدرت رود، انتقال رسوب و رطوبت زمین) و برخی از عوامل ژئومورفومتریک همچون طول و شیب کلی آبراهه، طول و شیب آبراهه مستقیم، ضریب افت، پیچ و خم و ارتفاع پاییندست آبراهه را محاسبه و بهعنوان نقشه ترسیم کند. حوزه آبخیز بهادربیگ با وسعت 216.692 کیلومترمربع در دامنه شمالی الوند استان همدان برای این مطالعه انتخاب شد. ابتدا رتبهبندی آبراهه در DTM مدیریت شد و نقشه شاخص رسوب به همراه نقشه برخی عوامل ژئومورفومتریک (روش درونیابی) برای چهار رتبه با 30 نقطه تمرکز ترسیم شد. از ترکیب شاخص رسوب با میانگین دبی رواناب و رسوب ایستگاه هیدرومتری، دو عامل دبی رواناب و رسوب جزیی تحت عنوان تخمینگر نقطهای پیشنهاد شد. در مدل رگرسیون کامل بین شاخص رسوب (متغیر وابسته) و برخی عوامل ژئومورفومتریک به همراه دبی رواناب و رسوب جزیی (متغیر مستقل)، روابط آماری معنیداری در سطح یک و 2.5 درصد آمد. نتایج نشان داد که بهترتیب دبی رواناب و رسوب جزیی، شیب آبراهه (کل و مستقیم)، طول آبراهه مستقیم، ارتفاع پاییندست و پیچ و خم آبراهه از مهمترین عوامل مؤثر بر شاخص رسوب میباشد. در خاتمه، بر اساس نتایج یک تابع سری زمانی (23 و 24 ساله)، روند تغییرات دبی رواناب در حوضه سیر نزولی داشت و با دبی رسوب مطابقت نمیکرد.
الهام افروغ؛ مسعود مسعودی؛ سید یوسف عرفانی فرد
چکیده
تخریب منابع طبیعی و محیط زیست از مهمترین دغدغهها در مناطق مختلف جهان خصوصا نواحی خشک میباشد. بهطوری که سطوح وسیعی از این اراضی در طیف گستردهای از فرایندهای تخریب در حال نابودی است. از اینرو، ارزیابی و تهیه نقشه آسیبپذیری به زوال پوشش گیاهی در ایران میتواند برنامههای مدیریتی و اجرایی را تسهیل کند. در پژوهش ...
بیشتر
تخریب منابع طبیعی و محیط زیست از مهمترین دغدغهها در مناطق مختلف جهان خصوصا نواحی خشک میباشد. بهطوری که سطوح وسیعی از این اراضی در طیف گستردهای از فرایندهای تخریب در حال نابودی است. از اینرو، ارزیابی و تهیه نقشه آسیبپذیری به زوال پوشش گیاهی در ایران میتواند برنامههای مدیریتی و اجرایی را تسهیل کند. در پژوهش حاضر، معیارهای مورد استفاده در یک مدل جدید برای ارزیابی زوال پوشش گیاهی بهنام NIDLTS معرفی میشوند. این معیارها شامل معیارهای طبیعی Natural Causes (N)، معیارهای غیرمستقیم انسانی Indirect Causes (I)، معیارهای مستقیم انسانی Direct Causes(D)، معیار فشار دام Livestock pressure(L)، معیار روند تغییراتTrend of degradation (T) و معیار وضعیت State indicators(S) هستند که برای برآورد هر یک، از تعدادی شاخص خطر استفاده شد. معیارهای طبیعی مورد مطالعه، عبارت از تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، اقلیم و قابلیت تناسب اراضی بودند. همچنین، شاخصهای انسانی مورد مطالعه شامل تراکم جمعیت، رشد جمعیت، هزینههای دولتی از پژوهشهای و کارهای اجرایی، تبدیل اراضی منابع طبیعی به اراضی کشاورزی، درصد بیکاری و درصد بیسوادی و شاخص وضعیت مورد مطالعه عبارت از درصد تاجپوشش، تولید بیوماس فعلی و تولید بیوماس فعلی به پتانسیل بود. شاخصهای خطر مرتبط با هر معیار تخریب به پنج طبقه تقسیم شده، با استفاده از AHP، وزن هر شاخص و هر معیار اصلی در چهارچوب NIDLTS مشخص شد که با بررسی سهم و اثر آنها در زوال پوشش گیاهی نوعی اولویتبندی انجام گرفت و در نهایت با رویهمگذاری کلیه لایههای تهیه شده برای هر معیار در محیط GIS، نقشه آسیبپذیری به خطر زوال پوشش گیاهی تهیه شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که در بین عوامل انسانی، تبدیل اراضی منابع طبیعی به کشاورزی از بیشترین اهمیت برخوردار بوده است. در عین حال، در بین عوامل طبیعی، خشکسالی از بیشترین اهمیت در منطقه مورد مطالعه برخوردار بود. در بین تمامی معیارهای مورد بررسی، معیار طبیعی بیشترین تاثیر و معیار روند تغییرات اراضی منابع طبیعی در طول زمان کمترین تاثیر را در زوال پوشش گیاهی داشت. نقشه خطر نهایی تهیه شده نشان میدهد که بیشترین سطح حوضه را طبقه خطر متوسط و سپس، بدون خطر فرا گرفته است. به نظر منطقی میآید که مدل پیشنهادی NIDLTS برای ارزیابی خطر زوال پوشش گیاهی با در نظرگیری جامع شرایط اکولوژیکی و شناسایی روند خطر، برآورد دقیقتری از میزان زوال و تخریب گیاهی نسبت به بعضی از ارزیابیها که فقط وضعیت فعلی تخریب پوشش گیاهی را در نظر میگیرند، ارائه میدهد.
حسن وقارفرد؛ حسن مقیم
چکیده
پخش سیلاب یک روش موثر برای افزایش سطح آبهای زیرزمینی، برطرف کردن شرایط بحرانی آبهای زیرزمینی و مهار سیلاب نعیمآباد فارس بهشمار میآید. مهمترین مرحله در انجام موفقیتآمیز تغذیه مصنوعی، انتخاب محلهای تغذیه در منطقه مورد پژوهش میباشد. در این پژوهش، از فناوری GIS و روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ...
بیشتر
پخش سیلاب یک روش موثر برای افزایش سطح آبهای زیرزمینی، برطرف کردن شرایط بحرانی آبهای زیرزمینی و مهار سیلاب نعیمآباد فارس بهشمار میآید. مهمترین مرحله در انجام موفقیتآمیز تغذیه مصنوعی، انتخاب محلهای تغذیه در منطقه مورد پژوهش میباشد. در این پژوهش، از فناوری GIS و روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. عوامل نهگانه زمین، شیب، فاصله از جاده، ارتفاع، ضخامت آبرفت، فاصله از آبراهه، نفوذپذیری سطحی، کاربری اراضی و گسل در این پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. هر لایه با استفاده از روش AHP اولویتبندی شده و لایههای مختلف تلفیق شدهاند. برای اولویتبندی عوامل نهگانه از نرمافزار expect choices استفاده شده است. نتایج نشان داد که 3.6 درصد از منطقه نعیمآباد بر اساس روش AHP و فناوری GIS برای اجرای پخش سیلاب مناسب میباشد. در این پژوهش، عوامل هیدرولوژی با وزن 0.687 بیشترین تأثیر را در بین معیارهای اصلی برای تعیین پهنههای مستعد پخش سیلاب را دارند و از میان زیرمعیارهای این معیار اصلی، نفوذپذیری سطحی با وزن 0.558 بیشترین تأثیر را دارند، همچنین، زیرمعیار کاربری اراضی دارای وزن 0.701 بوده که بیشترین وزن در بین زیرمعیارها را داشته است و کمترین وزن در بین زیر معیارها به فاصله از جاده با وزن 0.106 تعلق گرفت که نشان دهنده کمترین تأثیر در مکانیابی مناطق مناسب برای پخش سیلاب میباشد.