مهری رئوفی؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ کاکا شاهدی؛ فاطمه کاردل
چکیده
رودخانهها به عنوان شریانهای اصلی حوزههای آبخیز به شمار میروند که نقش مهمی در تأمین آب مورد نیاز کشاورزی، شرب و صنعت فراهم میآورند. از طرفی کاهش کیفیت آب رودخانهها از بزرگترین نگرانیهای انسان در قرن اخیر بوده است. به منظور بررسی کیفیت آبهای جاری میتوان از شاخصهای زیستی و بررسی بیمهرگان کفزی استفاده کرد. هدف این مطالعه ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان شریانهای اصلی حوزههای آبخیز به شمار میروند که نقش مهمی در تأمین آب مورد نیاز کشاورزی، شرب و صنعت فراهم میآورند. از طرفی کاهش کیفیت آب رودخانهها از بزرگترین نگرانیهای انسان در قرن اخیر بوده است. به منظور بررسی کیفیت آبهای جاری میتوان از شاخصهای زیستی و بررسی بیمهرگان کفزی استفاده کرد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت آب رودخانههای اصلی حوزه آبخیز بابلرود با استفاده از شاخص زیستی هیلسنهوف (HFBI) میباشد. به این منظور نمونهبرداری از بیمهرگان کفزی در 5 ایستگاه رودخانههای اصلی با استفاده از قاب توری (سوربر) با سطح پوششی 40 سانتیمتر مربع انجام و به منظور شناسایی به آزمایشگاه انتقال داده شدند. سپس با بهرهگیری از کلیدهای شناسایی Pennak (1953) و Mellenby (1963) نمونهها تا حد خانواده و جنس شناسایی و مورد شمارش و وزن قرار گرفتند. همچنین همزمان با نمونهبرداری از موجودات کفزی به منظور مطالعه خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب، از آب رودخانه نمونه برداشت گردید. جهت بررسی ارتباط بین نمونههای زیستی با خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان داد که ایستگاه بابلک با کمترین مقدار FBI و ایستگاه بابلرود-بابل دارای بیشترین مقدار FBI در به ترتیب در ردهبندی بدون آلودگی آلی و مقداری آلودگی آلی قرار گرفتند. نتایج همبستگی نمونههای زیستی با پارامترهای فیزیکوشیمیایی در اغلب موارد به صورت عدم معنیداری در سطح اطمینان 95 درصد بوده است. بیشترین ضریب همبستگی بین گونههای Oligochaeta با تنوع زیستی Diversity بوده است.واژههای کلیدی: بیمهرگان کفزی، کیفیت آب، HFBI، حوزه آبخیز بابلرود، استان مازندران
عارف رسولی؛ قربان وهاب زاده کبریا؛ سید رمضان موسوی؛ سیدحسین روشان
چکیده
مقدمهگردشگری، صنعتی درآمدزا، دارای صرفه اقتصادی و همراه با تبادل اجتماعی، فرهنگی و در عین حال، شامل کمترین آلودگیهای محیط زیست است. ژئوتوریسم یا زمینگردشگری، اولین بار در ابتدای دهه 1990، بهعنوان مطالعه مکانی مخصوص که دارای پدیدههای آشکار زمینشناسی و ژئومورفولوژی است، بهکار رفت. امروزه توسعه گردشگری در سراسر ...
بیشتر
مقدمهگردشگری، صنعتی درآمدزا، دارای صرفه اقتصادی و همراه با تبادل اجتماعی، فرهنگی و در عین حال، شامل کمترین آلودگیهای محیط زیست است. ژئوتوریسم یا زمینگردشگری، اولین بار در ابتدای دهه 1990، بهعنوان مطالعه مکانی مخصوص که دارای پدیدههای آشکار زمینشناسی و ژئومورفولوژی است، بهکار رفت. امروزه توسعه گردشگری در سراسر جهان، توجه زیادی را به خود معطوف کرده است، زیرا گردشگری به صنعتی تبدیل شده است که مزایای زیادی هم برای میزبان و هم برای بازدیدکننده به همراه دارد. این صعنت، بهعنوان منبع اصلی اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساختها در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی قابلیتهای ژئوتوریسم منطقه خطیرکوه واقع در شهرستان سوادکوه استان مازندران، با استفاده از تحلیل ترکیبی SWOT-ANP و QSPM است.مواد و روشهابه لحاظ مراحل انجام کار، این پژوهش، از نوع توصیفی-تحلیلی است. شیوه جمعآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی (مصاحبه و پرسشنامه) و چارچوب نظری نیز با استفاده از روش اسنادی انجام گرفت. بهمنظور انجام پژوهش، پرسشنامهای شامل 83 سوال طراحی شد که به چهار قسمت اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و اکولوژیکی و قابلیت ژئوتوریسم، تقسیم شد که چند سوال نیز در پایان پرسشنامه، مربوط به پیشنهاد و راهکار آورده شده است. پرسشنامه طراحی شده، بعد از آزمون پایایی و روایی آن، در اختیار 71 نفر از افراد محلی، کارکنان، کارشناسان و دانشجویان قرار گرفت که هر یک از سوالهای پرسشنامه بهصورت چهار گزینهای و بر اساس مقیاس لیکرت طراحی شدند. سپس، با استفاده از تحلیل SWOT، نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای منطقه در زمینه ژئوتوریسم مشخص شد و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکهای، وزندهی و اولویتبندی شده و در نهایت، راهبردهای توسعه ژئوتوریسم در منطقه مشخص شدند.نتایج و بحثنتایج نشان داد که مجموع امتیازات وزندار نقاط قوت (S) و ضعف (W) بهترتیب 2.88 و 2.55 و مجموع امتیازات وزندار فرصتها (O) و تهدیدها (T) نیز بهترتیب 2.92 و 2.39 بهدست آمد. بر اساس نتایج روش برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM)، اولویتبندی این راهبردها با مجموع امتیازهای 29.283، 28.350، 27.744، 26.877 و 26.534 بهترتیب شامل راهبردهای ST6، SO1، SO7، WO2 و WO1 هستند. همچنین، با توجه به اینکه مجموع امتیازات SO بیشتر از WT بوده است، راهبرد مناسب برای تدوین برنامهریزی توسعه ژئوتوریسم در منطقه، راهبرد تهاجمی خواهد بود. طبق تحلیل ANP، اولویت نهایی راهبردهایی مثل بهرهگیری و جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی، جلب همکاری نهادهای دولتی در تخصیص منابع مالی برای توسعه زیرساختهای گردشگری منطقه، سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی، ایجاد مشاغل جدید برای مردم بومی، سرمایهگذاری مناسب در بخشهای فرهنگی و آموزش مردم بومی برای ارتباط برقرار کردن با گردشگران، بوده است که مناسبتر از سایر راهبردها تشخیص داده شد.نتیجهگیریبا توجه به اولویت راهبردهای پیشنهادی برای منطقه، میتوان بیان کرد که برای توسعه پایدار ژئوتوریسم، باید مشوقهایی برای بخش خصوصی منطقه خطیرکوه در نظر گرفت. زیرا سرمایهگذران خصوصی با ورود به این صنعت، بهدنبال بهدست آوردن عایدی بیشتر هستند و همین موضوع آنها را ناگزیر به ارائه خدمات مناسب میکند. متاسفانه مشوق چندانی برای مشارکت بخش خصوصی در صنعت گردشگری بهخصوص در بحث ژئوتوریسم در ایران و طبیعتا در منطقه خطیرکوه وجود ندارد. در صورت رفع مشکلات ناشی از عدم واگذاریها به بخش خصوصی و امکانات زیربنایی، شاهد توسعه پایدارتر در منطقه خواهیم بود.
محبوبه کیانی هرچگانی؛ سید حمیدرضا صادقی؛ حسین اسدی
چکیده
فرسایش آبی خاک دارای فرایندهای مختلف جدایش، ورود به جریان، انتقال و رسوبگذاری است. رسوبات خروجی از حوزه آبخیز ترکیبی از ذرات با اندازههای مختلف میباشد. توزیع اندازه ذرات در حال انتقال عاملی بسیار تاثیرگذار در فرایند انتقال و رسوبگذاری میباشد. حال آنکه تغییرپذیری مولفههای توزیع اندازه ذرات طی شرایط مختلف جریان کمتر مورد ...
بیشتر
فرسایش آبی خاک دارای فرایندهای مختلف جدایش، ورود به جریان، انتقال و رسوبگذاری است. رسوبات خروجی از حوزه آبخیز ترکیبی از ذرات با اندازههای مختلف میباشد. توزیع اندازه ذرات در حال انتقال عاملی بسیار تاثیرگذار در فرایند انتقال و رسوبگذاری میباشد. حال آنکه تغییرپذیری مولفههای توزیع اندازه ذرات طی شرایط مختلف جریان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرپذیری برخی مولفههای توزیع اندازه موثر ذرات رسوب با استفاده از دانهبندی لیزری در شرایط جریان ناپایدار ابتدایی و پایدار تکاملی در یک نوع خاک تهیه شده از منطقه کدیر در استان مازندران در مقیاس پلاتهای آزمایشگاهی برنامهریزی شد. به این منظور شبیهسازی بارندگی در پلاتهای 1×6 متر در شیبهای پنج، 15 و 25 درصد و در شدتهای 30، 60 و 90 میلیمتر بر ساعت و در سه تکرار بهوسیله شبیهساز باران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر تبعیت بیشتر غلظت رسوب از شیب نسبت به شدت بارندگی در شرایط مختلف جریان بود. همچنین، مقایسه مقادیر درصد ذرات کوچکتر از دو میکرون و مولفه D10 در شیبهای مختلف بیانگر اختلاف معنیدار آنها در شیب پنج درصد در شدت بارندگی 60 و 90 میلیمتر بر ساعت در سطح اطمینان 95 درصد در شرایط مختلف جریان بود. در صورتی که ذرات بزرگتر از دو میکرون در شرایط جریان ناپایدار و پایدار فقط در شیب پنج درصد در شدت بارندگی 30 میلیمتر بر ساعت اختلاف معنیدار در سطح اطمینان 95 درصد داشتند. در همین راستا مولفه D50 رفتار بسیار پیچیدهای در شیبها و شدتهای مختلف داشت، ولی مولفه D90 از هیچکدام از شیبها و شدتها در مراحل ابتدایی و تکاملی جریان در سطح اطمینان 90 درصد بهدلیل عدم توان جریان در انتقال ذرات بزرگتر از 63 میکرون و مخصوصا مولفه D90 تاثیر نپذیرفت.