پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Spatial variability of flood source areas using "unit flood response" method in Khanmirza Watershedتغییرپذیری مکانی سیلخیزی با استفاده از روش "عکسالعمل سیل واحد" در حوزه آبخیز خانمیرزا12813910643310.22092/ijwmse.2016.106433FAمجتبی رضائیکارشناس ارشد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسمهدی وفاخواهدانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-8113-9113باقر قرمزچشمهاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160618Flood is a sudden happening and quick and destructive event that causes death and financial sensible and unsensiable damages in different parts on the world and Iran annually. Control or decreasing these destructive impositions needs precise and accurate studies. So, recognition of the places with runoff generation potential is very important. In current study, two major aims of investigation of the application of distributed ModClark model in flood hydrograph simulation and determination of flood source area in distributed and sub-watershed condition were investigated in the Khanmirza watershed, Chaharmahal-e-Bakhtiari Province. For this reason, at first, inputs of model were extracted by ArcGIS 9.3 and then model was calibrated and validated. In next step, in order to determine flood source area for cell units and sub-watersheds, by applying "Unit Flood Response" method, at first, design rainfall with return periods of 25, 50, and 100 years at the Aloni station were extracted and then influence of each cell and sub-watershed on output hydrograph of the outlet watershed were obtained. The results of model based on comparison between equal-width discharges show that at validation step, the model was simulated the flood hydrograph with high precision with root mean square error, efficiency coefficient, and R<sup>2</sup> of 1.53, 0.89, and 0.74, respectively. Also, according to the results of current study, based on the flood volume relative error, peak discharge, base time, and time to peak, ModClark model had lower error in predicting the flood volume and peak discharge. The final results showed that flood source area increases in sub-watersheds from downstream to upstream, while it doesn’t follow any distribution in cell units.سیل یک اتفاق ناگهانی و رویدادی سریع و مخرب است که هر ساله در نقاط مختلف جهان باعث بروز خسارات جانی و مالی محسوس و نامحسوس میشود. کنترل و یا کاهش خسارت این عارضه ویرانگر نیازمند مطالعات صحیح و دقیق میباشد.در این راستا شناسایی مناطق دارای پتانسیل بالای تولید رواناب در آبخیز دارای اهمیت بسیاری میباشد. هدف از این پژوهش تعیین سیلخیزی بهصورت توزیعی و زیرحوضهای و مقایسه آنها در حوزه آبخیز خانمیرزا واقع در استان چهارمحال و بختیاری میباشد.بدین منظور ابتدا ورودیهای مدل با استفاده از نرمافزار ArcGIS 9.3 استخراج و سپس مدل واسنجی و اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد برای تعیین سیلخیزی برای واحدهای سلولی و زیرحوضهای با اجرای روش "عکسالعمل سیل واحد" ابتدا بارش طراحی با دوره بازگشتهای 25، 50 و 100 در محل ایستگاه آلونی استخراج، سپس میزان تاثیر هر یک از سلولها و زیرحوضهها بر آبنمود خروجی کل حوزه آبخیز بهدست آمد. نتایج ارزیابی مدل بر اساس مقایسه بین دبیهای هم عرض نشان داد، مدل در مرحله اعتبارسنجی با ریشه میانگین مربعات خطا، ضریب کارایی و ضریب تبیین بهترتیب برابر 1.53، 0.89 و 0.74 آبنمود سیلاب را با دقت بالایی شبیهسازی کرده است. همچنین، نتایج این پژوهش بر اساس نمایه آماری خطای نسبی حجم سیلاب، دبی اوج، زمان پایه و زمان تا اوج نشان داد که مدل ModClark در تخمین حجم سیلاب و دبی اوج خطای کمتری داشته است. نتایج نهایی نشان داد، سیلخیزی در واحدهای زیرحوضهای از پاییندست به سمت بالادست حوزه آبخیز افزایشی و در واحدهای سلولی از توزیع خاصی پیروی نمیکند.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621VIKOR methods in management and site selection of stone-mortar Dams, case study: Watershed Yakhlaqan Makooکاربرد روش VIKOR در مدیریت و برنامهریزی اجرای بندهای سنگی-ملاتی در حوزه آبخیز یخلقان ماکو14015110645210.22092/ijwmse.2016.106452FAمهشید سوریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهخدیجه ترککارشناس ارشد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهامالبنین بذرافشاناستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگانJournal Article20160621Site selection is the most significant and fundamental process in dam construction. Site selection of dam is one of the most important and effective steps of project implementation. Optimal site selection impacts on reducing the costs of dams establishing. Today, this matter is considered by managers and decision makers. So, different methods apply to site selection. Different parameters are important in text of site selection such as the sub-basins characteristics and hydraulic characteristics. This research determined the optimal location of stone–mortar dams implementation based on nine effective criteria in ten sub-watersheds in Yakhlaqan Makoo region. In this research, criteria weighting was done by AHP method. Then in order to implement stone-mortar dams, Priority of sub-watershed is identified by TOPSIS and VIKOR methods. According to the results, efficient criteria of stone-mortar dams site selection were the catchment area and channel length with 0.191, 0.204 weights. While, the road distance and villages distance were the inefficient criteria with 0.033 weights. The results of both methods identified sub-basins D1, D and H as suitable sub-basins to site selection. The purpose of this research was introduction of the decision support system techniques in identifying and ranking suitable sub-basins in the feild of stone-mortar dams' site selection.یکی از مهمترین و ابتداییترین مراحل ساخت سد، مکانیابی احداث سازه میباشد. مکانیابی سازههای آبخیزداری از جمله تحلیلهای مکانی است که در صورت مدیریت صحیح، تاثیر فراوانی در کاهش هزینه فعالیتهای آبخیزداری دارد. تعیین ویژگیهای زیرحوضهها و شناخت خصوصیات آنها در حوزه آبخیز، برای اجرای صحیح سازههای آبی از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورت اجرای پروژهها در مکانهای نامناسب، علاوه بر هدر رفت سرمایه ملی، وقوع پدیدههایی نظیر سیلابهای مهیب، سبب بدتر شدن شرایط حوضهها خواهد شد. هدف این پژوهش، معرفی و تبیین روشهای سیستم پشتیبانی تصمیمگیری در رتبهبندی زیرحوضههای بحرانی بهمنظور مکانیابی صحیح پروژههای آبخیزداری میباشد. در پژوهش حاضر، نه معیار موثر به منظور مکانیابی سدهای سنگی-ملاتی در ده زیرحوضه حوزه آبخیز یخلقان ماکو شناسایی و تعیین شدند. سپس معیارها به کمک ماتریس زوجی روش AHP وزندهی و زیرحوضهها با روشهای TOPSIS و VIKOR جهت اجرای سدهای سنگی-ملاتی اولویتبندی شدند. با توجه به نتایج، مهمترین معیارهای موثر جهت مکانیابی سدهای سنگی-ملاتی، مساحت زیرحوضه و معیار طول آبراهه اصلی با بیشترین وزن بهترتیب وزنهای 0.191 و 0.204 بودند. معیارهای فاصله روستا تا جاده نیز با کمترین وزن 0.033، پایینترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. در نهایت زیرحوضهها برای اجرای سدهای سنگی-ملاتی به کمک هر دو روش اولویتبندی شدند و نتایج حاصل از هر دو روش، زیرحوضههای یکسانی را بهعنوان زیرحوضههای بحرانی تعیین کردند.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Morphological classification of Ghezel Ouzan River and its changes trendطبقهبندی مورفولوژیکی رودخانه قزلاوزن سفلی و روند تغییرات آن15216410645310.22092/ijwmse.2016.106453FAحمیدرضا پیرواندانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0000-0000-0000علی جعفریاردکانیمربی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحسن شریعتجعفریاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160621This research has been done for the study of morphology of Ghezel Ouzan River from Ostoor to Manjil dams in two gorge and floodplain basins at 37 years period based on aerial photos, topographic maps and field surveying. The results showed the mean sinuosity ratios of, 1.46 and 1.22 for gorges and floodplain basins so that they can be classified as meandering and sinuous river reaches respectively. More sinuosity at gorge basin is due to the geological and tectonically factors. In the other words, the river plan initiate and mature based on rock canal that originated from above mentioned geological factors. At floodplain basin in Pavehrood to manjil dam with 60 km length river reach, the river showed three obvious sinuous canaliform, sinuous point bar, sinuous braided and braided and anastomising plan . At period 37 years braiding extend in the boundary about 1.2 km widths in Hezarrood area. If the rate of widening of the river in this basin presumes in uniform rate, the velocity of the river widening is about 32 meters per year that is noticeable. Bank erosion with meandering form of the river in Haroonabad area through meandering growth and extensions of the loops occurred up to 850 meters at the mentioned periods. Based on central angel of meanders loops, 57.72 percents of loops are extended modes, 25.93 % very extended, 16.05 of others are new so the river has meandering hazard. Extension mode of the loop growth is the main mode with 56% frequency and based on water shear stress distribution, geometry of loops and relative radius of the loops, consequently accumulation point of the shear stress, the modes of translations, rotation, compounding and chute and neck cut off are observed. More than 75 % of canal shifting cases of the river is toward left bank so that the construction of any structures on the left bank of the river would be dangerous. این پژوهش در زمینه مورفولوژی رودخانه قزلاوزن سفلی حد فاصل سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی در پریود زمانی 37ساله بر اساس نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با بازدیدهای میدانی انجام شده است. نتایج نشان داد که رودخانه در بازه کوهستانی و دشتی با میزان ضریب پیچشی متوسط 1.46 و 1.22 بهترتیب در زمره رودخانه پیچانرودی و سینوسی دستهبندی میشود. در بازه دشتی در حد فاصل سد پاوهرود تا سد منجیل بهطول 60 کیلومتر، رودخانه، سه پلان مشخص سینوسی کانالی شکل، سینوسی بارگذار، سینوسی چندشاخه و چندشاخگی و شریانی نشان داده است، حال آن که در بازه سنگی و کوهستانی متاثر از عوامل زمینشناختی بهصورت تنگدره مئاندری است. در طی دوره 37ساله، چندشاخگی رودخانه در ناحیه هزاررود به پهنای 1.2 کیلومتر توسعه داشته است که اگر این روند یکنواخت فرض شود، سرعت متوسط پیشروی بازه چندشاخه، 32 متر در سال است که میزان قابل توجهی است. در منطقه هارونآباد تا کوهکن، فرسایش کناری به شکل مهاجرت حلقههای مئاندری تا 850 متر در دوره زمانی یاد شده نیز بیانگر نقش ویرانگری رودخانه در بازههای پیچانرودی است. بر اساس زاویه مرکزی حلقههای مئاندر، 57.72 درصد حلقهها توسعه یافته، 25.93 درصد خیلی توسعه یافته، 16.05 درصد دیگر حلقهها، از نوع جوان رو به رشد هستند و لذا هنوز خسارات پیچانرودی رودخانه وجود دارد. غالبترین حالت فرسایش در انحناهای مئاندر، حالت توسعه یافتگی میباشد که بیش از 56 درصد حالات فرسایش را به خود اختصاص میدهد و بسته به نحوه توزیع تنش برشی آب، هندسه پیچ و شعاع انحناء نسبی آن و در نتیجه، محل تمرکز تنش برشی آب، حالات مختلف انتقال، چرخش، پیچیده شدن و پدیده میانبری نیز مشاهده شده است. بیش از 75 درصد جابهجایی محور رودخانه بهسمت جناح چپ بوده، لذا احداث هرگونه سازه و راه در جناح چپ خطرآفرین خواهد بود.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Assessment of soil erosion using RUSLE 3D, case study: Kan Watershedپهنهبندی فرسایش خاک با استفاده از مدل RUSLE 3D، مطالعه موردی: حوزه آبخیز کن16518110645410.22092/ijwmse.2016.106454FAمهناز باباییکارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه آزاد اسلامی یزدسید زینالعابدین حسینیاستادیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزدعلیاکبر نظری سامانیدانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانسید علی المدرسیاستادیار، گروه سنجش از دور و GIS، دانشگاه آزاد اسلامی یزدJournal Article20160621Recently soil erosion and sediment yield has become one of the most important problems of the environment. Soil erosion risk assessment and sediment yield are first steps to confront with this problem. In this regard, various models and methods proposed. What is certain, first of all must be verified the functionality of these models. The present study is carried out to KanSoleghan watershed in order to estimate the soil erosion risk and sediment yield. RUSLE 3D was used in geographical information system platform. Rainfall Erosivity (R), were obtained from monthly and annual data and IDW techniques, Soil Erodibility (K) were obtained from soil data and regin map, Land cover Management (C) using remote sensing techniques (with use of NDVI), LS using digital elevation model, Soil Conservation Practice with using slope percent map. Eventually based on RUSLE 3D model combining these factors together, annual average risk of soil erosion was obtained 22.20 t.ha<sup>-1</sup>.y to estimate the sediment delivery ratio was used several models, accordingly, the estimated annual sediment yield was overestimated in all models. Sedimentation basin was calculated using statistics gauging stations sooleghan (1.82 tons per hectare per year). Our study indicated that LS factors of the RUSLE 3D model (r<sup>2</sup>=0.68) were the most effective factors controlling soil erosion in the region. In general, it can be said that the reliability of the used data and used methods is too low and too many uncertainses exist for areliable calculation of soil loss amounts in kan soleghan watershed using the RUSLE 3D Model.فرسایش خاک و تولید رسوب امروزه به یکی از معضلات مهم طبیعی تبدیل شده است. در گام نخست مبارزه با این معضل باید به ارزیابی کمی فرسایش خاک و تولید رسوب پرداخت. در این رابطه مدلها و روشهای مختلفی ارائه شده است. آنچه مسلم است، قبل از هرچیز باید قابلیت این مدلها مورد راست آزمایی قرار گیرند. بدین منظور از معادله جهانی تلفات خاک تجدید نظر شده سه بعدی در قالب ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی در حوزه آبخیز کن سولقان استفاده شد. عامل فرسایندگی، با استفاده از اطلاعات بارش و با تکنیک درونیابی IDW پهنهبندی شد. مقادیر فرسایشپذیری خاک با استفاده از اطلاعات نمونهبرداری خاک در قالب نقشه واحدهای قابلیت اراضی محاسبه شد. تخمین عامل پوشش زمین با استفاده از شاخص تفکیک نرمال شده گیاهی NDVI انجام شد. عامل پستی و بلندی نیز با استفاده از مدل رقومی ارتفاع محاسبه شد. پهنهبندی عامل عملیات حفاظتی نیز با استفاده از نقشه شیب منطقه به درصد صورت گرفت. با ترکیب این عوامل بر اساس مدل، مقدار میانگین سالانه فرسایش 20.22 تن در هکتار در سال بهدست آمد. برای محاسبه بار رسوب از روشهای محاسبه SDR استفاده شد که بر این اساس متوسط سالیانه رسوب در هر یک از روشها بسیار بیشتر از رسوب ویژه حوضه در ایستگاه سولقان بود. رسوب ویژه حوضه محاسبه شده با استفاده از آمار ایستگاه هیدرومتری سولقان (1.82 تن در هکتار در سال) بود. این پژوهش همچنین نشان داد، عامل LS با ضریب همبستگی 0.68 درصد بیشترین تاثیر را در برآورد فرسایش سالیانه خاک داشته است. نتایج حاصل از این تحقیق در زمینه کاربرد مدل در این منطقه دلالت بر این داشت که مدل، میزان فرسایش حوضه را بسیار بیشتر از حد انتظار تخمین زده است. این تحقیق کارایی مدل RUSLE 3D را در بررسی وضعیت فرسایش حوزه آبخیز کن سولقان مناسب نمیداند.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621The impact of waterways bed's vegetation on flow hydraulic and bed formتأثیر پوشش گیاهی بستر آبراهه بر هیدرولیک جریان و فرم بستر18219211808310.22092/ijwmse.2019.118083FAنادر قلی ابراهیمیاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانعظیم شیردلیاستادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانابراهیم جوان نیکخواهدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانمجید حسینیاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20151007The riverbed and margin vegetation causes to increase in roughness against flow, decrease in average flow velocity, reduce water-energy, and alterations in layer velocity distribution (the flow velocity profile) across the river. In current experimental research, the effect of branching vegetation on the stream flow and bed formation is analyzed. The flow conditions are examined in experimental channel with 7 meter length, 25 cm width and height through different flow rates (3,5,7 lit/s) and slopes under different(0.001, 0.003, 0.005) and densities of vegetation (50, 25 and 12 percent). According to the processed data, it can be implicated that the difference between flow level, substrate, and rate is affected by the types of vegetation density; thereby existence of vegetation causes resistance to flow and depth increment. In all experiments, through the vegetation density increment, the bed erosion increases compared with the primary condition in which the most and least alterations are observed in 50 and 12-percent density, respectively. In the condition of equal flow rate with density increment, the flow depth is increased. The bed particle displacement in the section covered by vegetation is increased through density increment in which flow level in 50 is more than 25 and 12-percent density, as well as, flow substrate erosion and alteration whereas sediment (particles accumulation) is appeared frequently under less density at the end of section covered by vegetation.پوشش گیاهی در بستر و حاشیه رودخانه موجب افزایش زبری مسیر و کاهش میانگین سرعت جریان، کاهش انرژی آب و تغییر توزیع سرعت لایهای و بهعبارتی پروفیل سرعت جریان در مقطع عرضی رودخانه میشود. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر پوشش گیاهی شاخهای بر جریان و فرم بستر در آبراهه بررسی شد. شبیهسازی جریان در کانال آزمایشگاهی به طول هفت متر، عرض و ارتفاع 25 سانتیمتر با دبیهای سه، پنج و هفت لیتر بر ثانیه و شیبهای یک، سه و پنج در هزار و پوشش گیاهی مصنوعی از نوع شاخهای با تراکمهای 50، 25 و 12 درصد در شرایط مستغرق مورد آزمایش قرار گرفت. با توجه به دادهبرداری انجام شده، میتوان نتیجه گرفت که اختلاف بین رقوم سطح جریان و بستر جریان و همچنین، دبی جریان، تحت تأثیر انواع تراکم پوشش گیاهی قرار دارد. وجود پوشش باعث ایجاد مقاومت در برابر جریان و افزایش عمق میشود. در تمامی آزمایشها، با افزایش تراکم پوشش مقدار فرسایش بستر نسبت به شرایط اولیه بیشتر شد، بهصورتی که در تراکم 50 درصد بیشترین و در تراکم 12 درصد کمترین تغییر مشاهده شد. در شرایط دبی یکسان با افزایش تراکم، عمق جریان افزایش مییابد. جابهجایی ذرات بستر در منطقه دارای پوشش گیاهی با افزایش تراکم، افزایش مییابد که در تراکم 50 درصد، سطح جریان نسبت به تراکمهای 12 و 25 درصد بیشتر و همچنین در این تراکم، بستر جریان نسبت به سطح اولیه دچار فرسایش و تغییر فرم بیشتری شده و تهنشینی و تجمع ذرات در انتهای پوشش در شرایط با تراکم کمتر، بیشتر مشاهده شده است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Assessing effect of treated rain water catchment systems on activity of photosynthetic parameters in Apricot seedlingsبررسی اثر سامانههای سطوح آبگیر مدیریت شده روی فعالیت عوامل فتوسنتزی نهالهای زردآلو19320210645610.22092/ijwmse.2016.106456FAفرزاد بیات موحدمربی، بخش تحقیقات آبخیزداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، زنجان، ایرانسعید نجفیدانشجوی دکتری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-0965-6538محمد روغنیاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160621Knowledge about optimizing use of rain water under different systems for overcoming water stresses, maximization of crop yield and how their effects is very important. So in this research effect of Rain Water Catchment (RWC) systems under five treatments viz. control (A), eliminated of vegetation and pebble with a gravel filter (B), eliminated of vegetation and pebble without any gravel filter (C), insulated some portion by plastic with gravel filter (D) and insulated some portion by plastic without any gravel filter (E) on activity of photosynthetic parameters have been assessed. The research was conducted in a randomized complete block design with 3 replications for each treatment. RWCs were designed in 8, 5, and 0.5 meters for the length, width and depth respectively, as well as with 9 % downward slope. To facilitate runoff infiltration in root region; a gravel filter was created that was 10 cm diameter and 30 cm depth respectively, in all treatment. Four photosynthetic factor viz. Photosynthetic rate per unit leaf area, stomatal conductance, transpiration rate and substomatal CO<sub>2</sub> adsorption were measured after 10 and 23 days after one rainfall event in 2011. Results showed there are significant differences between measured factors except substomatal CO<sub>2</sub> adsorption under different treatments. Totally results of this research showed that two Rain Water Catchment systems including insulated some portion by plastic without any gravel filter (E) and eliminated of vegetation and pebble without any gravel filter (C) had maximum positive effect on activity of photosynthetic parameters in Apricot seedlings versus control treatment (A) exhibited minimum activity of photosynthetic parameters in Apricot seedlings. It can say the effect of treatments in runoff delivery to the Apricot seedlings is the cause of obtained aforementioned results.آگاهی از روشهای استفادهی بهینه از آب باران تحت سامانههای مختلف بهمنظور غلبه بر تنشهای آبی، ارتقاء عملکرد محصولات تولیدی و چگونگی تاثیر آنها امری مهم است. بنابراین، در این مقاله اثر سامانههای آبگیر باران تحت پنج تیمار بدون تغییر در سامانه (A)، تیمار با حذف پوشش گیاهی و سنگریزه همراه با فیلتر سنگریزهای (B)، تیمار با حذف پوشش گیاهی و سنگریزه بدون فیلتر سنگریزهای (C)، تیمار با عایق کردن بخشی از سامانه همراه با فیلتر سنگریزهای (D) و تیمار با عایق کردن بخشی از سامانه بدون فیلتر سنگریزهای (E) بر عوامل فتوسنتزی نهال زردآلو مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام طرح تیمارهای ذکر شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در ابعاد هشت، پنج و 5/0 متر بهترتیب برای طول، عرض و عمق در هر سامانه طراحی شد. ساختار سامانهها به گونهای بود که با شیب تقریبی نه درصد به سمت پاییندست ادامه مییافت. به منظور تسریع نفوذ رواناب و توزیع آن در منطقه ریشهدوانی فیلتری به قطر 10 و عمق 30 سانتیمتر در تمام تیمارها ایجاد شد. در سال 1390 پس از یک بارندگی 22 میلیمتری با فاصله زمانی 10 و 23 روز از بارندگی، چهار عامل فتوسنتزی شامل میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، هدایت روزنه ای آب، میزان تعرق و جذب CO<sub>2</sub>زیر روزنهای اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در سه عامل از چهار عامل اندازهگیری شده، اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف وجود دارد و جالبتر اینکه تیمارهای با بیشترین و کمترین عملکرد نیز در اکثر موارد با یکدیگر منطبق بودهاند که این امر میتواند وابستگی این عوامل به یکدیگر را بیان کند بهطوریکه کاهش یا افزایش هر عاملی سبب تاثیر در عامل دیگر میشود. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که سامانههای عایق کردن بخشی از سامانه بدون فیلتر سنگریزهای (E) و حذف پوشش گیاهی و سنگریزه بدون فیلتر سنگریزهای (C) بیشترین تاثیر مثبت را بر ارتقاء عملکرد عوامل فتوسنتزی نهالهای زردآلو داشته است. در حالی که تیمار بدون تغییر در سامانه (A) دارای کمترین عملکرد در عوامل فتوسنتزی بوده است. تأثیر تیمارهای مدیریتی در تحویل رواناب به نهالها عمدهترین دلیل در کسب این نتایج بوده است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Experimental study of hydraulic current in cylindrical aquaculture tankمطالعه آزمایشگاهی هیدرولیک جریان در مخزن استوانهای پرورش ماهی20320910645710.22092/ijwmse.2016.106457FAمسعود ساجدی سابقمربی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمجتبی صانعیدانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانحسینعلی عبدالحیدانشیار، موسسه تحقیقات شیلات ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانشهرام بهمنشدانشیار، موسسه تحقیقات شیلات ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانعباس متینفردانشیار، موسسه تحقیقات شیلات ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160621Aquaculture cylindrical tanks are growing in the world due to the less water consumption and more product efficiency. Study on Hydraulic of this tank is the first step for recognition of sedimentation and solid removal efficiency. This paper is a laboratory study based on flow velocity analysis in different flow depth. The results show that the flow velocity gradient increased in the vector of inlet current toward tank inner bank and due to the incoherence of ISO-velocity layers in different depth, the secondary currents shaped particularly near the tank bank. Also, related to jet current forces, reflected current formed in different parts of the tank pyramid by incidence of jet current to bank of the tank. Local velocity in the middle and beneath depth increased and reflected current depreciate in longer distance on circular current. By increasing the outlet central discharge, the current velocity increased in deeper depth. Due to the local and secondary flows, there is not a match velocity pattern for different discharges in tank. Range of ratio of local velocity to average velocity with depth of 0.2 from tank bottom changes between 0.6 and 1.78 for inlet discharges. Also the results show that the calculated Froude number in each local point related to ratio of local radius to tank radius.مخازن استوانهای پرورش ماهی، بهدلیل مصرف آب کمتر و راندمان تولید بیشتر در سطح جهان توسعه روز افزون یافته است. مطالعه هیدرولیک جریان این مخازن، اولین قدم برای شناختن پدیده رسوبگذاری و راندمان تخلیه رسوب میباشد. در این مقاله با تحلیل سرعت جریان در عمقهای مختلف مخزن، شرایط جریان در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری مورد مطالعه آزمایشگاهی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آنست که در راستای جریان ورودی، در نزدیکی دیواره گرادیان سرعت جریان به سمت دیواره افزایش مییابد و بهدلیل عدم تطابق خطوط هم سرعت در لایههای مختلف با یکدیگر، جریانهای چرخشی ثانویه، بهخصوص در نزدیکی دیواره مخزن شکل میگیرند. همچنین، متناسب با شدت جریان جت، جریان انعکاسی در محل برخورد جت آب با دیواره مخزن، بهوجود میآید که در فاصلهای کوتاه مجددا با دیواره مخزن برخورد نموده و سرعت جریان بهصورت موضعی بهخصوص در لایههای میانی و تحتانی افزایش مییابد و جریان انعکاسی، در لایههای سطحی در طول بیشتری مستهلک میشوند و با افزایش تخلیه میانی مخزن، جریان در لایههای تحتانی از شدت بیشتری برخوردار میشود. بهدلیل جریانات موضعی و ثانویه، مقادیر کمی هیدرولیکی در دبیهای مختلف متفاوت میباشند. اندازهگیریها در عمق 0.2 ارتفاع آب از کف بستر مخزن، دامنه تغییرات بین 0.6 تا 1.78 را برای نسبت سرعت به سرعت متوسط جریان در دبیهای مورد بحث نشان میدهد. همچنین، نتایج بیانگر آنست که عدد فرود محاسباتی در هر نقطه از حجم سیال، تابع نسبت شعاع موضعی نقطه به شعاع مخزن خواهد بود.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Investigation and analyzing the production of Artemisia rang lands base on meteorological drought index, case study: Isfahan Provinceبررسی و تحلیل تولید درمنهزارها بر اساس شاخصهای خشکسالی هواشناسی، مطالعه موردی: استان اصفهان21022010645910.22092/ijwmse.2016.106459FAبهاره شیرانیکارشناسارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآبادمرتضی خداقلیدانشیار، بخش تحقیقات آبخیزداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان، ایرانnullمجید منتظریاستادیار، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهانJournal Article20160621Among the widespread studies have made on drought, rangelands drought has just received little attention. This study investigates the effect of drought on rangelands of Isfahan province. For this, Standardized Precipitation Index (SPI), Rainfall Anomally Index(RAI), Percentage of difference between the measured rainfall and Statistical Index Annual Precipitation(SIAP) were assessed in different time periods and their relation with these type of rangelands production in Isfahan province were studied. In this study, the monthly precipitation data in Esfahan, Meyme and Shahreza stations and forage production data in Charmshahr, Moote, Gardaneshadian rangelands in the period 1998-2007 were used. To investigate the relationship between indices and pastures production, the Pearson correlation was used. The results showed that only in Moote pasture, there were significant relationship and in the other pastures due to the special conditions, there was no correlation between these two variables The results indicate that effect of time periods were more than effect of indexes and spring rains have the greatest effect on the production of rangelands with <em>Artemisia sieberi</em> type in Isfahan province. Finally, the percentage of difference between rainfall in the range 3 month with 0.867 and then RAI 3 with 0.863 and SPI 3 with 0.802 were determined as the most appropriate index of drought.در میان مطالعات گستردهای که در زمینه خشکسالی صورت گرفته، سهم خشکسالی مراتع بسیار ناچیز است. لذا در این تحقیق به بررسی اثرات خشکسالی بر روی درمنهزارهای استان اصفهان پرداخته شده است. بدین منظور از دادههای بارش ماهانه سه ایستگاه اصفهان، میمه و شهرضا و دادههای تولید سه سایت مرتعی چرمشهر، موته و گردنه شادیان در طی دوره آماری 1386-1377 استفاده شد. روشهای بهکار گرفته شامل شاخصهای بارش استاندارد (SPI)، ناهنجاری بارش (RAI)، درصد تفاضل بارش و معیار بارش سالانه (SIAP) در بازههای زمانی مختلف میباشد. برای بررسی ارتباط بین شاخصها و تولید در این مراتع نیز، از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که تنها در مرتع موته، ارتباط تولید و شاخصها معنادار بود و در دو مرتع دیگر بهدلیل شرایط خاص موجود در آنها، بین این دو متغیر، همبستگی وجود نداشت. همچنین، مشاهده شد که تاثیر بازههای زمانی بیشتر از نوع شاخصها میباشد و بارشهای بهاره بیشترین تاثیر را بر روی تولید درمنهزارهای استان اصفهان داشته است. در نهایت شاخصهای درصد تفاضل بارش در بازه سهماهه با مقدار همبستگی 0.867 و پس از آن RAI3 با مقدار 0.863 و SPI3 با مقدار 0.802 بهعنوان مناسبترین شاخصهای خشکسالی تعیین شدند.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Technical Note: Constraints to residential land use development arising from flood and runoff coefficient in a land use planning framework, case study: Ziarat Watershed, Golestan Provinceگزارش فنی: محدودیت توسعه کاربری سکونتگاهی ناشی از سیلاب و ضریب رواناب در چارچوب آمایش سرزمین، مطالعه موردی: حوزه آبخیز زیارت گرگان22123510646210.22092/ijwmse.2016.106462FAعلی عبداللهزادهکارشناس ارشد، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجید اونقاستاد، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانامیر سعدالدیندانشیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانرئوف مصطفیزادهاستادیار، دانشکده فناوری کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی0000-0002-0401-0260Journal Article20160621Identification the source areas of surface runoff and flood prone zones and their impact on residential expansion are important. The aim of the present study is to consider the impact of potential runoff coefficient and flood inundation for different recurrence intervals in analyzing residential expansion for the current land use pattern as well as suitable land use allocation based on the systemic land use planning of Iran in the Ziarat watershed in Golestan Province. The pre-processed Landsat TM image 2010 was used to determine the land use map of the study area and then a suitability analysis is then carried out to establish the potential residential development area in the framework of Iranian systemic land use planning model. The raster layers of slope, soil type, and land use were prepared and the potential runoff coefficient values were determined using the attributes. Floodplain zonation maps were delineated by integrating HEC-RAS and ArcGIS in different return periods. The results indicate that the residential area covers 3.4% of the study area and 9% of the study area was assigned as 1 and 2 suitability classes, according to land use planning model. On the basis of the potential runoff coefficient map, the average runoff coefficient was 0.51%. Based on the combined flood zone maps and runoff coefficient, the flood prone areas will increase for 25, 50, 100, and 200 year floods for both current and determined residential land uses. The areas of flood-secure regions in current residential land use were 318.47, 317.46, 316.44, and 316.44 ha for different design floods respectively. Increasing the return period from 20-50 to 100-200 years lead to an increase of flood zone extent (3.5 ha).بر اساس اهمیت تهیه نقشههای پهنهبندی ضریب رواناب، سیلاب و نیز تاثیر آنها روی توسعه سکونتگاهی، هدف پژوهش حاضر اعمال تاثیر میزان ضریب رواناب آبخیز و پهنههای مختلف سیلابدشت در دوره بازگشتهای مختلف بر توسعه کاربری مسکونی در شرایط کاربری مسکونی فعلی و کاربری مسکونی بر مبنای مدل سیستمی آمایش سرزمین در حوضه زیارت استان گلستان است. نقشه کاربری مسکونی فعلی منطقه مورد مطالعه با استفاده از اطلاعات حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده TM و بازدیدهای میدانی تهیه شد و سپس برای ارزیابی توان توسعه سکونتگاهی از مدل سیستمی آمایش سرزمین استفاده شد. همچنین، اطلاعات لازم برای تعیین ضریب رواناب شامل نقشه کاربری اراضی، شیب و بافت خاک تهیه و سپس مقادیر ضریب رواناب با استفاده از جدول سه ترکیبی تعیین شد. پهنهبندی خطر سیل در دوره بازگشتهای مختلف با استفاده از الحاقیه HEC-GeoRAS در محیط ArcMap انجام شد. نتایج نشان داد، 4/3 درصد از مساحت منطقه در وضعیت فعلی به کاربری سکونتگاهی اختصاص دارد، همچنین، بر اساس مدل سیستمی آمایش سرزمین، حدود نه درصد مساحت منطقه در طبقه مناسب یک و دو توسعه سکونتگاهی قرار دارد. با توجه به نقشه ضریب رواناب، متوسط ضریب رواناب بالقوه برابر 0.51 درصد است. با تلفیق نقشه ضریب رواناب با سیلاب با دوره بازگشتهای مختلف (25، 50، 100 و 200ساله) مشخص شد که در کاربری سکونتگاهی موجود، مناطق امن از خطر سیلاب بهترتیب برابر 47/318، 46/317، 44/316 و 44/316 هکتار میباشند. بنابراین، با افزایش دوره بازگشت، مساحت مناطق تحت تاثیر سیلاب در هر دو کاربری فعلی و نیز کاربری آمایشی افزایش یافته و این افزایش پهنه سیلاب در دوره بازگشت 100 و 200ساله نسبت به دوره بازگشتهای پایینتر برابر 5/3 هکتار بوده است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008220160621Technical Note: Evaluating of Rational, SCS and Cypress-Creek methods for determination of Surface Runoff Coefficient in basins with area less than 50 km2 in Mazandaran Provinceگزارش فنی: ارزیابی روشهای استدلالی، SCS و سیپرس-کریک برای تعیین ضریب رواناب حوضههای با مساحت کمتر از 50 کیلومتر مربع استان مازندران23624710646510.22092/ijwmse.2016.106465FAبهروز محسنیمربی، بخش علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه پیام نورهادی رزاقیانمربی، بخش علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه پیام نورعبداله درزی نفتچالیاستادیار، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریاسماعیل نیکزادکارشناس بخش GIS شرکت سهامی آب منطقهای مازندرانJournal Article20160622Runoff as one of the water balance components of a basin, is of great importance in watershed and water resources management. Suitable estimation of runoff is requires to determination of runoff coefficient. In this study, runoff coefficient was estimated for return periods of 25 and 50 years using rational, SCS and Cypress-Creek methods for basins up to 50 square kilometers. GIS software was used to overlay layers and basin analysis. Chow<sup>,</sup> s table was used to correspondence different methods. Due to the lack of compliance with Chow<sup>,</sup> s table and estimating lower runoff coefficients than reality in most of the study area, Rational Method did not provide suitable results. Cypress-Creek method was also effective in some basins due to it similarity with the SCS method. Average equivalent runoff coefficient of C<sub>25</sub>=0.37 and C<sub>50</sub>=0.41 demonstrated high accuracy of SCS method compared with two other methods. According to the soil conservation service method, minimum and maximum runoff coefficients of 25- year return period were related to Chalakrud 1 (0.06) and Safarood 4 (0.61) watersheds, respectively. Also, the minimum and maximum runoff coefficients of 50- year return were 0.1 (for Chalakrud 1) and 0.65 (for Safarood 4), respectively. According to the results of three methods, the lowest runoff coefficients were obtained for watersheds with the highest area and the lowest rainfall intensity.رواناب بهعنوان یکی از مولفههای بیلان آب حوضه، اهمیت زیادی در آبخیزداری و مدیریت منابع آب دارد. برآورد مناسب میزان رواناب، مستلزم تعیین ضریب رواناب میباشد. در این پژوهش، ضریب رواناب با دوره بازگشتهای 25 و 50 ساله حوضههای تا مساحت 50 کیلومتر مربع استان مازندران با استفاده از سه روش استدلالی، SCS و سیپرس-کریک برآورد شد. از نرمافزار GIS برای همپوشانی لایهها و تحلیل اطلاعات حوضه استفاده شد. جدول چاو مبنای تناظر روشهای مورد استفاده در این پژوهش قرار گرفت. روش استدلالی بهدلیل عدم تناظر با جدول چاو و محاسبه ضریب رواناب کمتر از واقعیت در اکثر موارد، نتایج مطلوبی ارائه نداد. روش سیپرس-کریک بهدلیل قرابت با روش SCS کارایی لازم را در برخی از حوضهها نشان داد. میانگین ضریب رواناب معادل 0.37=C<sub>25</sub> و 0.41=C<sub>50</sub> بیانگر دقت بسیار بالای روش SCS نسبت به دو روش دیگر در این پژوهش میباشد. مطابق روش سازمان حفاظت خاک، کمترین و بیشترین ضریب رواناب با دوره بازگشت 25ساله بهترتیب مربوط به حوزه آبخیز چالکرود یک (0.06) و صفارود چهار (0.61) تعیین شد. کمترین و بیشترین ضریب رواناب با دوره بازگشت 50ساله نیز بهترتیب مربوط به حوزه آبخیز چالکرود یک (0.1) و صفارود چهار (0.65) برآورد شد. بر اساس نتایج بهدست آمده از هر سه روش، حوضههای دارای بیشترین مساحت و کمترین شدت بارندگی، کمترین ضریب رواناب را دارا بودند.