پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Application of linear programming for optimization of Aharchai basin crop pattern in existing and development conditionsکاربرد برنامهریزی خطی در بهینهسازی سطح زیرکشت حوزه آبخیز اهرچای در شرایط موجود و توسعه24825510680810.22092/ijwmse.2016.106808FAحسام قدوسیاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانسمیرا سادات مرسلیدانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانJournal Article20150602Crop pattern has significant effect on optimum use of water resources and agricultural management. Present research accomplished to achieve optimum crop pattern in Aharchai Basin located in the downstream of Sattarkhan Dam. The study area is about 3000 ha using traditional irrigation method, wherein low irrigation efficiency and water shortage are the most important problems. In order to determine optimum crop pattern and to provide a suitable way to increase agricultural benefit and productivity, a linear programming model in both cases of the current and improved irrigation system conditions was simulated in the Mathematica software. After simulation, in order to maximize benefits, the area of each product was determined through two different simulation states. Results showed that if agricultural lands employ modern irrigation methods, the benefit of agricultural activities would increase by 30%, i.e. it would rise from 98 to 128 billion Riyals in a year.الگوی کشت نقش بهسزایی در مصرف بهینه از منابع آب و خاک و به تبع آن در مدیریت واحدهای زراعی دارد. پژوهش حاضر بهمنظور دستیابی به الگوی کشت بهینه در اراضی حوزه آبخیز اهرچای واقع در پایاب سد ستارخان انجام گرفته است. اراضی مورد مطالعه واقع در شهرستان اهر با وسعت تقریبی 3000 هکتار میباشند و در حال حاضر آبیاری در منطقه مورد مطالعه به صورت سنتی بوده و راندمان پایین این نوع آبیاری و کمبود آب از جمله مشکلات کشاورزی در این منطقه میباشد. بهمنظور تعیین الگوی کشت بهینه و ارایه راهکاری مناسب جهت افزایش سود خالص و بهرهوری آب، مدل برنامهریزی خطی در دو حالت، شامل شرایط موجود و شرایط بهبود سیستم آبیاری در محیط نرمافزار Mathematica و با در نظر گرفتن محدودیتهای طراحی، شبیهسازی شد. پس از انجام شبیهسازیها مقادیر سطح زیرکشت هر محصول در دو حالت مختلف شبیهسازی بهمنظور حداکثرسازی سود تعیین شد. نتایج نشان داد که در صورت توسعه زمینهای کشاورزی با روشهای مدرن آبیاری، سود حاصل از درآمد کشاورزی نسبت به حالت موجود یا سنتی از 98 میلیارد ریال به 128 میلیارد ریال یعنی معادل 30 درصد افزایش مییابد.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Identifying the gully erosion potential by using artificial neural network (ANN), case study: Troud Watershedتعیین پتانسیل فرسایش خندقی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، مطالعه موردی: حوزه آبخیز طرود25626310680910.22092/ijwmse.2016.106809FAصمد شادفردانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20141230Gully erosion is a type of water erosion that causes significant sedimentation in watersheds and damages in agricultural lands, rangelands, and infrastructures. This study was conducted to determine the potential of gully erosion by artificial neural network. The Levenberg-Marquardt (LM) algorithm and Multi-Layer Perceptron were used employing soil, geology, land use, distance to fault, slope, aspect, distance from roads, distance from drainage, and elevation data as its variables. Results showed that the structure of 1-13-9 with sigmoid activation function in the hidden layer is more suitable for gully erosion potential assessment. Zonation of gully erosion revealed that the watershed area was divided into different classes of different extent, including 70.26% in very low, 1.71% in low, 2.45% in medium, 2.65% in high, and 22.93% in very high potential class. Furthermore, results indicated that slope less than 10%, 50 m distance from the stream, rangeland area, and lithological units of EM and M2 had the greatest impact on the occurrence of gully erosion.یکی از انواع فرسایش آبی که باعث ایجاد فرسایش و رسوب در حوزههای آبخیز میشود و خسارتهای زیادی به اراضی کشاورزی، مرتعی و تاسیسات زیر بنایی وارد مینماید، فرسایش خندقی میباشد. در این تحقیق بررسی فرسایش خندقی با هدف تعیین پتانسیل آن با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی انجام شده است. جهت تعیین پتانسیل فرسایش خندقی از ساختار پرسپترون چندلایه و الگوریتم لونبرگ مارگوت با بهکارگیری متغیرهای خاک، سنگشناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از شبکه آبراههها و طبقات ارتفاعی استفاده شد. نتایج نشان داد، ساختار 1-13-9 با تابع فعال سیگموئید در لایه پنهان برای بررسی پتانسیل فرسایش خندقی مناسبتر است. نتایج پهنهبندی فرسایش خندقی نشان داد که 70.26 درصد از حوزه آبخیز در طبقه خیلی کم، 1.71 درصد در طبقه کم، 2.45 درصد در طبقه متوسط، 2.65 درصد در طبقه زیاد و 22.93 درصد در طبقه خیلی زیاد قرار گرفته است. از سوی دیگر نتایج نشان داد که شیب کمتر از 10 درصد، فاصله از آبراهه تا 50 متری، واحدهای سنگشناسی EM و M2 و کاربری مرتع بیشترین تاثیر را در رخداد فرسایش خندقی دارند.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Performance of permeability equations and surface permeability study on Yazd floodwater spreading areasکارایی معادلات نفوذ و بررسی نفوذپذیری سطحی در عرصههای پخش سیلاب استان یزد26427410681010.22092/ijwmse.2016.106810FAمحمدرضا فاضل پور عقدائیدانشجوی دکتری، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزدحسین ملکینژاددانشیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزدمحمدرضا اختصاصیاستاد، دانشکده منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزدجلال برخورداریمربی، ﺑﺨﺶ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺧﺎک و آﺑﺨﯿﺰداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، یزد، اﯾﺮانJournal Article20160720The main objective of water spreading projects is recharging aquifers. In this study, changes of soil surface permeability in Yazd water spreading projects, including Sirizi in Bafgh, Herat and Miankouh in Mehriz were investigated. Using a double ring, 12 Permeability tests (in first and fourth strips and three tests for each strip) were performed. Using measured data the performance of permeability equations such as Kostiakov, Kostiakov-Lewis, Horton, SCS, and Philip were compared in estimating cumulative infiltration and infiltration rate in the study areas. Results showed that average permeability for Bafgh, Herat and Mehriz water spreading projects were about 1.06, 1.52 and 2.94 cmhr<sup>-1</sup>, respectively. The best equation for estimating cumulative infiltration in Bafgh was the Horton equation with RMSE and Nash Sutcliffe coefficients of 0.097 and 0.992, respectively, while in Herat and Mehriz the best equation was the Kostiakov-Lewis equation with Nash-Sutcliffe coefficient and RMSE of 0.385, 0.994, 0.081 and 0.991 respectively.از اهداف اصلی اجرای پروژههای پخش سیلاب، نفوذ آب به داخل خاک و تغذیه آبخوانها است. بدین منظور، تغییرات نفوذپذیری خاک سطحی در عرصههای پخش سیلاب در استان یزد شامل پخش سیلاب سیریزی بافق، هرات و میانکوه مهریز بهعنوان نماینده مناطق خشک و نیمهخشک بررسی شد. در این پژوهش، در هر عرصه پخش سیلاب 12 آزمایش نفوذپذیری (نوارهای اول تا چهارم و در هر نوار سه آزمایش) به روش استوانههای مضاعف انجام شد. با استفاده از دادههای حاصل از اندازهگیری نفوذ، کارایی مدلهای نفوذ کوستیاکوف، کوستیاکوف-لوییس، هورتن، SCS و فیلیپ در برآورد نفوذ تجمعی در عرصههای پخش سیلاب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، میانگین نفوذپذیری برای عرصههای پخش سیلاب سیریزی بافق، هرات و میانکوه مهریز بهترتیب 1.06، 1.52 و 2.94 سانتیمتر در ساعت است. همچنین، معادله مناسب برآورد نفوذ تجمعی برای عرصه پخش سیلاب بافق، معادله هورتن با RMSE برابر 0.097 و ضریب ناش و ساتکلیف برابر 0.992 بوده و برای عرصههای پخش سیلاب مهریز و هرات معادله کوستیاکوف- لوئیس با ضرایب RMSE و ناش و ساتکلیف بهترتیب برابر 0.358، 0.994 و 0.081، 0.991 از کارایی بیشتری در برآورد نفوذ تجمعی برخوردار است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Determine the amount of Sediment yield Marl lands in watershed basin in rainfall simulator scaleتعیین میزان سهم رسوبدهی اراضی مارنی در حوزه آبخیز حبلهرود با مقیاس شبیهساز باران27528910681110.22092/ijwmse.2016.106811FAعلیرضا حبیبیدانشجوی دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه خوارزمی تهران و کارشناس ارشد، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0003-4815-4028امیر صفاریدانشیار، دانشکده جغرافیا، دانشگاه خوارزمی تهرانامیر کرمدانشیار، دانشکده جغرافیا، دانشگاه خوارزمی تهرانJournal Article20160404Process erosion is one of the most important degradation process, particularly in semi-arid climate. Identify the sediment of the issues is important for watershed managers and planners. The main purpose of evaluating and comparing the potential contribution of this research has been deposition of marl formations. This study was conducted in hablerood basin and in the northern city of garmsar. for this reason, constructive map lithological was prepared as a unit in geographic information systems.then, the potential value erosion on sediment collected simulators rain comforts' with intensity4mm and continuing 10 minutes in the category marl and none marl has been determined. the results showed that in hablerood basins contribution marl and none marl land respectively59.4 and 40.6 percent. While in terms of lands area. marl and none marl land respectively 21.4 and78.6 percent.particularly sedimentation marl lands was 2.38 ton in hectares, that twice none marl land.this study showed that the use of simulators rain in order to determine the contribution of sediment formations suitable method for watershed planners, to estimate the erosion rate is correct.فرایند فرسایش یکی از مهمترین فرایند تخریب سنگها در طبیعت بهویژه در اقلیم نیمهخشک میباشد. اولویتبندی پتانسیل رسوبزایی آنها از مسائل پر اهمیت برای مدیران و برنامهریزان حوزههای آبخیز است. این مطالعه در حوضه حبلهرود و شمال شهر گرمسار با هدف بررسی و مقایسه سهم رسوبدهی سازندهای مارنی و غیرمارنی انجام شده است. برای این منظور نقشه واحدهای لیتولوژیکی بهعنوان واحد کاری در سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. سپس، پتانسیل مقدار رسوب بر اساس رسوب جمعآوری شده از دستگاه شبیهساز باران کامفورست با شدت چهار میلیمتر در دقیقه و تداوم 10 دقیقه در دو گروه لیتولوژی مارنی و غیرمارنی انجام شده است. نتایج نشان داد، در حوضه حبلهرود سهم رسوبدهی، اراضی مارنی و غیرمارنی بهترتیب 40.6 و 59.4 درصد بوده است. در حالی که از لحاظ وسعت اراضی مارنی و غیر مارنی بهترتیب 21.4 و 78.6 درصد است. رسوب ویژه اراضی مارنی در کل حوضه 2.38 تن در هکتار بوده که دو برابر رسوب اراضی غیرمارنی است. تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از دستگاه شبیهساز باران بهمنظور رتبهبندی سهم رسوبدهی حاصل از سازندها، برای پژوهشگران حوزههای آبخیز روشی مناسب، جهت برآوردی صحیح از میزان فرسایش میباشد.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922The factors analysis of information, related to socio-economic effects of watershed management activities, according to the villagers point of view of Gosh Watershed of Mashhadتحلیل عاملی اثرات اقتصادی-اجتماعی فعالیتهای بیومکانیکی آبخیزداری از دید آبخیزنشینان حوزه آبخیز گوش شهرستان مشهد29030210681210.22092/ijwmse.2016.106812FAابوالقاسم دادرسی سبزوارمربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، مشهد، اﯾﺮانعلی گزنچیاناستادیار، تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، مشهد، اﯾﺮانمحمد نمکیاستادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، ارومیه، اﯾﺮانJournal Article20151003Social and economical evaluation of watershed management activities, is an important criterion for its validation. The main objective of present study was, identification and analysis of socio-economic impacts of watershed management operations implimented in Gosh village wich is located in 60 km north of Mashhad. The sample data of this study was consisted of 38 extension workers were randomly selected from the study area based on Cochran’s sampling methodology. The research instrument consisted of three parts in Likert scale. The validity of the questionnaire was analyzed and reliability coefficient was calculated for the questionnaire using Cronbach's alpha ratio of 0.745. These amounts showed that questionnaire has an acceptable ability for data gathering. Factor analysis was the major statistical method. The results offactor analysis indicated that socio-economic effective parameters are increasing garden and farm area, increasing qanats water discharge, increasing rangeland area, and preventing lands flood damages. These four factors, in general, had more than 60 percent of the total variance. Final results indicated that watershed management activities have improved qanats water discharge by flood control and aquifer rechrge and increased the area of Agricultural and garden lands. Also, conseving activities in rangelands caused improving of vegetation cover density and the area of rangelands.ارزیابی اقتصادی و اجتماعی طرحهای آبخیزداری، معیار مهمی برای ارزشگذاری آنها محسوب میشود. تحقیق پیشرو با هدف بررسی، شناخت و تحلیل اثرات اجتماعی-اقتصادی عملیات آبخیزداری اجرا شده، از دید روستائیان انجام شد. روش تحقیق برای بررسی ابعاد تئوریک موضوع به روش اسنادی و برای تکمیل پرسشنامههای مورد نیاز، به روش پیمایشی بود. جامعه آماری منتخب، 152 خانوار روستای گوش، واقع در 60 کیلومتری شمال شهر مشهد از استان خراسان رضوی بودند که 38 نفر از آنان، بهطور تصادفی و به روش محاسبه با فرمول کوکران، انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه بود که پس از تهیه، آزمون اعتبار و تائید پایایی (0.745=α)، بهصورت حضوری در محل تکمیل شد. به روش تحلیل عاملی و با کمک آمار توصیفی، مبتنی بر نظرخواهی از مردم و نتایج حاصل از استخراج اطلاعات پرسشنامهها، میزان اثرگذاری اجتماعی-اقتصادی طرحهای آبخیزداری اجرا شده، مشخص شد. در تحقیق، از مقیاس لیکرت، برای آنالیز و سنجش اثرات استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عاملی نشان داد که متغیرهای تاثیرگذار اقتصادی و اجتماعی، در چهار عامل اصلی شامل: افزایش سطح اراضی باغی و کشاورزی، افزایش آبدهی قنوات، افزایش اراضی مرتعی و جلوگیری از سیل و خسارات ناشی از آن به اراضی، بروز نمود. این چهار عامل در مجموع، بیش از 60 درصد از کل واریانس را تبیین نمودند. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که اجرای عملیات آبخیزداری توانسته است با کنترل سیل و تغذیه آبرفت، آبدهی قنوات را بهبود و سطح اراضی کشاورزی و باغی را افزایش دهد. همچنین، اجرای عملیات حفاظتی در مراتع، موجب بهتر شدن تراکم پوشش گیاهی و افزایش سطح مراتع شده است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Possiblility of soil nutriente recovery from unusual water, a case study of Poldasht flood spreading stationامکان بازیافت عناصر غذایی خاک از آبهای غیرمتعارف، مطالعه موردی: ایستگاه پخش سیلاب بر آبخوان پلدشت30330910681310.22092/ijwmse.2016.106813FAرضا سکوتی اسکوئیدانشیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، ارومیه، اﯾﺮانمحمد حسین مهدیاناستاد، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20150304Floods water contain sediments that affect the fertility of coarse grain alluvial fan and flood plains after deposition, through increasing their nutrients. In this study, the effects of flood spreading were investigated on the recovery of soil nutrients at the Poldasht flood spreading station of west Azerbaijan during 10 years., The first three bands that have been flooded, were selected at the flood spreading channels. In each strip, six soil samples of of 0-20 cm depths, were taken and total nitrogen, phosphorus, potassium, and soil organic carbon were measured. For statistical analysis, t-test non-parametric tests were used where the data had normall distribution or not, respectively; . According to the results, the amount of soil organic carbon and total nitrogen increased from 0.23 to 0.33 and 0.027 to 0.039 percent, respectively during the implementation years. Exchangeable phosphorus and potassium were significantly increased from 2.69 to 5.32 and 145.93 to 206.52 parts per million, respectively. On the other hand, there was a significant difference for some factors of the spreading bands at 5% probability. Amounts of phosphorus, soil organic carbon and nitrogen in the upper strips were significantly more than lower bands. However, there was no significant change on the amount of potassium. The results showed that the flood spreading increased soil nutrients which reduce the fertilizers application.سیلابها حاوی مواد رسوبی بوده که پس از نهشتهگذاری در حاصلخیزی مخروط افکنهها و دشتهای سیلابی متشکل از رسوبات دانهدرشت از طریق افزایش عناصر غذایی، مؤثر هستند. در این پژوهش، اثرات پخش سیلاب بر بازیافت عناصر غذایی اصلی خاک در عرصه پخش سیلاب بر آبخوان پلدشت واقع در استان آذربایجان غربی طی 10 سال مورد ارزیابی قرار گرفت. در این رابطه، در حد فاصل نهرهای گسترش سیلاب و سه نوار اول پخش سیلاب که سیلگیری شدهاند، به تعداد سه نمونه مرکب حاصل از اختلاط چهار نقطه در هر نوار و از عمق 20-0 سانتیمتری خاک به همراه لایه رسوب، نمونهبرداری و عوامل درصد ازت کل و کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگینها، چنانچه دادهها دارای توزیع نرمال بود، از آزمون آماری t و در غیر این صورت از آزمونهای ناپارامتری استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مقدار کربن آلی و ازت کل خاک در طول سالهای اجرای طرح بهطور محسوسی بهترتیب از 0.23 به 0.33 و از 0.027 به 0.039 درصد افزایش یافته است. مقدار فسفر تبادلی هم در طول سالهای اجرای طرح از 2.69 به 5.32 و پتاسیم قابل تبادل از 145.93 به 206.52 قسمت در میلیون بهطور معنیداری افزایش یافته است. از سوی دیگر، اختلاف مقادیر برخی از عناصر در نوارهای پخش در سطح پنج درصد معنیدار است، بهطوری که مقادیر فسفر، کربن آلی و ازت خاک در طول نوارهای پخش بالادست بهطور معنیداری تا دو برابر بیشتر از نوارهای پایینی است، ولی میزان پتاسیم تغییر معنیداری نداشته است. این نتایج نشان داد که پخش سیلاب موجب افزایش عناصر غذایی اصلی خاک شده که به تبع آن امکان کاهش کاربرد کود بهوجود آمده است.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Estimation of paleoclimate status by chloride geochemical tracers in Ardabil Plain vadose zoneارزیابی تغییرات اقلیم دیرینه به کمک ردیاب شیمیایی کلر در رسوبات منطقه غیر اشباع دشت اردبیل31032110681410.22092/ijwmse.2016.106814FAحسین سعادتیاستادیار، گروه منابع طبیعی-محیط زیست، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایرانJournal Article20150416In this study, rainfall, percolation and hydrogeological processes relationship were evaluated using geochemical tracers to determinate paleoclimate in the Ardabil Plain. The occurrence of dry and wet periods was also determined with the help of tracer used in six profiles. The Dry and wet periods were then evaluated by the Edmund-Allison equations based on interpretation of soil water chloride concentrations and long–term precipitation measured in different periods. Applying the chloride mass balance technique to soil water chloride profiles improved the boundary conditions associated with wetter and drier climate in last times. The estimated ages through sediment cores chemistry varied from 737 years in Imijah core to 4511 years in Gharahlar core with two recorded dry and wet periods. Precipitation of recently drier climate was estimated around 202 mm in 116 last years and second drier climate was estimated around 83 mm in 473 last years. Precipitation of recently wetter climate was also estimated around 451 mm in 210 last years and second wetter climate was estimated around 703 mm in 735 last years. The second wetter had the highest amount of precipitation in 3600 years period. The Ardabil plain had a moderate drier climate since 1100 to 2900 years ago. In addition, the results showed that the wetter climate happened during last 2900 to 3550 years. According to this results, the present climate moves towards drier climate. A comparative analysis of data from six profile sites indicated that there were short term oscillations of wetter and drier climate.در این تحقیق با روش ردیاب شیمیایی، ارتباط فرایندهای بارش، نفوذ و هیدروژئولوژی در دورههای مختلف گذشته بهمنظور تعیین دورههای اقلیمی دیرینه، در دشت اردبیل ارزیابی شده است. وقوع خشک و ترسالیهای متوالی در دورههای گذشته، در این روش با ارزیابی پروفیلهای کلراید در شش پروفیل حفرشده در دشت اردبیل، مشخص شد. برای معین شدن زمان وقوع خشک و ترسالیها در اعماق پروفیلها، سن آبهای قرارگرفته در اعماق خاک بهوسیله معادله و منحنیهای مربوط، محاسبهشده که سن برآورد شده املاح رسوبات دشت اردبیل در روش رابطه ادموند-آلیسون از ۷۳۷ سال در پروفیل ایمیچه تا ۴۵۱۱ سال در پروفیل قرهلر متغیر بود. در ۱۱۰۰ سال اخیر، دو ترسالی و دو خشکسالی عمده ثبت شد. آخرین خشکسالی در ۱۱۶ سال پیش با ۲۰۲ میلیمتر بارش و دومین خشکسالی در ۴۷۳ سال پیش با ۸۳ میلیمتر بارش برآورد شد. در همین دوره آخرین ترسالی در ۲۱۰ سال پیش با ۴۵۱ میلیمتر بارش و دومین ترسالی در ۷۳۵ سال پیش با ۷۰۳ میلیمتر بارش ثبت شد که این ترسالی بیشترین مقدار بارش برآورد شده در کل دوره ۳۶۰۰ بهدستآمده بوده است. دشت اردبیل از ۱۱۰۰ تا ۲۹۰۰ سال پیش به مدت ۱۸۰۰ سال یک خشکسالی متوسط را تجربه کرده که نشاندهنده طولانی بودن دورههای خشکسالی ها در این دشت است. در دوره ۲۹۰۰ تا ۳۵۵۰ سال پیش دوره ترسالی با نوساناتی اتفاق افتاده است. با توجه به این موضوع منطقه اردبیل یکروند بهسوی خشکسالی در پیش دارد. البته در این روند خشکسالی، دورههای تر و خشکسالی با تغییرات اقلیمی کمتر، میتواند اتفاق بیافتد.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922The role of water resources in the land use planning in Talvar Watershed, Kurdistan, Iranنقش منابع آب در آمایش سرزمین حوضه تلوار در استان کردستان32233110681510.22092/ijwmse.2016.106815FAعطا امینیاستادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، کردستان، اﯾﺮان0000-0001-9358-185Xرنگین حیدریکارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞ ﮐﺸﺎورزی، کردستان، اﯾﺮانمجید حسینیاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایراننادر جلالیاستادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20141225The land use programming is vital since inappropriate land use can endanger soil and water resources in a region and reduce their quality and quantity for future generations. While land development based on its ability are always facing limitations. This research is conducted with a sustainable approach to manage water resources and land programming in line with make optimal use of limited land, soil and water in the watershed. For this purpose, the required information to prepare a development model based on the land potential, were collected. Using the ArcGIS software, essential maps including map of slope, altitude, driving directions, land form, hydrographic, soil and vegetation, and density, were derived. By combining layers of information, the lands abilities were extracted in term of 107 ecological units. The meteorological data, hydrometer and the sources and consumptions of water resources of the watershed were collected and analyzed. The results showed that 88.2 percent and 11.6 percent are currently the area of agriculture and orchards. While the watershed potential for these practices are as 78.9 and 19.1, respectively. However, lack of attention to the potential water resources of the region, which is mostly as groundwater, caused a drop in groundwater level about 0.85 m per year and consequently the risk of soil and water resources in the region. The results indicate the importance of integrated water resources management and natural potentials in sustainable development in the watershed.شناخت قابلیتهای مختلف اراضی از آنجا اهمیت مییابد که کاربری نامتناسب زمین میتواند منابع خاک و آب یک منطقه را به خطر اندازد و کیفیت و کمیت آن را برای نسلهای آینده کاهش دهد. ضمن اینکه توسعه اراضی بر مبنای قابلیتهای آن نیز همیشه با محدودیتهایی همراه است. این پژوهش با نگرشی پایدار به منظور مدیریت صحیح منابع آب و استعدادیابی اراضی در راستای استفاده بهینه از منابع محدود آب و خاک در حوزههای آبخیز انجام شده است. به این منظور اطلاعات مورد نیاز برای تهیه مدل توسعه منطقه بر مبنای پتانسیل موجود اراضی، جمعآوری شد. نقشههای لازم شامل شیب، ارتفاع از سطح دریا، جهات جغرافیایی، واحد شکل زمین، هیدروگرافی، خاک و پوشش گیاهی و تراکم آن، با استفاده از نرمافزار ArcGIS، تهیه شد. با ترکیب لایههای اطلاعاتی، توان محیطی منطقه بهصورت 107 یگان زیست-محیطی استخراج و دادههای هواشناسی، هیدرومتری و منابع آب بهمنظور ارزیابی منابع و مصارف حوضه، جمعآوری و آنالیز شد. نتایج نشان داد که 88.3 درصد کاربری فعلی این حوضه کشاورزی و باغات و 11.7 درصد مرتع است. در حالیکه پتانسیل حوضه در این بخشها بهترتیب 78.9 و 19.1 درصد است. از طرفی عدم توجه به پتانسیل منابع آب منطقه که بیشتر بهصورت زیرزمینی است، باعث افت سطح آب زیرزمینی در حد 0.85 متر در سال و به تبع آن به خطر افتادن منابع خاک و آب منطقه شده است. نتایج این پژوهش بیانگر اهمیت مدیریت یکپارچه منابع آب و توجه به پتانسیلهای طبیعی در توسعه پایدار اراضی در حوزههای آبخیز میباشد.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Technical note: Effect of mechanical measures on peak flow of Boostan Dam Watershed using Watershed Modeling Systemگزارش فنی: تاثیر اقدامات مکانیکی بر دبی اوج آبخیز سد بوستان با استفاده از سامانه مدلسازی آبخیز33233810681710.22092/ijwmse.2016.106817FAنفیسه مقدسیدانشآموخته کارشناسی ارشد، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانواحدبردی شیخدانشیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانعلی نجفینژاددانشیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانایمان کریمیراددانشجوی دکتری، گروه منابع آب دانشگاه تهرانJournal Article20150302The aim of this study was to evaluate the effects of mechanical watershed management measures implemented across the Boostan Dam Watershed on reduction of flood peak. To this end, the Watershed Modeling System (WMS) was used to compare peak flow before and after of implementation of the measures. The mechanical measures have been implemented during 2000–2007. The major soil and water conservation measures in the Boostan Dam Watershed were mechanical and biological measures implemented in a limited area. To determine the effect of these measures, the watershed has been modeled in WMS environment. Five flood events occurred before implementation of the measures were used for calibration and validation of the model. Three other flood events occurred after completion of the measures were then used for the evaluation. The results showed that the mechanical measures, despite the fact that their reservoirs are full of sediment, decrease the average peak flow 1.79 % compared to the absence of these measures and if some structures would not be destructed, the reduction would reach 5.95 percent. It should be noted that if the structures were out of sediment, the average peak flow rate would decrease 3.25 % in comparison with current situation and 7.64 % when compared to absence of structures.پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و بررسی اثرات اقدامات مکانیکی آبخیزداری اجرا شده بر کاهش دبی اوج سیلاب در حوزه آبخیز سد بوستان انجام شده است. بدین منظور از سامانه مدلسازی حوزه آبخیز برای مقایسه دوره قبل و بعد از اجرای اقدامات استفاده شد. اقدامات مکانیکی مورد نظر در این مطالعه بین سالهای 1379 تا 1386 انجام گرفته است. عمده اقدامات حفاظت خاک و آب در حوزه آبخیز سد بوستان در قالب عملیات مکانیکی انجام گرفته و عملیات بیولوژیک در سطح محدود اجرا شده است. برای تعیین تاثیر این اقدامات، این حوزه آبخیز در محیط سامانه مدلسازی آبخیز (WMS) مدلسازی شد. برای واسنجی و اعتباریابی مدل پنج واقعه سیلاب مشاهداتی در بازه زمانی قبل از انجام اقدامات و برای بررسی اثر اقدامات حفاظت خاک و آب، سه واقعه سیلاب مشاهداتی در ایستگاه تمر برای زمان بعد از تکمیل آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در اثر انجام اقدامات مکانیکی، با وجود اینکه مخازن آن پر از رسوب میباشند، دبی اوج بهطور متوسط 1.79 درصد نسبت به عدم انجام این اقدامات کاهش یافته که در صورت تخریب نشدن برخی از سازهها، میزان این کاهش به 5.95 درصد میرسید. لازم به ذکر است، در صورتی که مخازن سازهها رسوب نگرفته بودند، دبی اوج بهطور متوسط 3.25 درصد نسبت به وضعیت موجود و 7.64 درصد نسبت به عدم وجود سازهها افزایش پیدا مینمود.پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریمهندسی و مدیریت آبخیز2251-93008320160922Investigation of regional relations of probable annual water yield in hydrologic units: a case study in Karkheh, Dez and Karun basinsگزارش فنی: بررسی روابط منطقهای آبدهی محتمل سالانه در واحدهای هیدرولوژیک، مطالعه موردی: حوضههای کرخه، دز و کارون33934910681810.22092/ijwmse.2016.106818FAجهانگیر پرهمتدانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160105The study aimed to evaluate the regional models in estimation of probable annual water yield in hydrologic units of Karkheh, Dez and Karun watersheds, located in south-west of Iran. Afterward, observational data of discharge and precipitation were used from 108 hydrometeric stations and 208 rain gauges. Area, equivalent rectangle length, slope, Gravilios coefficient, precipitation, main stream length, main stream slope, mean watershed elevation, drainage density and perimeter were accounted in regional analysis. The cluster analysis and discriminate function was used in homogeneity analysis of hydrologic units. The results of multiple regression showed a high correlation between observed and computed data (0.98 and 0.99). It was also found out that annual discharge had a direct correlation with the first four above variables, and an inverse correlation with the other factors. The results showed that the annual yield can be precisely predicted by the area. Finally, the results showed that the annual depth of runoff yield over watershed had a high correlation with area and precipitation in a bi-variable regression model with regression coefficients of 0.52 to 0.8.هدف از این پژوهش ارزیابی مدلهای منطقهای در برآورد دبی جریان سالانه در سطوح مختلف احتمال میباشد. بدین منظور حوضههای کرخه، کارون و دز در جنوب غرب ایران انتخاب شد. سپس در این منطقه، آمار مشاهدهای دبی در 108 ایستگاه هیدرومتری و بارندگی در 208 ایستگاه بارانسنجی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، پارامترهای مورد استفاده در تحلیل منطقهای شامل مساحت، طول مستطیل معادل، شیب، ضریب گراویلیوس، بارندگی، طول آبراهه اصلی، شیب آبراهه اصلی، ارتفاع متوسط حوضه، تراکم زهکشی و محیط حوضه میباشد. در بررسی و تحلیل همگنی حوضههای هیدرولوژیک از روش آنالیز خوشهای و تابع تشخیص استفاده شد. برای ارزیابی مدلهای بهدست آمده از هر منطقه همگن، دادههای مشاهدهای یک حوضه که در واسنجی این مدلها استفاده نشده بودند، بهکار گرفته شد. نتایج تحلیل مدلهای همبستگی چند متغیره نشان داد که دبی جریان در سطوح مختلف احتمال دارای ضریب همبستگی بالایی با 10 عامل منتخب بوده، ولی رابطه دبی با چهار عامل اول مستقیم و با شش عامل بعدی معکوس میباشد. نتایج پژوهش نیز نشان داد که شدت جریان با بارندگی رابطه معکوس داشته ولی عمق جریان دارای رابطه مستفیم است. بعلاوه، روابط یک متغیره و دو متغیره دبی با مساحت و دبی با مساحت و بارندگی همبستگی بالایی با ضریب بین 0.52 تا 0.8 را نشان داد.