پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
بررسی امکانپذیری برآورد مواد آلی خاک با استفاده از تصاویر ابرطیفی هایپریون در مناطق ایوانکی و ارومیه
190
200
FA
سینا
ملاح نوکنده
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
مهدی
همایی
استاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
علیاکبر
نوروزی
0000-0002-9734-0225
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
noroozi.aa@gmail.com
10.22092/ijwmse.2014.101624
<span style="font-size: 12px;"><span dir="RTL">ماده آلی خاک یکی از حیاتی<span style="font-size: 8px;"> </span>ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که میزان دیاکسیدکربن هوا و گرمایش جهانی را تعدیل و نقش مهمی را در تشکیل خاکدانه طی مرحله خاکدانه سازی خاک ایفا می کند. به علاوه، ماده آلی خاک به طرز چشمگیری شرایط فیزیکی خاک را طی مدت زمان طولانی بهبود می<span style="font-size: 8px;"> </span>بخشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه چهار مدل آماری رایج، دستیابی به مدلی بهینه برای برآورد مواد آلی خاک در منطقه ایوانکی و صحتسنجی دقیقترین مدل تخمینی مواد آلی خاک در منطقه نیمهخشک دیگری در دشت ارومیه می باشد که اطلاع از میزان آن تاثیر قابل توجهی بر مدیریت خاک های مناطق خشک و نیمهخشک بهدلیل فقیر بودن از این ماده خواهد گذاشت. بدین منظور، از تصاویر ماهواره ای هایپریون منطقه ایوانکی برای ایجاد ارتباط بین تصاویر باندهای ماهواره و میزان مواد آلی مناطق نیمهخشک با مدل<span style="font-size: 8px;"> </span>های <span style="font-size: 11px;">SWR </span>،<span style="font-size: 11px;">MinR </span>،<span style="font-size: 11px;">PLS </span>و <span style="font-size: 11px;">PCA </span>استفاده شد و <span dir="RTL">سپس با <span style="font-size: 11px;">23 </span>نمونه دشت ارومیه صحتسنجی شد. </span><span dir="RTL">نتایج پژوهش نشان داد که مدل<span style="font-size: 8px;"> </span>های <span style="font-size: 11px;">MinR </span>و <span style="font-size: 11px;">PCA </span>از <span dir="RTL">دقت کافی برخوردار نبوده و مدل<span style="font-size: 8px;"> </span>های <span style="font-size: 11px;">SWR </span>و <span style="font-size: 11px;">PLS </span>بیشترین <span dir="RTL">دقت را <span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL">با <span style="font-size: 11px;">R<sup>2 </sup></span></span></span></span></span>بهترتیب <span style="font-size: 11px;">0.69</span> و <span style="font-size: 11px;">0.66</span> و <span style="font-size: 11px;">RMSE </span>برابر با <span style="font-size: 11px;">0.18</span> <span dir="RTL">در برآورد مواد آلی منطقه کسب نمودند. همچنین، نتایج نشان داد که ارتباط تنگاتنگی بین مواد آلی خاک و محدوده طیفی قرمز و مادون قرمز کوتاه وجود دارد.</span></span></span></span></span></span>
صحتسنجی,PCA,PLS,MinR,SWR
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101624.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101624_599ea2ef14262bf50c07124b7bd9bc2a.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
شناسایی واحدهای هیدرولوژیکی مؤثر بر دبی اوج سیلاب در حوضه همدان-بهار
201
210
FA
حامد
نوذری
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
سحرالسادات
رضویان
دانش آموخته، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
سید معزالدین
نبوی همدانی
دانش آموخته، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران
10.22092/ijwmse.2014.101625
<span dir="RTL">بهمنظور کاهش خسارات ناشی از سیل و اقتصادی نمودن پروژههای کنترل سیلاب در یک منطقه، احداث سازههای مناسب </span><span dir="RTL">و </span><span dir="RTL">انجام عملیات آبخیزداری</span><span dir="RTL">در مکانهایی با پتانسیل سیلخیزی</span><span dir="RTL">بالا امری ضروری است. یکی از راههای شناسایی این مناطق، شبیهسازی حوضه و ارزیابی نحوه مشارکت زیرحوضههای آن در سیلاب خروجی میباشد. در این پژوهش، واحدهای هیدرولوژیکی حوضه همدان-بهار با استفاده از نرمافزار سامانه اطلاعات جغرافیایی ArcGIS <span dir="RTL">و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS <span dir="RTL">شبیهسازی شد. سپس شاخصهای</span><span dir="RTL">سیلخیزی </span><span dir="RTL">محاسبه و نقشه تغییرات این شاخصها در زیرحوضهها استخراج شدند. با مقایسه و</span><span dir="RTL">بررسی</span><span dir="RTL">آنها، واحدهای هیدرولوژیکی مؤثر بر دبی اوج سیلاب شناسایی و بهمنظور اجرای عملیات آبخیزداری اولویتبندی شدند. مکانیابی حاصل از شاخصهای سیلخیزی نشان دادند که زیرحوضه بهادربیگ بیشترین و زیرحوضه قرهآغاج کمترین سهم را در دبی اوج سیلاب حوضه دارند. تحلیل </span><span dir="RTL">نتایج نشان داد که</span><span dir="RTL">زیرحوضههایی که مساحت یا رواناب بیشتری دارند، لزوماً تأثیر بیشتری بر اوج سیل خروجی حوضه ندارند. اجرای برنامههای مدیریتی و احداث سازههای هیدرولیکی مناسب در واحدهای هیدرولوژیکی شناسایی شده در این پژوهش، میتواند خسارات سیلاب در حوضه همدان-بهار را بهطور محسوسی کاهش دهد</span><span dir="RTL">.</span></span></span>
شاخصهای سیلخیزی,شبیهسازی,کنترل سیلاب,ArcGIS , HEC-HMS
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101625.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101625_829071659c3616657fcd8f9eaf15aa49.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
ارزیابی نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینهرود با روشهای هیدرولوژیکی
211
223
FA
رضا
عبدی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
مهدی
یاسی
دانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
رضا
سکوتی اسکوئی
دانشیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی
احسان
محمدی
کارشناس ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
10.22092/ijwmse.2014.101626
<span dir="RTL">تعیین جریان زیستمحیطی در سامانه های رودخانه ای و سایر اکوسیستم های آبی، علم جدیدی در ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه است. این پژوهش به ارزیابی نیاز اکولوژیکی در یک رودخانه، با روشهای مختلف و اکوهیدرولوژیکی می پردازد. در این تحقیق، نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینه رود (در شمال غرب ایران) در محدوده مطالعاتی پایین دست سد بوکان تا محل ورود به دریاچه ارومیه (در حدود 140 کیلومتر) با چهار روش Tennant ،Tessman <span dir="RTL">مدل ذخیره رومیزی <span dir="RTL">و انتقال منحنی تداوم جریان <span dir="RTL">برآورد شده است. برای این منظور از اطلاعات آبسنجی ایستگاه هیدرومتری ساری قمیش استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل، مقادیر بهدست آمده از روش FDC Shifting </span><span dir="RTL">به دلیل در نظر گرفتن شرایط مدیریت اکولوژیکی نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد. بنابراین، نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینه رود در طبقه مدیریت زیستی C </span><span dir="RTL">(حفظ حداقل شرایط زیستی رودخانه) بهطور متوسط برابر 16.7 مترمکعب بر ثانیه (معادل 33 درصد دبی متوسط سالانه) برآورد شده است. توزیع ماهانه جریان زیستمحیطی پیشنهادی با مقادیر نظیر دبی متوسط ماهانه ایستگاه هیدرومتری ساری قمیش مقایسه شده است. دوره بحرانی رودخانه سهماهه مرداد تا مهر می باشد. نیاز زیستمحیطی در این ماه ها به ترتیب 12.6، 11.6 و 6.3 مترمکعب بر ثانیه به سمت پایین دست رودخانه است.</span></span></span></span>
اکو-هیدرولوژی,نیاز اکولوژیکی,DRM,FDC Shifting,Tennant
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101626.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101626_b292e11c5cefa34d4db00befb118f03f.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
تأثیر نوع پوشش گیاهی بر رواناب و رسوب و مواد غذایی خاک اراضی شیبدار مراوهتپه
224
231
FA
حسین
اعتراف
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
محمدعلی
درّی
مربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
داود
نیککامی
0000-0002-2934-6318
استاد، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
jwem2023@gmail.com
10.22092/ijwmse.2014.101627
<span dir="RTL">فرسایش خاک یکی از آشکارترین</span> عوامل تخریب خاک است. ایجاد پوشش گیاهی می تواند با کاهش رواناب و رسوب در حفظ خاک و کاهش خسارت <span dir="RTL">حاصلخیزی خاک موثر باشد. این پژوهش در </span><span dir="RTL">منطقه مراوهتپه در حوزه آبخیز اترک در شمال شرقی شهرستان کلاله انجام شد. بهمنظور بررسی نقش نوع گونه گیاهی در حفظ و پایداری خاک، پنج تیمار گیاهان زراعی و مرتعی شامل یونجه دائمی (<em>Medicago sativa</em>)، <span dir="RTL">آگروپایرون (<em>Agropyron elongatum</em>)، زیره (<em>Cuminum</em><em>cyminum</em>)، جو (<em>Hordeum vulgare</em>) </span></span>و مخلوط یونجه و آگروپایرون در سه تکرار، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در کرتهایی به ابعاد 22 متر در طول شیب و عرض پنج متر با هم مقایسه شدند. در انتهای هر کرت مخازنی به منظور اندازه گیری رواناب و رسوب نصب شد. هدف از اجرای این پژوهش به دست آوردن میزان فرسایش حاصل از کشت گونه های گیاهی و اثر آن ها در حفظ حاصلخیزی خاک بود. نتایج نشان داد که متوسط رواناب حاصله در دوره طرح از 6.93 مترمکعب در تیمار جو به 22.9 مترمکعب در هکتار در تیمار زیره افزایش یافت. متوسط مقادیر رسوب تولید شده نیز در تیمار مخلوط یونجه و آگروپیرون و تیمار زیره بهترتیب 48.42 و 124.72 کیلوگرم در هکتار ملاحظه شد. نتایج، همچنین نشان داد که کشت گیاه زیره به دلیل افزایش میزان رواناب و کاهش بیشتر در حاصلخیزی خاک، برای حفاظت خاک در اراضی شیب دار مراوه <span dir="LTR"></span>تپه مناسب نیست.
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101627.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101627_7e9edb328e6c0cba2702e1bcec8fbe9c.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
ارزیابی عملکرد شاخصهای شناسایی خشکسالی و بارش استاندارد از وضعیت خشکسالی حوضه دریاچه ارومیه
232
246
FA
علیرضا
شکوهی
دانشیار، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
رضا
مروتی
کارشناس ارشد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
10.22092/ijwmse.2014.101628
<span dir="RTL">در سالهای اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه فوق شور دنیا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. این پژوهش، به بررسی اثر خشکسالی بر خشک شدن تدریجی این دریاچه بهکمک دو شاخص بارش استاندارد (SPI) <span dir="RTL">و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) <span dir="RTL">میپردازد. در این تحقیق از دادههای جهانی بارش پایگاه GPCC و دمای پایگاه NCEP/NCAR <span dir="RTL">در دوره بلندمدت 2010-1980 استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که حوضه دریاچه ارومیه در سال 2000-1999 دچار خشکسالی شدیدی شده است. اثرات سوء این خشکسالی میتوانست با ترسالیهای بعدی تقلیل یابد، ولی حوضه با تجربه دورههای نرمال و نزدیک به نرمال در سالهای بعد، مجددا در سال 2008 دچار خشکسالی نسبتا شدید دیگری شده است. مقدار شاخصهای RDI و SPI <span dir="RTL">برای واقعه سال 1999 بهترتیب 2.23- و 2.13- بهدست آمد. مقایسه این دو شاخص برای دیگر موارد خشکسالی شدید و بسیار شدید حادث شده در منطقه نشان از حساستر بودن شاخص RDI <span dir="RTL">نسبت به شاخص SPI <span dir="RTL">در ارزیابی خشکسالیهای حدی دارد. از سال 2000 به بعد، حوضه هم از نظر بارش و هم از نظر خشکسالی به شرایط نرمال نزدیک شده است، اما مساحت دریاچه ارومیه روند کاهشی خود را تا به امروز ادامه داده است. این امر نشان میدهد که علاوه بر خشکسالی، عوامل دیگری نیز در خشک شدن این دریاچه نقش داشتهاند. بر اساس نتایج بهدست آمده، دوره توسعه فعالیتهای عمرانی در حوضه منطبق بر دورههایی است که شاخصهای خشکسالی، شکننده بودن حوضه از نظر منابع آبی را بهخوبی نشان دادهاند. این امر نمایانگر اهمیت استفاده از سیستمهای پایش خشکسالی، بهعنوان جزئی تفکیکناپذیر از مدیریت جامع منابع آب، برای جلوگیری از فجایعی که کل کشور را تحت تأثیر قرار میدهند، میباشد.</span></span></span></span></span></span></span>
دوره نرمال,شاخص RDI,شاخص SPI,NCEP/NCAR,GPCC
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101628.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101628_3c5e25bfea49942a4622588810bdfb51.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
بررسی سهم واحدهای سنگی در تولید رسوب با استفاده از ویژگی های کانیشناسی و سنگشناسی، مطالعه موردی: حوزه آبخیز حسن ابدال زنجان
247
257
FA
حجتاله
صمدی ارقینی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
سادات
فیضنیا
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
sfeiz@ut.ac.ir
علیاکبر
نظریسامانی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
10.22092/ijwmse.2014.101686
<span dir="RTL">هدف </span><span dir="RTL">از این</span><span dir="RTL"> پژوهش، تعیین جنس اجزاء تشکیلدهنده رسوبات و نسبت دادن ذرات رسوبی به واحدهای سنگ شناسی حوضه و در نتیجه تعیین سهم هر یک از واحدهای سنگ شناسی در رسوب زایی حوزه آبخیز میباشد. </span><span dir="RTL">در این </span><span dir="RTL">پژوهش</span><span dir="RTL"> ابتدا از رسوبات پشت سازههای حفاظت خاک و آب و همچنین، از رسوبات بستر آبراههها نمونهبرداری صورت گرفت. برای کلیه نمونهها دانهبندی بهروش الک تر انجام شد. </span><span dir="RTL">سپس الکهای 600 میکرون و چهارمیلیمتر بهعنوان الک شاخص انتخاب شدند </span><span dir="RTL">و با انتخاب 100 دانه رسوبی از هر نمونه، بررسی های کانی شناسی با استفاده از بینوکلر با بزرگنمایی 40 برابر و با توجه به واقعیت رسوبی منطقه، صورت پذیرفت و </span><span dir="RTL">جنس کانیها و خردهسنگها تعیین و با شمارش تعداد آنها و تعیین سهم هر کدام از کانیها و خردهسنگها، نتایج را با واحدهای سنگشناسی مقایسه و تطبیق داده، سنگ و واحد تولیدکننده هرکانی و <span dir="RTL">خردهسنگها </span> و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص شد. </span><span dir="RTL">مطابق نتایج بهدست آمده، واحد سنگ شناسی Є<sub>z</sub> <span dir="RTL">با 44.62 درصد بیشترین سهم را در فرسایش و تولید رسوب بر عهده دارد. این واحد سنگ شناسی شامل </span><span dir="RTL">شیل میکایی صورتی تا قرمز سازند زاگون میباشد. واحد سنگشناسی PMl <span dir="RTL">که شامل آهک است با 22.88 درصد در رتبه دوم قرار دارد. </span><span dir="RTL">سومین واحد سنگشناسی که بیشترین سهم را در تولید رسوب دارد، واحد E<sup>v</sup> <span dir="RTL">است که شامل آندزیت و آندزیت برشی شده همراه با میان لایههای توف و توفیت سازند کرج میباشد. واحدهای Pl-Q<sup>c</sup> و Єl (<span dir="RTL">سازند لالون</span>)، Q<sup>t</sup> و J<sub>s</sub> (<span dir="RTL">سازند شمشک</span>)، E<sup>t</sup> (<span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL">سازند کرج</span></span></span></span></span>)، Ek<sub>1</sub> (<span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL">سازند کرج</span></span></span></span></span></span></span></span></span>)، Pd (<span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL">سازند دورود</span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span>)، Є<sub>bt</sub> (سازند باروت) و E<sub>f</sub> (<span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL"><span dir="RTL">سازند فجن</span></span></span></span>) <span dir="RTL">بهترتیب با 4.25، 3.22، 2.09، 2.05، 2.01، 1.83، 1.33، 1.32 و 1.23 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند و بهترتیب بیشترین سهم را در فرسایش و تولید رسوب حوضه دارند.</span></span> </span></span></span>
فرسایش,سهم اشتراک,بینوکلر,دانهبندی,خردهسنگ
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101686.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101686_2b351d6599d092f0da160b6b63f8b6f2.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
ارزیابی عملکرد هیدرولوژیکی سدهای اصلاحی در کنترل سیل حوزه آبخیز رودخانه کن
258
268
FA
سعید
گلیان
استادیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شاهرود
احمد
احمدی
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شاهرود
نرجس
سالاریان
دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شاهرود
10.22092/ijwmse.2014.101687
<span dir="RTL">سدهای اصلاحی، سدهای کوچک با سازههای ساده و نسبتا کم هزینه هستند که بهدلیل عدم نیاز به مصالح و تکنولوژی خاص، جهت کنترل رسوب و مهار سیل کاربرد فراوانی دارند. در این پژوهش اثر استفاده از سد اصلاحی در کاهش دبی اوج و افزایش زمان رسیدن به دبی اوج در حوزه آبخیز کن در شمال غرب شهر تهران بررسی شد. در این پژوهش از دو روش هیدرولوژیکی و هیدرولیکی-هیدرولوژیکی با استفاده از نرمافزار HMS<span dir="RTL">-</span>HEC <span dir="RTL">مدلسازی حوزه آبخیز کن انجام شد. با استفاده از مدلسازی هیدرولوژیکی، اثر ساخت سدهای اصلاحی در مشخصات سیل در سه سناریوی تغییر شیب اولیه رودخانه بررسی شد. نتایج نشان دادند که ساخت سد اصلاحی در کاهش دبی در سناریوی اول تغییر شیب (کاهش شیب تا نصف شیب اولیه) بین صفر تا 0.9 درصد، سناریوی دوم (کاهش شیب به 0.1 شیب اولیه) بین 0.4 تا 3.5 درصد و سناریوی سوم (کاهش شیب به 0.01 شیب اولیه) بین 3.9 تا 10.6 درصد موثر بوده و در افزایش زمان رسیدن به اوج، 10 تا 50 دقیقه تاخیر ایجاد خواهد کرد. در مدلسازی هیدرولیکی-هیدرولوژیکی، تاثیر ساخت سد اصلاحی با در نظر گرفتن سد اصلاحی با مخزن خالی از رسوبات برای بارش با دوره بازگشت های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش دوره بازگشت بارندگی، تاثیر ساخت سد اصلاحی در کاهش مشخصات سیل کاهش مییابد. برای مثال با ساخت 100 سد اصلاحی برای بارش با دوره بازگشت دو و 20 سال، درصد کاهش دبی اوج از 22.8 به 1.2 کاهش می یابد. بهطور کلی ساخت سدهای اصلاحی به تنهایی تاثیر قابل توجهی در کاهش مشخصات سیل ندارد و باید این گزینه در کنار سایر روش های سازهای و غیرسازهای مهار سیل بهکار رود.</span></span>
دبی اوج,زمان رسیدن به اوج,سد کوچک,کنترل رسوب,مدل HEC-HMS
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101687.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101687_20eca034addba0876a6b4c8bbaa0ff5e.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
بررسی تأثیر دبی و اندازه قطر پایه در عمق و حجم آبشستگی موضعی اطراف پایه پل
269
280
FA
سید جواد
مشکواتی تروجنی
دانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
مجتبی
صانعی
0000-0001-7747-1132
دانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
drsaneie@gmail.com
محسن
مسعودیان
استادیار، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
میر خالق
ضیاء تبار احمدی
استادیار، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
10.22092/ijwmse.2014.101709
<span dir="RTL">آبشستگی پایه های پل یکی از مسائل مهم در هیدرولیک پل ها است. این پدیده منجر به خالی شدن زیر پی پایه های پل شده و در نتیجه باعث واژگونی آنها می شود. مکانیزم آبشستگی موضعی اطراف پایه ها بسیار پیچیده بوده و تاکنون محققین زیادی به بررسی این پدیده مهم پرداخته اند. همه ساله پل های زیادی در سرتاسر دنیا در اثر آبشستگی تخریب شده و باعث خسارتهای جانی و مالی زیادی می شوند. از این رو بررسی آبشستگی اطراف پایه های پل از اهمیت بالایی برخوردار است. </span><span dir="RTL">بهطور کلی در محل پایه های پل دو عامل اساسی</span><span dir="RTL">،</span><span dir="RTL"> برخورد جریان به پایه پل و جدایی جریان آب از پایه موجب تشکیل گرداب هایی در اطراف پایه می شوند که این گرداب ها خود دلیل ایجاد آبشستگی هستند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر دبی جریان و قطر پایه در عمق و حجم آبشستگی اطراف پایه های پل با استفاده از یک مدل فیزیکی پرداخته است. برای بررسی تأثیر دبی جریان و همچنین، اندازه قطر پایه در آبشستگی موضعی اطراف پایه های پل از سه پایه با قطرهای 21، 30 و 40 میلیمتر و در هر پایه نیز از پنج دبی متفاوت استفاده شده است. آزمایشات در کانالی با بستر ماسه ای با قطر متوسط 0.88 میلیمتر به طول، عرض و ارتفاع هشت، 0.255 و 0.3 متر انجام شد. </span><span dir="RTL">نتایج نشان داد که در هر پایه با افزایش عدد فرود و دبی جریان، عمق و حجم آبشستگی افزایش می یابد. در یک عدد فرود ثابت و با افزایش قطر پایه نیز میتوان افزایش عمق و حجم آبشستگی را مشاهده کرد. </span><span dir="RTL">در پایه های 21، 30 و 40 میلیمتری با افزایش 40، 68.7 و 23.9 درصدی دبی جریان، عمق آبشستگی بهترتیب 128.5، 94.7 و 135.1 درصد افزایش نشان داده است</span><span dir="RTL">.</span>
بستر ماسهای,شکل پایه,عدد فرود,مدل آزمایشگاهی,هیدرولیک پل
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101709.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101709_4ea145f5ed10421b89773f7a9f5f6ad5.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
اثر انحنای سرریز تخلیه بر ضریب بده و رفتار هیدرولیکی کانال رَسِش، مطالعه موردی: سد گرمیچای
281
287
FA
سجاد
کیانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، دانشگاه تهران
صلاح
کوچکزاده
استاد، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، دانشگاه تهران
سید احمد
حسینی
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
10.22092/ijwmse.2014.101710
<span dir="RTL">سرریز اوجی با پلان قوسی نسبت به سرریز با تاج خطی، دارای طول تاج بیشتری است. از اینرو در یک رقوم معین دریاچه، قادر به تخلیه بده بالاتری نسبت به سرریز مستقیم است و بههمین دلیل در طرحهایی که استفاده از آنها میسر است، ارجحیت دارند. هدف از این پژوهش، بررسی آزمایشگاهی تأثیر انحناء در پلان سرریز اوجی بر توزیع بده در واحد طول سرریز، تعیین ضریب جریان و شناخت رفتار هیدرولیکی جریان میباشد. این بررسی بر روی مدل فیزیکی سرریز سد گرمیچای و ضمایم آن که در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری ساخته شد، صورت گرفت. نتایج این بررسی به اصلاح ضوابط طراحی اولیه منجر شد و طرح اصلی را تدقیق نمود. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که ضریب بده این سرریز در حالت آزاد، بهطور متوسط نه درصد کمتر از ضریب بده در سرریزهای اوجی با محور مستقیم است. از طرفی سرریز در بدههای بیشتر از 1.3 بده طراحی، حالت مستغرق داشته و ضریب بده جریان با افزایش بار آبی بالادست سرریز، روند نزولی دارد.</span>
استغراق سرریز,پلان قوسی,پلان خطی,سرریز اوجی,طراحی اولیه
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101710.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101710_45432ace158840a3e6040cfa2f41910a.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
6
3
2014
10
23
ارزیابی کارایی سنجندههای ASAR و PALSAR به کمک تداخلسنجی تفاضلی در شناسایی و پایش زمینلغزشها در زاگرس
288
301
FA
کورش
شیرانی
استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
عبدالله
سیف
استادیار دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان
محمد
شریفیکیا
استادیار دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس تهران
10.22092/ijwmse.2014.101711
<span dir="RTL">پرتاب ماهواره های دارای سنجنده های راداری با گشودگی ترکیبی (SAR)، <span dir="RTL">به منظور کاربردهای تداخل سنجی تفاضلی</span><span dir="RTL">، فرصت جدیدی برای آشکارسازی و پایش تغییر شکل های بطئی، کند و حتی سریع زمین فراهم آورده است. این پژوهش با هدف مقایسه و ارزیابی کارایی دو سنجنده راداری در شناسایی، پایش و تهیه نقشه ثبت زمین لغزش در ارتفاعات دنای زاگرس واقع در جنوب استان اصفهان با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی تصاویر ماهواره ای راداری با گشودگی ترکیبی (D-InSAR) <span dir="RTL">اجراء شده است. بدین منظور، دو سری تصویر شامل تعداد 17 و 21 تصویر راداری به ترتیب از سنجنده PALSAR و ASAR از <span dir="RTL">ماهواره های ALOS و ENVISAT <span dir="RTL">انتخاب و به روش D-InSAR <span dir="RTL">پردازش شد. در نتیجه پردازش های اولیه، از بین زوج های تصویری تشکیل شده، 16 زوج تداخل نگار از دو سنجنده فوق الذکر بین سال های 2003 تا 2011 میلادی مناسب پردازش های بعدی تشخیص داده شدند. بر اساس نتایج پردازش تصاویر راداری و مشاهدات میدانی 914 زمین لغزش به مساحت 13578 هکتار تشخیص داده شد. بیشترین جابه جایی قائم در منطقه 1.58 متر از تاریخ ششم می 2010 تا دوم سپتامبر 2011 به ترتیب مربوط به دو زوج تصویر PALSAR و ASAR <span dir="RTL">می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد تصاویر راداری PALSAR و ASAR <span dir="RTL">و روش پردازش تداخل سنجی تفاضلی دارای دقت و کارایی مناسبی برای شناسایی، پایش و تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش ها نسبت به دیگر روش ها (بازدید زمینی در سطح گسترده، عکس های هوایی و تصاویر اپتیک) می باشد. تصاویر PALSAR <span dir="RTL">به دلیل طول موج بلندتر، نفوذ بیشتر و کاهش ناهمدوسی نسبت به تصاویر </span><span dir="RTL">بهتری در تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش دارند. در عین حال تصاویر</span> ASAR <span dir="RTL">توانایی بهتری در تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش دارند. در عین حال تصاویر ASAR <span dir="RTL">به دلیل طول موج کوتاه تر، جزئیات بیشتری از لغزش را می تواند ارایه دهد.</span></span></span></span></span></span></span></span></span></span>
تداخلنگار,روش D-InSAR,سنجندههای راداری,ماهواره ALOS,ماهواره ENVISAT
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101711.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101711_8da746ecc976a663bf0b4512ca9126a2.pdf