پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
بررسی تغییرات غلظت رسوب معلق در سیلابهای فصلی ناشی از باران و ذوب برف
144
154
FA
سهیلا
آقابیگی امین
دانشجوی دکتری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
عبدالرسول
تلوری
دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهواز
سید خلاق
میرنیا
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
سادات
فیضنیا
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
sfeiz@ut.ac.ir
مهدی
وفاخواه
0000-0002-8113-9113
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
vafakhah@modares.ac.ir
10.22092/ijwmse.2013.101815
غلظت رسوب در رودخانهها و بهویژه در رودخانههای فصلی متاثر از جریان ناشی از تغییرات باران و یا ذوب برف در مواقع سیلابی است. با توجه به اینکه آبگیری و همچنین، عمر مفید مخازن سدهای احداث شده بر روی رودخانههای فصلی بهشدت وابسته به جریانهای سیلابی است، بررسی این موضوع، مهم و ضروری بهنظر میرسد. در پژوهش حاضر، تغییرات میزان غلظت رسوب معلق در سیلابها و همچنین، رواناب ناشی از ذوب برف در فصل بهار در رودخانه آبشینه در حوضه سد اکباتان همدان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، در طول دوره پیشبینی شده برای انجام این پژوهش، تعداد سه واقعه رگباری در فصل پاییز، دو واقعه رگباری در فصل بهار و پنج واقعه ذوب برف انتخاب و مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. تعداد کل نمونههای برداشت شده برای اندازهگیری بار معلق 226 عدد است که تجزیه و تحلیل آنها نشان از تغییرپذیری بار رسوب معلق در این حوضه دارد. ترسیم منحنیهای سنجه رسوب برای دادهها در پایههای زمانی مختلف روندهای متفاوتی را نشان میدهند. مقدار ضریب همبستگی برای هر دو وقایع رگباری و ذوب برف بهطور جزء بهترتیب 0.79 و 0.50 و برای کل دادههای سال 0.79 است. همچنین، بررسی مقادیر ضریب و توان منحنیهای سنجه بیانگر عدم تفاوت در فرسایشپذیری حوضه در دو فصل بررسی شده از سال است. تفکیک دو بخش بالارونده و پایینرونده هیدروگراف و بررسی اثر دبی آنها باعث بهبود روابط برازش شده بر منحنی سنجه رسوب شد. همچنین، الگوهای روابط بین دبی و غلظت رسوب به شکل حلقههای ساعتگرد و پادساعتگرد و الگویی مرکب از این دو نشان از توزیع منبع رسوب در سراسر حوزه آبخیز است.
بار معلق,حوزه آبخیز سد اکباتان,رگبار,رودخانه فصلی,منحنی سنجه رسوب
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101815.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101815_25b69c875243e35729539971b4b7a467.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
بررسی الگوی استفاده از اراضی در حوزه آبخیز سد سنا استان بوشهر
155
164
FA
علی
جعفری
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی بوشهر
داود
نیککامی
0000-0002-2934-6318
استاد، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
jwem2023@gmail.com
اسماعیل
عباسی
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی بوشهر
فاطمه
توکلی راد
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی بوشهر
10.22092/ijwmse.2013.101816
عدم وجود مدیریت صحیح استفاده از اراضی در یک حوزه آبخیز، تأثیرات نامناسبی بر منابع موجود در آن دارد. برای کاهش اثرات محیطی و اقتصادی فرسایش که ناشی از سوء مدیریت در استفاده از اراضی است، نیاز به تدابیری در حوزههای آبخیز است. بهینهسازی کاربری اراضی یکی از راه کارهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدررفت منابع میباشد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین سطح بهینه کاربری اراضی بهمنظور افزایش درآمد ساکنین و کاهش میزان اثرات فرسایش در حوزه آبخیز سد سنا است. بهمنظور رسیدن به توسعه و بهکارگیری روشی بهمنظور ترسیم الگوی بهینه استفاده از اراضی برای داشتن حداقل فرسایش و افزایش درآمد کاربران، با استفاده از مدل برنامهریزی چند هدفی متناسب با شکل توابع هدف و محدودیتها گزینههای بهینه تعیین و ارائه شد. در این رابطه، مدل برنامهریزی خطی برای سه سناریوی مختلف وضعیت کنونی کاربریها، وضعیت کنونی کاربریها با اعمال مدیریت اراضی و وضعیت استاندارد کاربریها و مطابق با اصول و معیارهای علمی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، سطح کاربریهای فعلی برای کاهش میزان فرسایش و افزایش درآمد ساکنین حوضه مناسب نبوده و در شرایط بهینه باید تغییر کند. همچنین، نتایج حاصله از میزان سود و فرسایش نشان داد، در صورت بهینهسازی کاربری اراضی، میزان فرسایش در شرایط فعلی، با اعمال مدیریت اراضی در کاربریهای فعلی و در شرایط استاندارد بهترتیب 5.3 ، 31.7 و 43.4 درصد کاهش و میزان سود بهترتیب 47.73، 242.57 و 242.57 درصد افزایش مییابد.
برنامهریزی خطی,بهینهسازی,سوددهی,فرسایش,مدیریت اراضی
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101816.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101816_2eaf41a0d425669d80573726d9aba451.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
تعیین سهم منابع تولید رسوب از طریق مقایسه نتایج روشهای تهیه نقشه سیمای فرسایش، انگشتنگاری و اندازهگیری میدانی
165
178
FA
سعید
نجفی
دانشجوی دکترا، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
سید حمیدرضا
صادقی
0000-0002-5419-8062
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
shrsadeghi@yahoo.com
10.22092/ijwmse.2013.101817
بهدلیل استفاده بیرویه بشر از منابع طبیعی، افزایش بار رسوبی سبب مشکلات درون و برون منطقهای در رابطه با حوزههای آبخیز شده است. برای مبارزه موثر با این پیامدها، اطلاع از ماهیت و اهمیت نسبی و منشأ منابع اصلی رسوب ضروری است. امروزه برای این منظور، روشهای مختلفی برای تعیین منابع تولید رسوب مورد توجه قرار گرفته، لکن ارزیابی دقت و تطابق نسبی آنها با یکدیگر کمتر بررسی شده است. از اینرو، پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی تطبیقی نتایج حاصل از روشهای مبتنی بر انگشتنگاری رسوب، سیمای فرسایش خاک و اندازهگیری مستقیم منابع رسوب انجام شد. طبق نتایج حاصل بهروش انگشتنگاری، واحد سنگشناسی مارن بیشترین سهم رسوب را با 85 درصد به خود اختصاص داد که با وضعیت فرسایشی شدید حاصل از نقشه سیمای فرسایش با کد CS<sub>23</sub>R<sub>41</sub>G<sub>42</sub> مطابقت دارد. نتایج حاصل از اندازهگیری مستقیم نیز نشان داد که واحد سنگشناسی مارن با فرسایش 34.4 تن در هکتار و در حالت سالانه با مقدار 14023 تن فرسایش در رتبه نخست قرار میگیرد و واحدهای دیگر شامل رسوبات رودخانهای جدید و رسوبات آبرفتی قدیم بهترتیب در رتبههای بعدی قرار میگیرند که این نتایج نیز منطبق با نتایج انگشتنگاری رسوب بوده است. در مجموع، اختلافات موجود در نتایج حاصل از روشهای انگشتنگاری رسوب، نقشه سیمای فرسایش و اندازهگیری مستقیم بهدلیل رویکرد کمی و یا کیفی بررسی وضعیت فرسایش در روشهای مذکور و عدم لحاظ نسبت تحویل رسوب و سایر فرآیندهای حاکم بر انتقال رسوب بوده است که استفاده همزمان و ترکیبی آنها برای دستیابی به نتایج قابل اعتماد را مورد تاکید قرار میدهد.
انگشتنگاری ترکیبی,بار رسوبی,تحلیل تشخیص,حوزه آبخیز ایدهلو,منابع رسوب
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101817.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101817_5053143d40bf81e6cbe16716735c0cc7.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
ارزیابی مدل SWAT2009 در شبیهسازی بیلان آبی
179
189
FA
آزاده
جباری
دانشجوی دکترا، دانشگاه لرستان
مجید
حسینی
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
امیر
خسروجردی
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
10.22092/ijwmse.2013.101818
بهدلیل افزایش جمعیت و مشکلات عدیدهای که در برنامهریزی منابع آب منطقه سنجابی، واقع در استان کرمانشاه ایجاد شده است، در پژوهش حاضر، به بررسی بیلان آبی در این منطقه با استفاده از مدل SWAT2009، پرداخته شد. بدین منظور، پارامترهای این مدل، با بهکارگیری لایههای اطلاعاتی مورد نیاز مدل، در دوره آماری 2004-1995، در حوزه آبخیز سنجابی، با استفاده از برنامه SUFI2 حساسیتسنجی و واسنجی شد. حساسیت پارامترهای جریان با استفاده از معیارهای P-Value و t-Stat در SUFI2 تعیین شد. پس از واسنجی پارامترهای حساس، مدل برای دوره آماری 2007-2005 اعتبارسنجی شد. نتایج ارزیابی مدل SWAT، مقادیر NS (ناش-ساتکلیف)، ضریب تبیین (R<sup>2</sup>)، خطای نسبی میانگین قدرمطلق (MARE) و درصد تفاوت (D) را بهترتیب برای دوره واسنجی معادل 0.78، 0.78، 0.2 و 0.2- و برای دوره اعتبارسنجی برابر با 0.74، 0.86، 0.3 و 0.01 نشان داد. نتایج حاکی از دقت مطلوب مدل SWAT در شبیهسازی رواناب بوده و کم برآوردی ناچیزی در دوره واسنجی و بیش برآوردی بسیار کم در دوره اعتبارسنجی را نشان میدهد. بیلان آبی در این مدل، بهصورت مقدار آب موجود در خاک شبیهسازی شد، بهطوری که بیلان آبی در سالهای 2005 (سال معمولی)، 2006 (سال تر) و 2007 (سال خشک) منفی بهدست آمد. با این حال، بیلان آبی ماهانه در فصلهای پاییز و زمستان در این سه سال مثبت و در فصلهای بهار و تابستان منفی بوده است. نتایج نشان داد بیشتر هدر رفت آب در این حوضه بهوسیله تبخیر و تعرق صورت میگیرد.
اعتبارسنجی,پارامتر حساس,حساسیتسنجی,حوزه آبخیز سنجابی,واسنجی
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101818.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101818_5e2b9cb770c5f7c77d30a2ffd5aa68a0.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
کاربرد تداخلسنجی تفاضلی راداری در شناسایی و پایش زمینلغزشها، مطالعه موردی: حوزه آبخیز گرمچای میانه
190
198
FA
شهرام
روستایی
دانشیار، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه تبریز
مهاسا
روستایی
استادیار، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور،
محمد
شریفیکیا
استادیار، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس
جمشید
یاراحمدی
دانشجوی دکتری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه تبریز
10.22092/ijwmse.2013.101841
تداخلسنجی تفاضلی راداری (DInSAR) بهعنوان روشی کارآمد در اندازهگیری جابهجایی سطح زمین میباشد. بهطوریکه با استفاده از این فناوری امکان پایش حرکات کوچک سطح زمین بهصورت پیوسته، با دقت بالا و در گستره وسیعی امکانپذیر است. بهدلیل پوشش وسیع تصاویر ماهوارهای، بههنگام بودن و پایین بودن هزینه آنها نسبت به سایر روشهای میدانی کاربرد این فناوری در بررسی مخاطرات طبیعی زمین از جمله زمینلغزشها، فرونشست، زلزله و فعالیتهای آتشفشانی بسیار متداول شده است. در این پژوهش، از تکنیک تداخلسنجی تفاضلی در شناسائی ناپایداری دامنهای حوزه آبخیز گرمچای و محاسبه میزان حرکات آنها استفاده شد. بدین منظور، تعداد هشت تصویر راداری از سنجنده PALSAR ماهواره ALOS انتخاب شد و نتایج پردازشی آن با مشاهدات میدانی مورد ارزیابی قرارگرفت. در این پژوهش، تنها نتایج پردازش زوج تصویری پنجم جولای 2007 و پنجم اکتبر سال 2007 با بازه زمانی 94روزه بهصورت نمونه ارائه شده است. حوزه آبخیز گرمچای با 940 کیلومترمربع مساحت در 40 کیلومتری شمالشرق شهرستان میانه در استان آذربایجانشرقی قرارگرفته و جزء مناطق ناپایدار استان (با 380 مورد زمینلغزش شناسایی شده در آن) بهشمار میآید. بهطوریکه در اثر وقوع آنها خسارات سنگینی به مناطق روستایی و زمینهای کشاورزی آنها وارد شده و روستای سوین که در شمالغربی حوضه قرار دارد، در اثر این لغزشها به مکان دیگری انتقال یافته است. نتایج این پژوهش بهخوبی نشان میدهد که فعالیت در سطح تعدادی از زمینلغزشهای تثبیت شده قدیمی همچنان وجود داشته و بهدلیل مجاورت آنها با شبکه هیدرولوژیکی منطقه میتوانند بهعنوان منبع مهم رسوبزایی در نظر گرفته شوند. در مدت یاد شده، بیشترین جابهجایی صورت گرفته 5.8 سانتیمتر برآورد شده که مربوط به یک جریان واریزهای شناسائیشده در مجاورت روستاهای آتاجان، بناوران و اوین است. نتایج حاصل از این روش حتماً باید با استفاده از روشهای ژئودتیکی و پیمایش صحرایی دقتسنجی شود.
آذربایجانشرقی,تصاویر راداری,سنجنده PALSAR,فرونشست,ماهواره ALOS
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101841.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101841_c846c5a9c5354f1b17db94a602805b1b.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
ارائه روشی جامع برای تعیین فرسایشپذیری واحدهای سنگشناسی با نگرشی بر زمینشناسی ایران
199
213
FA
حمیدرضا
پیروان
0000-0000-0000-0000
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
hrpeyrowan@yahoo.com
محسن
شریعت جعفری
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
10.22092/ijwmse.2013.101843
یکی از مشکلات پیش روی کاربران مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب در ایران، استفاده از مدلهایی است که برای خارج از کشور تهیه شده و بالطبع در این مدلها بهخصوص در مورد عامل زمینشناسی بسته به تنوع سنگی کشور مبدع، امتیازاتی به لیتولوژیها نسبت دادهاند که به دلایلی چند در مورد کشور پهناور ایران با آن همه تنوع لیتولوژیکی همخوانی ندارد. در راستای کاهش مشکلات کاربران مدلهای تجربی یادشده و افزایش بهرهوری، بومیسازی روشهای موجود و ارائه روش منطبق با شرایط طبیعی ایران، این پژوهش انجام شده است. در مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب رایج در کشور مانند PSIAC و EPM، عامل لیتولوژی از میان عوامل امتیازآور، از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. در پژوهش حاضر، یک طبقهبندی جامع برای لیتولوژیهای مختلف بر مبنای ویژگیهای کانیشناسی، شیمیایی، بافت و ساخت و خصوصیات مقاومتی در 10 رده حساسیت به فرسایش ارائه شده است. نتایج نشان داد که در کشور، بیش از 70 درصد سازندهای زمینشناسی دارای مقاومت کم تا خیلی کم نسبت به عوامل فرسایش بوده و لذا پتانسیل رسوبدهی بالایی را نیز خواهند داشت. لذا، با در نظر گرفتن آب و هوای خشک حاکم بر گستره عظیمی از ایران و نرخ خاکزایی کم، بررسی میزان فرسایشپذیری سازندهای زمینشناسی برای ارزیابی نرخ فرسایشپذیری حوزههای آبخیز ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. رتبهبندی حساسیت به فرسایش سازندهای زمینشناسی به فرسایش در سطح حوزههای 30 گانه رتبه چهار تماب بهکمک این روش انجام شد و سپس با نتایج میزان تولید رسوب مشاهداتی و برآوردی آن حوضهها مقایسه شد. نتایج حاصله با شرایط طبیعی تطابق خوبی نشان داده است با در نظر گرفتن سایر پارامترهای مهم حوضه مانند توپوگرافی و شرایط بارندگی، میتوان با سطح اطمینان بالا و قابل قبول به آن اعتماد کرد و از آن برای رتبهبندی حساسیت به فرسایش سازندها و واحدهای سنگی استفاده نمود.
حوزههای آبخیز,طبقهبندی,لیتولوژی,مدل EPM,مدل PSIAC
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101843.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101843_7373b8b02e7a55e2037c4d3922f16428.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
تحلیل آماری اثرات متقابل خشکسالی بر تشدید ریزگردها و عملکرد گندم در سطح اراضی دیم استان لرستان
214
223
FA
جواد
محمدینژاد
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور مرکز اصفهان
مرتضی
خداقلی
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
10.22092/ijwmse.2013.101845
گرد و غبار از جمله پیامدهای ناشی از خشکسالیهاست که در طی سالهای اخیر بهعنوان یکی از عوامل مهم و موثر بر رشد و میزان تولید گندم در کنار دیگر نوسانات اقلیمی (دما و بارش) نمایان گشته است. بهمنظور بررسی نقش اقلیم و تاثیرات احتمالی ناشی از آن در میزان فراوانی گرد و غبار و عملکرد گندم، شدت خشکسالیها در سطح نه ایستگاه سینوپتیک استان لرستان و در طی یک دوره 10ساله 2009-2000 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. شدت خشکسالیها براساس شاخص SPI و در مقیاس زمانی ششماهه مختوم به ماه خرداد محاسبه و ارتباط آن با توزیع فراوانی روزهای گرد و غباری (دید افقی کمتر از 2000 متر) و میزان اثری که میتواند بر عملکرد گندم دیم داشته باشد، معین شد. میزان همبستگیهای متقابل با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه در محیط نرمافزاری SPSS و خوشهبندی بهروش Ward در محیط نرمافزاریS-PLUS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سالهایی که ترسالی حتی بهصورت نرمال بروز نموده است، روزهای گرد و غباری نیز در استان اتفاق افتاده و میزان عملکرد گندم بهطور متوسط به کمتر از 1000 کیلوگرم در هکتار رسیده است (سالهای 2004، 2005 و 2007). این در حالی است که هرگاه این میزان ترسالی از حد نرمال عبور نموده و در حدود ترسالی خفیف قرار گرفته است، روزهای غباری به صفر رسیده و میزان عملکرد گندم بهطور متوسط به بیش از 1500 کیلوگرم در هر هکتار رسیده است (سال 2006). فراوانی روزهای گرد و غباری و میزان عملکرد گندم در اکثر ایستگاهها، بهصورت مثبت و مستقیم مرتبط هستند و در خرمآباد، کوهدشت و بروجرد بهترتیب به میزان 0.784، 0.626 و 0.933 بهصورت مستقیم ظاهر شده و بهطور تقریباً کامل و معکوس در ایستگاه ازنا به میزان 0.926- قابل مشاهده است.
ترسالی,گرد و غبار,رگرسیون چندمتغیره,همبستگی پیرسون
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101845.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101845_4c99b7faf2983b585e892899263f6d01.pdf
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
مهندسی و مدیریت آبخیز
2251-9300
2322-536X
5
3
2013
11
22
بررسی آزمایشگاهی عملکرد صفحات مستغرق در رسوبزدایی از کف حوضچه رسوبگیر گردابی
224
232
FA
مجتبی
صانعی
0000-0001-7747-1132
دانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری،
drsaneie@gmail.com
معین
آصفی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
کاظم
اسماعیلی
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
10.22092/ijwmse.2013.101849
حوضچه رسوبگیر گردابی از جمله سازههای کنترل رسوب در سیستمهای انتقال و مصرف آب است که در شرایط خاص خود میتواند از نظر اقتصادی نسبت به سایر طرحها ارجح باشد. از جمله مشکلات بهکارگیری این نوع رسوبگیر، تهنشست درصدی از رسوبات در کف حوضچه و عدم خروج آنها از روزنه تحتانی میباشد که باعث ایجاد اختلال در عملکرد این سازه میشود. در این پژوهش که شامل تلفیق حوضچه رسوبگیر گردابی با صفحات مستغرق میباشد، بهمنظور یافتن موقعیت مناسب برای کارگذاری صفحات در کف حوضچه، آرایشهای مختلفی مورد بررسی قرار داده شد. نتایج آزمایشگاهی نشان داد، با کاهش فاصله شعاعی قرارگیری صفحات از روزنه (r<R/2) رسوبگذاری در کف افزایش مییابد و با افزایش این فاصله شعاعی (r>R/2)، صفحات با هدایت رسوبات کف بهسمت روزنه تحتانی، باعث رسوبزدایی از کف میشوند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که کارگذاری صفحات با ثابت نگهداشتن راندمان رسوبگیری کل و تلفات دبی، توانسته است، تغییر در سهم رسوبات کف حوضچه ایجاد کند. زمانی که صفحات در فاصلههای شعاعی کم قرار داده میشوند، افزایش تلفات دبی به میزان کمی مشاهده شد. در نهایت، فاصله R:4 را در مقایسه با سایر فواصل بهدلیل تعداد صفحات کمتر و رسوبزدایی بیشتر بهعنوان فاصله شعاعی بهینه برای کارگذاری صفحات میتوان معرفی نمود.
تلفات دبی,راندمان رسوبگیری,رسوبات,روزنه,فاصله شعاعی
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101849.html
https://jwem.areeo.ac.ir/article_101849_9558023c42b194393ef94512de29d5a4.pdf