ملیحه سادات ظریف معظم؛ رسول مهدوی؛ سهیلا جوانمرد؛ مرضیه رضایی
چکیده
فرایند بارش تحت تاثیر عوامل متعدد محیطی همچون رخدادهای گرد و غبار قرار گرفته، برهمکنش این دو واقعه میتواند چرخه هیدرولوژیکی را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش قابل توجه رخدادهای گرد و غبار در نقاط مختلف کشور، این پژوهش با هدف بررسی اثر گرد و غبار روی تغییرات احتمالی بارش استان خراسان رضوی طی سالهای 2013-2000 انجام شد. ...
بیشتر
فرایند بارش تحت تاثیر عوامل متعدد محیطی همچون رخدادهای گرد و غبار قرار گرفته، برهمکنش این دو واقعه میتواند چرخه هیدرولوژیکی را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش قابل توجه رخدادهای گرد و غبار در نقاط مختلف کشور، این پژوهش با هدف بررسی اثر گرد و غبار روی تغییرات احتمالی بارش استان خراسان رضوی طی سالهای 2013-2000 انجام شد. بدینمنظور، روش آماری رگرسیون تاریخی که بر پایه مقایسه بارش مشاهدهایی با بارش پیشبینی شده میباشد، استفاده شد. نه ایستگاه سینوپتیک بهعنوان ایستگاه هدف انتخاب شدند. معادلات رگرسیون برای پیشبینی بارش ایستگاههای هدف با استفاده از دادههای بارش روزانه ایستگاههای بارانسنجی با روش کمینه مربعات بهدست آمد. سپس، با داشتن مقادیر بارش مشاهدهای و مقادیر پیشبینی شده آن، شاخص نسبت آماری رگرسیون تاریخی برای هر ایستگاه هدف محاسبه شد. ارزیابی نسبتهای آماری هر ایستگاه بهوسیله آزمون جایگشت مونت کارلو و با استفاده از نرمافزار R انجام شد. از آنجا که تغییرات رطوبت نسبی نقش مهمی در فرایند بارش دارد، ضریب همبستگی میان رطوبت نسبی و شاخص نسبت آماری هر ایستگاه محاسبه شد. آزمون آماری همبستگی میان متغیرهای رطوبت نسبی و شاخص نسبت آماری برای ایستگاهها معنیدار بود. آزمونهای جایگشت برای شاخص نسبت آماری ایستگاهها، متغیر بودن اثر گرد و غبار روی بارش را نشان داد. چنانچه کمترین شاخص نسبت آماری 0.8 مربوط به ایستگاه نیشابور با رطوبت نسبی 38 درصد و بیشترین شاخص نسبت آماری برای ایستگاه تربت حیدریه با مقدار 1.5 و رطوبت نسبی 59.45 درصد بود. در بررسی حاضر، واکنش بارش در برابر رخدادهای گرد و غبار متاثر از شرایط رطوبت نسبی بوده است. بهطور کلی، میتوان چنین نتیجه گرفت که در یک سامانه نمیتوان از اجزاء آن همواره رفتار ثابتی را انتظار داشت و از اینرو رسیدن به جمعبندیهای جامع در موارد ذکر شده نیازمند مطالعات گستردهتر میباشد.
رضا طلایی؛ محسن شریعت جعفری؛ بایرامعلی بیرامی
چکیده
زمینلغزشها، از عوامل عمده فرسایش و تولید رسوب در حوضههای شیبدار وکوهستانی هستند. هر چند شواهد دال بر این است که میزان رسوب وارده به رودخانههای مناطق کوهستانی استان اردبیل بر اثر زمینلغزشها قابل توجه است، اما از لحاظ کمی عدد و رقم متقن مبتنی بر تحقیق علمی برای آن ارائه نشده است. در این پژوهش، موضوع در حوضه بالخلوچای ...
بیشتر
زمینلغزشها، از عوامل عمده فرسایش و تولید رسوب در حوضههای شیبدار وکوهستانی هستند. هر چند شواهد دال بر این است که میزان رسوب وارده به رودخانههای مناطق کوهستانی استان اردبیل بر اثر زمینلغزشها قابل توجه است، اما از لحاظ کمی عدد و رقم متقن مبتنی بر تحقیق علمی برای آن ارائه نشده است. در این پژوهش، موضوع در حوضه بالخلوچای استان اردبیل با استفاده از دادههای مستخرج از عکسهای هوایی، مطالعات صحرایی و دادههای رسوبسنجی ایستگاه هیدرومتری پل الماس مورد بررسی قرار گرفت. با تعیین رابطه دادههای متناظر دبی جریان و دبی رسوب، حجم رسوب در ایستگاههای رسوبسنجی مرتبط با حوضه برآورد شد. میزان رسوب برآوردی در دورههای زمانی مختلف با دورههای فعالیت زمینلغزشها مورد مقایسه قرار گرفت و تاثیر زمینلغزشها در افزایش فرسایش و رسوبدهی حوضه تعیین شد. زمینلغزشهای بزرگ مورد اشاره باعث افزایش قابل توجه بار رسوبی رودخانه بالخلوچای شدهاند. آثار این لغزشها در بار معلق عبوری از ایستگاه پلالماس مشاهده میشود. میانگین رسوب سالانه بر اساس دادههای کل دوره آبی 40 ساله برابر با 46566.30 تن در سال است، در حالیکه میانگین رسوب سالانه بر اساس دادههای 36 ساله، یعنی با حذف دادههای مربوط به سالهای لغزشی 1369 تا 1372، برابر با 30831 تن در سال میباشد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که بر اساس برآوردهای انجام گرفته میزان رسوب حمل شده بهوسیله رودخانه بالخلوچای بعد از وقوع دو مورد زمینلغزش ساریقیه و ایلانجق در طول دوره چهار ساله (سال 1369 تا سال 1372) بهطور محسوسی افزایش یافته است.
مریم سنجری بنستانی؛ واحدبردی شیخ؛ آرش زارع گاریزی؛ آمنه آورند
چکیده
هدف از این پژوهش، امکانسنجی پایش متغیرهای بارش، دما و تراز آب رودخانه در حوزه آبخیز چهلچای با مشارکت شهروندان است. حوزه آبخیز چهلچای جزء حوضههای کوهستانی استان گلستان میباشد. این حوزه آبخیز بهعنوان یکی از پرچالشترین حوزههای آبخیز استان در کانون توجه مسئولان و مدیران استان قرار دارد. بدین منظور، با طراحی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، امکانسنجی پایش متغیرهای بارش، دما و تراز آب رودخانه در حوزه آبخیز چهلچای با مشارکت شهروندان است. حوزه آبخیز چهلچای جزء حوضههای کوهستانی استان گلستان میباشد. این حوزه آبخیز بهعنوان یکی از پرچالشترین حوزههای آبخیز استان در کانون توجه مسئولان و مدیران استان قرار دارد. بدین منظور، با طراحی و ساخت ادوات ساده و ارزان قیمت، متغیرهای مذکور بهوسیله افراد داوطلب (شش نفر شامل دو دانشآموز، سه شهروند زن و یک شهروند مرد) بهمدت پنج ماه اندازهگیری شد. دادههای ثبت شده، از طریق فرمهای کاغذی و تلفن همراه (پیامک، شبکه اجتماعی واتساپ و تلگرام) بهوسیله شهروندان به اشتراک گذاشته شد. برای ارزیابی و صحتسنجی دادهها، از آزمونهای همبستگی، t جفتی و ضریب کاپا بین دادههای برداشت شده بهوسیله شهروندان و ایستگاههای هواشناسی موجود در منطقه استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین دادههای ثبت شده بهوسیله شهروندان در مقایسه با ایستگاهها تفاوت معنیداری ندارد. شهروند زن با مدرک تحصیلی لیسانس، بیشترین تعداد ثبت داده را داشته، دادههای ثبت شده بهوسیله ایشان همبستگی بالایی با ایستگاههای رسمی پایش متغیرهای دما و بارش داشته است و شهروند مرد متصدی اداره منابع طبیعی کمترین تعداد ثبت داده را داشته، پائینترین همبستگی بین دادههای ثبت شده بهوسیله ایشان و دادههای ایستگاههای رسمی وجود داشته است. در مجموع، عملکرد خوب شهروندان (بهویژه زنان) در پایش آبخیز امیدوارکننده بوده، میتوان به کمک آنان دادههای قابل اعتماد، بهموقع و طولانیمدت جمعآوری کرد و کمبود داده بهویژه در مناطق کوهستانی دورافتاده را جبران کرد و فرایند تصمیمگیری و مدیریت آبخیزها را تسهیل کرد.
مریم رستمی؛ فرود شریفی؛ محمد حسین مهدیان؛ سمانه اروندی
چکیده
امروزه کشور شاهد رشد و توسعه مدلهای متعددی برای طراحی سامانههای تامین آب، برآورد سیل، مدیریت تخصیص و استفاده منابع آبی، مدیریت هرزآبها و فاضلابها در مناطق شهری و مدیریت بومسازگانهای آبی است. شناخت ظرفیتهای آبی و تقاضا برای آب از مولفههای اصلی تصمیمگیری برای مدیریت منابع، آبخیزها و پدیدههایی نظیرخشکسالی ...
بیشتر
امروزه کشور شاهد رشد و توسعه مدلهای متعددی برای طراحی سامانههای تامین آب، برآورد سیل، مدیریت تخصیص و استفاده منابع آبی، مدیریت هرزآبها و فاضلابها در مناطق شهری و مدیریت بومسازگانهای آبی است. شناخت ظرفیتهای آبی و تقاضا برای آب از مولفههای اصلی تصمیمگیری برای مدیریت منابع، آبخیزها و پدیدههایی نظیرخشکسالی به شمار میرود. در فضای مدیریت منابع آبهای سطحی و ریسک خشکسالی مناطق مختلف کشور، همچنان فقدان یک سامانه که تصمیمگیران را در اتخاذ تصمیمات درست و به موقع پشتیبانی کند، کاملاً مشهود است. برای ایجاد چنین سامانهای، لازم است اقدامات اساسی در خصوص شناخت موضوع و ظرفیتهای موجود کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. در این پژوهش، شبیهسازی در حوزههای آبخیز درجه هفت موجود در استان مرکزی واقع در منطقه اقلیمی نیمهخشک با استفاده از اطلاعات بارندگی، تبخیر و دبی و با کمک دو مدل AWBM و SFB انجام و تحلیل شد. استخراج پارامترهای فیزیکی مدل، تبدیل اطلاعات نقطهای بارندگی به اطلاعات منطقهای با استفاده از روشهای مختلف و معمول، تحلیل اطلاعات تبخیر و محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل و تجمیع اطلاعات بهمنظور شبیهسازی هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز درجه هفت و برآورد ظرفیت جریانهای سطحی در این استان از اهداف اصلی این پژوهش محسوب میشود. نتایج محاسبه شده و به دست آمده برای واسنجی و اعتبارسنجی دو مدل AWB و SFB در تمامی زیرحوضهها نشان داد که مدل AWBM میتواند شبیهسازی قابل قبولی نسبت به مدل SFB در شرایط استان مرکزی داشته باشد و مدل SFB با توجه به مقادیر ضریب تعیین و ضریب کارایی به هیچ وجه مناسب تشخیص داده نشد.
زینب کریمی؛ واحدبردی شیخ
چکیده
در این پژوهش، ارزیابی اقدامات آبخیزداری در بخشی از حوزه آبخیز حبلهرود از دیدگاه آبخیزنشینان با استفاده از روش پرسشنامه (کتبی-حضوری) بهصورت کیفی مورد بررسی قرار گرفت. پاسخگویان بهصورت تصادفی از بین زنان و مردان انتخاب و تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که ...
بیشتر
در این پژوهش، ارزیابی اقدامات آبخیزداری در بخشی از حوزه آبخیز حبلهرود از دیدگاه آبخیزنشینان با استفاده از روش پرسشنامه (کتبی-حضوری) بهصورت کیفی مورد بررسی قرار گرفت. پاسخگویان بهصورت تصادفی از بین زنان و مردان انتخاب و تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که با وجود ضرورت و اهمیت بالای برگزاری برنامههای آموزشی و ترویجی از نظر مردم، تعداد و تنوع دورهها و برنامههای آموزشی و ترویجی برگزار شده، از دیدگاه آبخیزنشنیان کم است. ارزیابی نظرات مردم در خصوص عوامل کلیدی تأثیرگذار بر تخریب منابع طبیعی و محیط زیست و ارزیابی میزان آگاهی و احساس مسئولیت مردم در قبال محیط زیست، نشان داد که مردم محلی از آگاهی نسبتاً خوبی برخوردار هستند و از احساس مسئولیت بالایی برخوردار میباشند. همچنین، تأثیر و اهمیت اجرای روشهای حفاظت آب و خاک از ابعاد مختلف از دیدگاه آبخیزنشنیان در حد زیاد است. لذا، اجرای برنامههای آموزشی و ترویجی و دخالت دادن دانش بومی و مشارکت مردم محلی در موفقیت پروژهها ضروری است. از طرف دیگر، سطح درآمد پایین روستاییان و کمبود اشتغال که مشکل اصلی روستاییان میباشد، منجر به مهاجرت آنها در بعضی مناطق شده است. در واقع آبخیزنشینان عدم توانایی مالی اجرای پروژهها را بهعنوان عامل اصلی عدم استقبال از روشهای حفاظت آب و خاک بیان کردند. همچنین، عدم آگاهی و اطلاع از وجود روشهای حفاظت آب و خاک و اثرات آنها و عدم وجود پروژهها و مزارع نمایشی و الگو بهترتیب در اولویت دوم و سوم عدم استقبال از روشهای حفاظت آب و خاک رتبهبندی شدند.
مریم آذینمهر؛ عبدالرضا بهرهمند؛ آتنا کبیر
چکیده
انواع کاربری اراضی و پوشش مختلف زمین عملکرد قابل توجه و مؤثری روی فرایندهای هیدرولوژیکی از جمله رواناب و سیل دارند. اما چگونگی و میزان این تأثیر در سطح و مکانهای مختلف متفاوت میباشد. مدلهای توزیعی مکانی بهدلیل داشتن قابلیت توزیعی، برای بررسی تغییرات کاربری اراضی و برآورد کمی این تغییرات مناسب میباشند. هدف اصلی این تحقیق، ...
بیشتر
انواع کاربری اراضی و پوشش مختلف زمین عملکرد قابل توجه و مؤثری روی فرایندهای هیدرولوژیکی از جمله رواناب و سیل دارند. اما چگونگی و میزان این تأثیر در سطح و مکانهای مختلف متفاوت میباشد. مدلهای توزیعی مکانی بهدلیل داشتن قابلیت توزیعی، برای بررسی تغییرات کاربری اراضی و برآورد کمی این تغییرات مناسب میباشند. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی اثرات سناریوهای تغییرات کاربری اراضی روی هیدروگراف خروجی حوضه با کمک ابزار مدلسازی توزیعی و GIS است. بهمنظور حصول هدف در این تحقیق مدل هیدرولوژیکی توزیعی-مکانی WetSpa که در گروه مهندسی هیدرولوژی و هیدرولیک دانشگاه آزاد بروکسل توسعه یافته است، بهکار برده شد. این مدل در حوضه دینور با مساحت 1717 کیلومتر مربع از شاخههای رودخانه کرخه واقع در استان کرمانشاه استفاده شد. همچنین، مدل هیدروگراف روزانه را با توجه به معیار ناش-ساتکلیف 66 درصد با دقت نسبتاً خوبی پیشبینی مینماید. طبق پتانسیل حوضه دینور، نه سناریو تغییر کاربری اراضی در محیط GIS طراحی و برای شبیهسازی به مدل واسنجی شده وارد شدند. سپس با مقایسه هیدروگراف خروجی در وضعیت موجود کاربری اراضی با نتایج شبیهسازی شده از نه سناریو، تغییرات در فرایندها و پارامترهای هیدرولوژیکی بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که شبیهسازی این تغییرات بهوسیله مدل با توجه به نتایج، قابل قبول میباشد.
مصطفی بنی اسدی؛ مجتبی پالوج
چکیده
سیاستگذاران در حوضه منابع آب در کشور بیشتر بهدنبال حل مسئله آب از طریق مسائل فنی-مهندسی، انتقال آب، سدسازی و پروژههای سازهای بودهاند. این در حالی است که مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود حکمرانی بد و نامطلوب و سامانه مدیریتی ناکارآمد است. ترتیبات نهادی نامناسب، مدیریت از هم گسسته، عدم شفافیت و عدم مشارکت ذینفعان ...
بیشتر
سیاستگذاران در حوضه منابع آب در کشور بیشتر بهدنبال حل مسئله آب از طریق مسائل فنی-مهندسی، انتقال آب، سدسازی و پروژههای سازهای بودهاند. این در حالی است که مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود حکمرانی بد و نامطلوب و سامانه مدیریتی ناکارآمد است. ترتیبات نهادی نامناسب، مدیریت از هم گسسته، عدم شفافیت و عدم مشارکت ذینفعان در مدیریت، از جمله ویژگیهای سامانه حکمرانی فعلی منابع آب در کشور است. هدف از مطالعه حاضر، طراحی مدل حکمرانی مناسب بر منابع آب زیرزمینی در حوزه آبخیز دشت ارزوئیه میباشد. برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی نظریه داده بنیاد و مصاحبه با کارشناسان و صاحبنظران و انجام تحلیلهای مربوطه، الگوی حکمرانی مطلوب منابع آب تدوین شد. از مهمترین نتایج و پیشنهادات این الگو میتوان به تدوین چیدمان نهادی مناسب در سطح حوزه آبخیز، یکپارچهسازی مدیریت در سطح کلان تا سطح حوضه، واگذاری مدیریت به ذینفعان در سطح حوزه آبخیز، مشارکت ذینفعان در نظارت و اجرا و اصلاح قوانین و نظام حقوقی اشاره کرد.
رضا کردیان همدانی؛ سعید آزادی؛ صفر معروفی؛ عبداله طاهری تیزرو
چکیده
فرسایش، بهعلت اثرات فراوان اقتصادی و زیست محیطی همواره دغدغه بزرگی برای کشاورزان، مهندسان و سیاستگذران بهشمار میآید. از آنجایی که شیب یکی از شاخصهای مهم در فرایند فرسایش میباشد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تندی و جهت شیب بر تغییرات رسوب و حجم رواناب سطحی در حوزه آبخیز گنبد واقع در شهرستان همدان انجام شد. ...
بیشتر
فرسایش، بهعلت اثرات فراوان اقتصادی و زیست محیطی همواره دغدغه بزرگی برای کشاورزان، مهندسان و سیاستگذران بهشمار میآید. از آنجایی که شیب یکی از شاخصهای مهم در فرایند فرسایش میباشد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تندی و جهت شیب بر تغییرات رسوب و حجم رواناب سطحی در حوزه آبخیز گنبد واقع در شهرستان همدان انجام شد. در این حوضه، در سه دامنه جنوبی، شمالی و شرقی سه کرت استاندارد آزمایشی نصب شد. کرتها در ابعاد 1.8×24 متر طراحی و در شیبهای نسبتا همگن و با مقادیر متفاوت تعبیه شدند. رواناب محتوی رسوب در مخازن ویژهای جمعآوری و نمونهبرداری شدند. در این خصوص، 16 واقعه بارشی مستقل (1389–1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بررسی اثرهای تندی و جهت شیب و همچنین، اثر متقابل آنها با استفاده از آزمایش فاکتوریل در نرمافزار SAS 9.4 انجام شد. نتایج حاکی از معنیداری اثر شیب، جهت آن و همچنین، اثر متقابل آنها در هنگام وقوع رگبار، در میزان حجم رواناب تولیدی میباشد. بر اساس این نتایج، شیبهای کوچک باعث معنیداری عامل تندی شیب شده و تاثیر بیشتری نسبت به مقادیر بزرگتر، در تولید رواناب داشته است. دلیل این امر، پوشش گیاهی متراکم و همچنین، بیشتر بودن میانگین سرعت نفوذ آب در خاک، در شیبهای بزرگتر میباشد. از طرفی، در تولید رسوب، عامل تندی شیب معنیدار نبوده و جهت شیب نیز فقط در یکی از وقایع بارشی 16گانه معنیدار بوده است. اثر متقابل آنها نیز در سه واقعه بارشی معنیداری را نشان میدهد.
شهاب نیر؛ سعید فرزین؛ حجت کرمی؛ محمد رستمی
چکیده
فرسایش و آبشستگی از مهمترین مسائل نگران کننده در ارتباط با کنارههای رودخانه و سواحل میباشد. استفاده از آبشکنها، از جمله روشهای نوین کنترل و کاهش فرسایش میباشد. آبشکنها به اشکال مختلفی نظیر آبشکن ساده، L شکل و T شکل هستند. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر هندسه مختلف آبشکنهای بالادست و پاییندست بر آبشستگی آبشکن T شکل میانی ...
بیشتر
فرسایش و آبشستگی از مهمترین مسائل نگران کننده در ارتباط با کنارههای رودخانه و سواحل میباشد. استفاده از آبشکنها، از جمله روشهای نوین کنترل و کاهش فرسایش میباشد. آبشکنها به اشکال مختلفی نظیر آبشکن ساده، L شکل و T شکل هستند. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر هندسه مختلف آبشکنهای بالادست و پاییندست بر آبشستگی آبشکن T شکل میانی برای سری آبشکنهای ترکیبی مطالعه شده است و بهترین ترکیب جهت افزایش کارایی آبشکنها مشخص شده است. آزمایشها در شرایط آستانه حرکت بستر متحرک، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که متوسط عمق آبشستگی اطراف آبشکن T شکل میانی، حدود 0.8 برابر عمق جریان است. بهترین عملکرد آبشکن T شکل میانی زمان رخ میدهد که آبشکن بالادست L شکل و آبشکن پاییندست T شکل باشد (L T T). در واقع کمترین حجم و متوسط عمق آبشستگی با توجه به همه موقعیتها نیز مربوط به همین ترکیب است. حجم فرسایش با استفاده از نرمافزار Surfer محاسبه شده است. متوسط حجم آبشستگی این ترکیب، 0.063 مترمکعب و متوسط عمق آبشستگی در حدود 1.21 برابر عمق جریان میباشد. در محل آبشکن اول تمام حجم فرسایش یافته در سمت موافق آبشکنها است که با عبور از محدوده آبشکنها، فرسایش به سمت مخالف هدایت میشود. آبشکنهای ترکیبی پیشنهادی (L T T) پتانسیل بالایی جهت استفاده در رودخانهها به منظور کاهش فرسایش بستر و دیوارهها را دارا میباشد.
پیمان معدنچی؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ کاکا شاهدی؛ کریم سلیمانی؛ احمد فاتحی
چکیده
چکیده:در حال حاضر انواع روشهای قابل اعتماد و عملی برای اندازهگیری رطوبت خاک از مقیاس نقطهای به مقیاس جهانی وجود دارد. توسعه بسیار دقیق تکنیکهای اندازهگیری و دادههای کارآمد، سیستم را برای نظارت مستمر قادر میسازد. به تازگی پیشرفت قابل توجه در تکنیک سنجش از دور، به جامعه علمی اجازه داده است که نقشه رطوبت خاک را در هر نقطه از ...
بیشتر
چکیده:در حال حاضر انواع روشهای قابل اعتماد و عملی برای اندازهگیری رطوبت خاک از مقیاس نقطهای به مقیاس جهانی وجود دارد. توسعه بسیار دقیق تکنیکهای اندازهگیری و دادههای کارآمد، سیستم را برای نظارت مستمر قادر میسازد. به تازگی پیشرفت قابل توجه در تکنیک سنجش از دور، به جامعه علمی اجازه داده است که نقشه رطوبت خاک را در هر نقطه از جهان به صورت دقیق و مکرر داشته باشند، که این پیشرفت کمک میکند برای به دست آوردن دادههای مورد اطمینان از حوضههای دور دست و حوضه-هایی که بدون آمار هستند و از صرف وقت و هزینه اضافی جلوگیری به عمل میآورد. مطالب فوق ضرورت انجام این تحقیق را بیان میکند. در این تحقیق فرضیه این است که آیا دادههای سنجش از دور MERRA-LAND در برآورد رطوبت خاک حوزه آبخیز بافت دقت قابل قبولی دارد؟ برای اینکه به جواب این پرسش برسیم، بعد از دانلود دادهها و قرائت آنها جهت صحتسنجی دادهها از روش همبستگی پیرسون بین دادههای متوسط ماهانه ماهواره و بارندگی متوسط ماهانه ایستگاههای سینوپتیک بافت و بارانسنجی کیسکان در دوره 2009 تا 2013 استفاده شد. نتایج نشان داد که با اطمینان 99 درصد در ایستگاه کیسکان(که در وسط حوضه واقع شده است) و با اطمینان 95 درصد در ایستگاه بافت بین دادههای متوسط ماهانه رطوبت خاک سطحی دانلود شده با متوسط بارندگی ماهانه همبستگی بالایی وجود دارد، سپس برای مقایسه میانگین بین دادههای MERRA-LAND از پایگاه سرویس دادههای علوم زمین گودارد (GES DISC) به عنوان دادههای پیشبینی شده در تاریخ و ساعت مشخص و درصد رطوبت حجمی به دست آمده از 14 نقطه نمونه برداری شده از سطح خاک و منطقه محدوده ریشه در حوزه آبخیز بافت در همان ساعت و تاریخ به عنوان دادههای درجا استفاده شد. مقایسه میانگین از روش T جفتی در محیط نرم افزار SPSS برای هر دونوع نمونه (سطحی و محدوده ریشه) انجام شد. نتایج نشان داد که به علت بیشتر بودن T محاسبه شده از T جدول با درجه آزادی 13 در مقایسه رطوبت حجمی سطحی و منطقه ریشه با دادههای دانلود شده سطحی و منطقه ریشه با اطمینان99درصد اختلاف معنی-داری دیده نمیشود و میتوان به بخشهای اجرایی توصیه کرد تا به جای صرف وقت و هزینه زیاد از درصد رطوبت حجمی ارائه شده از این پایگاه برای پیش بینی و پایش خشکسالی کشاورزی استفاده کنند.
رقیه آسیابی هیر؛ رئوف مصطفیزاده؛ مجید رئوف؛ اباذر اسمعلیعوری
چکیده
وجود و تأمین آب کافی از پیشنیازهای بنیادی برای توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع انسانی میباشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی پایداری منابع آب سطحی و عوامل موثر بر آن است. به کمک شاخصهای تعیین شده شامل: منابع (موجودیت، تغییرپذیری)، دسترسی (دسترسی به بهداشت)، مصارف (مصرف آب خانگی، مصرف آب کشاورزی)، محیط زیست (جریان پایه، پوشش گیاهی طبیعی، ...
بیشتر
وجود و تأمین آب کافی از پیشنیازهای بنیادی برای توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع انسانی میباشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی پایداری منابع آب سطحی و عوامل موثر بر آن است. به کمک شاخصهای تعیین شده شامل: منابع (موجودیت، تغییرپذیری)، دسترسی (دسترسی به بهداشت)، مصارف (مصرف آب خانگی، مصرف آب کشاورزی)، محیط زیست (جریان پایه، پوشش گیاهی طبیعی، جریان زیستمحیطی) و ظرفیت اجتماعی-اقتصادی (نرخ سواد، جمعیت فعال اقتصادی، اشتغال در بخش غیر کشاورزی) مؤلفههای اثرگذار بر پایداری منابع آب سطحی در 21 حوزه آبخیز استان اردبیل ارزیابی شده است. مقادیر شاخصها پس از محاسبه، بر اساس دامنه آنها بهصورت استاندارد در دامنه صفر تا 100 ارائه شدند. امکان مقایسه مولفههای مختلف و چند بعدی در حوضههای مورد مطالعه، بهصورت ارائه نتایج در قالب نمودارهای راداری فراهم شده است. معیار منابع که شامل سرانه آب و ضریب تغییرات بارش است، در حوضههای شمسآباد و هیر بهترتیب با مقادیر استاندارد 16 و 93 پایینترین و بالاترین مقدار را دارند. حوضههای نیر، پلالماس و دوستبیگلو از نظر معیار استاندارد شده محیط زیست با مقادیر 60، 58 و 54 در شرایط مطلوب و سایر حوضهها در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارند. مقدار معیار ظرفیت در حوضه پل الماس بیشتر و پل سلطان کمتر از بقیه حوضهها میباشد. در معیار دسترسی، حوضههای شمسآباد و احمدکندی بهترتیب کمترین و بیشترین مقدار را دارند. متوسط مقادیر استانداردسازی شده معیارهای منابع، مصارف، دسترسی، ظرفیت و محیط زیست بهترتیب برابر 50، 60، 42، 38 و 25 است. در مجموع، نتایج نشان داد که معیارهای دسترسی و منابع دارای تغییرات بیشتری بوده، معیار محیط زیست در شرایط نامطلوبی قرار دارد. قابل ذکر است که حوضههای مرکزی و شرق استان دارای مقادیر مشابهی از نظر معیارها هستند.
نگین قادری دهکردی؛ کریم سلیمانی؛ عطااله کاویان؛ مصطفی رشیدپور
چکیده
حوزههای آبخیز شهری بهدلیل توسعه، دارای رفتار هیدرولوژیکی پیچیدهتری نسبت به حوضههای طبیعی هستند که شناخت پاسخ هیدرولوژیکی آنها به طراحی مناسب تسهیلات کنترل سیلاب کمک خواهد کرد. در این پژوهش، با استفاده از مدل SWMM، به بررسی پتانسیل تولید رواناب شهری در بخشی از محدوده شهری بابلسر پرداخته شد. هدف از این بررسی، تحلیل قابلیت استحصال ...
بیشتر
حوزههای آبخیز شهری بهدلیل توسعه، دارای رفتار هیدرولوژیکی پیچیدهتری نسبت به حوضههای طبیعی هستند که شناخت پاسخ هیدرولوژیکی آنها به طراحی مناسب تسهیلات کنترل سیلاب کمک خواهد کرد. در این پژوهش، با استفاده از مدل SWMM، به بررسی پتانسیل تولید رواناب شهری در بخشی از محدوده شهری بابلسر پرداخته شد. هدف از این بررسی، تحلیل قابلیت استحصال آب جمعآوری شده باران در دورههای بازگشتهای مختلف برای کاربرد در مصارف شهری است. بدینمنظور، در مدل SWMM، منطقه 69/65 هکتاری مطالعاتی در قالب شش واحد هیدرولوژیکی (از 94/5 تا 82/16 هکتار)، شش گره خروجی و چهار کانال تعریف شد و ارتفاع رواناب حاصل از بارش 24 ساعته با دوره بازگشتهای مختلف بهدست آمد. با توجه به این نتایج، مقدار بارش 24 ساعته با دوره بازگشت 25 سال برابر 37/70 میلیمتر است که از این مقدار، 73/33 میلیمتر صرف نفوذ و 60/35 میلیمتر نیز مربوط به رواناب است. نتایج پژوهش نشان داد که در حدود 1/52 درصد از بارش طرح شهر بابلسر میتواند قابلیت تبدیلشدن به رواناب را داشته باشد. بیشترین ضریب رواناب در واحد هیدرولوژیک S3 است که در دوره بازگشت 100 سال، مقداری برابر 637/0 دارد. در این حال، کمترین ضریب رواناب در واحد هیدرولوژیک S1 است که مقدار آن در دوره بازگشت دو سال برابر 352/0 است. همچنین، نتایج نشان داد که ضریب رواناب با دوره بازگشت ارتباط مستقیم دارد و بارشهای بزرگتر، ضریب رواناب بالاتری دارند. از طریق سامانههای جمعآوری، علاوهبر کاهش خطرات سیلاب شهر بابلسر، یک منبع مکمل آبی که جبرانکننده بخشی از مصرف خانوارها در بخش غیرشرب است، به مدیریت منابع آب پرداخت.
علیرضا مجیدی؛ غلامرضا لشکری پور؛ ضیاالدین شعاعی
چکیده
فرسایشپذیری، مقاومت و رفتار مهندسی خاکها، متاثر از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها میباشد. لیتولوژی و خصوصیات سنگ مادر میتواند از عوامل تاثیرگذار و کنترل کننده خصوصیات و رفتار خاکها باشند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه برخی خصوصیات فیزیکی خاکهای ریزدانه مارنی با دو سازند مادری مختلف در حوزه دریاچه نمک قم با شرایط مشابه ...
بیشتر
فرسایشپذیری، مقاومت و رفتار مهندسی خاکها، متاثر از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها میباشد. لیتولوژی و خصوصیات سنگ مادر میتواند از عوامل تاثیرگذار و کنترل کننده خصوصیات و رفتار خاکها باشند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه برخی خصوصیات فیزیکی خاکهای ریزدانه مارنی با دو سازند مادری مختلف در حوزه دریاچه نمک قم با شرایط مشابه انجام گرفت. مطالعه بر روی 61 نمونه که از عمق 0.5 تا 1 متری و از 3 منطقه حوزه با پراکنش مناسب در اطراف تهران، قم و ساوه برداشت شده، انجام پذیرفت. نمونهها از خاکهای نزدیک به رخنمون دو سازند مارنی دوره نئوژن، قرمز بالایی و قم، برداشت شدهاند. پارامترهای فیزیکی مورد بررسی عبارتند از چگالی دانههای خاک، دانهبندی، حدود اتربرگ و عدد فعالیت خاک که مطابق استانداردهای ASTM بر روی نمونهها، اندازهگیری و محاسبه گردید. بررسی خصوصیات فوق مشخص نمود که خاکهای حاصل از این دو سازند مارنی بیشتر سیلتی و تماماَ در رده خاکهای ریزدانه با خمیرایی کم تا متوسط قرار میگیرند. مقادیر مربوط به عدد فعالیت خاک و حدود اتربرگ بخصوص حد خمیری و شاخص خمیری، دلالت بر این دارند که کانیهای رسی در این خاکها به احتمال زیاد بیشتر از نوع کائولینیت و ایلیت و کمتر از نوع مونتموریلونیت میباشند. مقایسه میانگین و تجزیه واریانس خصوصیات فیزیکی دو گروه خاک مارنی مورد مطالعه با استفاده از آزمونt ، مشخص نمود که در بیشتر خصوصیات فیزیکی، دارای اختلاف معنیداری در سطح اطمینان بیش از 95 درصد هستند. دانهبندی، حد روانی، شاخص خمیری و عدد فعالیت خاک، خصوصیات فیزیکی دارای اختلاف در این دو گروه خاک هستند. این اختلاف با خوشهبندی نمونهها براساس پارامترهای دارای اختلاف به روش سلسلهمراتبی، مورد اعتبارسنجی و تایید قرار گرفت. با توجه به حوزه واحد و شرایط مشابه توپوگرافی و محیطی در تشکیل و تکامل این دو گروه خاک مارنی، نتایج این تحقیق دلالت بر تاثیر شرایط و خصوصیات محیط رسوبی سنگ مادر بر خصوصیات خاکها به خصوص در مراحل اولیه تکاملی آنها دارد.
ستار چاوشی
چکیده
استفاده از الگوریتمهای فرا ابتکاری در علوم مختلف بهطور روز افزون در حال گسترش است. کاربرد آنها در شناخت و مدلسازی پدیدههای طبیعی نظیر سیل و خشکسالی به لحاظ طبیعت و مکانیسم پیچیده و تعامل غیرخطی عوامل موثر بر آن نمونهای از توانایی و پتانسیل این الگوریتمها در هیدرولوژی میباشد. در این مقاله، نخست ...
بیشتر
استفاده از الگوریتمهای فرا ابتکاری در علوم مختلف بهطور روز افزون در حال گسترش است. کاربرد آنها در شناخت و مدلسازی پدیدههای طبیعی نظیر سیل و خشکسالی به لحاظ طبیعت و مکانیسم پیچیده و تعامل غیرخطی عوامل موثر بر آن نمونهای از توانایی و پتانسیل این الگوریتمها در هیدرولوژی میباشد. در این مقاله، نخست به معرفی الگوریتم جستجوی موجودات همزیست پرداخته میشود و در ادامه کاربرد آن در بهینهسازی سامانههای فازی و با هدف یافتن ناحیه اثر ایستگاههای واقع در حاشیه جنوبی دریای خزر مورد بحث قرار میگیرد. این حوضه سالیانه شاهد وقوع سیلابهای مخرب بوده و متعاقبا صدمات جانی و مالی بوده است. یافتههای این پژوهش برای برآورد سیلاب حوضه و متعاقبا طراحی سازههای کنترل سیلاب استفاده میشود. تعداد 61 ایستگاه آبسنجی واقع در این منطقه در نظر گرفته شده، مشخصات فیزیکی، اقلیمی و هیدرولوژیک آنها شامل مساحت، محیط، ارتفاع کمینه، ارتفاع بیشینه، ارتفاع متوسط، شیب متوسط، طول آبراهه اصلی، شیب آبراهه اصلی، طول مستطیل معادل، عرض مستطیل معادل، عامل فرم، ضریب شکل، ضریب گراولیوس، ضریب گردی، ضریب فشردگی و بارش متوسط سالیانه تعیین شده است. طبق نتایج حاصل از آزمون تحلیل مولفههای اصلی از بین 16 پارامتر مورد بررسی، مساحت، ارتفاع متوسط، ضریب شکل و ضریب گراولیوس حوضه بههمراه بارندگی متوسط حوضه بهعنوان مهمترین عوامل برای آزمون همگنی هستند. این عوامل بهعنوان ورودی سامانه فازی استفاده شد که منجر به تولید نواحی همگن شد. الگوریتم جستجوی موجودات همزیست برای بهینهسازی این گروههای همگن و طی فرایندهای تکراری بهکار گرفته شد. در نهایت، عملکرد الگوریتم و صحت و سقم این نتایج بهدست آمده با استفاده از آماره ناهمگنی گشتاور خطی ارزیابی شد. بدینترتیب، تعداد 61 ناحیه اثر که بیانگر نواحی همگن برای هر یک از 61 حوضه مورد مطالعه است، بهدست آمد. نتایج این مطالعه بیانگر کارایی روش پیشنهادی در تعیین ناحیه اثر حوزههای آبخیز منطقه دارد. پراکنش جغرافیایی ناحیه اثر ایستگاهها (ایستگاههای همگن با ایستگاه هدف) نشان میدهد که مجاورت جغرافیایی الزاما دلالت بر همگنی حوضهها ندارد.
محمدرضا دهمرده قلعهنو؛ محمد نهتانی؛ صادق عسکری دهنو
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات برخی از ویژگیهای خاک سطحی و پوشش گیاهی شبکه پخش سیلاب و مقایسه آن با منطقه شاهد در ایستگاه پخش سیلاب کوه خواجه واقع در منطقه هامون سیستان است. برای انجام این پژوهش، چهار عرصه بهعنوان منطقه پخش سیلاب و دو عرصه بهعنوان منطقه شاهد در نظر گرفته شد. نمونهبرداریها در داخل شش قطعه به روش تصادفی–سیستماتیک ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات برخی از ویژگیهای خاک سطحی و پوشش گیاهی شبکه پخش سیلاب و مقایسه آن با منطقه شاهد در ایستگاه پخش سیلاب کوه خواجه واقع در منطقه هامون سیستان است. برای انجام این پژوهش، چهار عرصه بهعنوان منطقه پخش سیلاب و دو عرصه بهعنوان منطقه شاهد در نظر گرفته شد. نمونهبرداریها در داخل شش قطعه به روش تصادفی–سیستماتیک صورت گرفت. بدین منظور، سه ترانسکت 100 متری در هر قطعه و بر روی هر ترانسکت 10 پلات یک متر مربعی با توجه به پراکنش پوشش گیاهی مستقر شد. درصد تاج پوشش گیاهی و میزان تراکم با روش پلاتگذاری و با استفاده از روش قطع و توزین رشد سال جاری گیاهان بهعنوان تولید گیاهی اندازهگیری شد. همچنین، برای ارزیابی خصوصیات خاک منطقه پخش سیلاب و شاهد، نمونهبرداری در طول هر ترانسکت و در شش نقطه (سه نقطه در زیراشکوب بوتهای و سه نقطه از خاک لخت) انجام و عوامل هدایت الکتریکی، اسیدیته، درصد ازت خاک و درصد مواد آلی اندازهگیری شد. بهمنظور مقایسه عوامل خاک از آزمون فاکتوریل 2×2 و برای عوامل پوشش گیاهی از آزمون t غیر جفتی با نرمافزار SPSS استفاده شد. نرمال بودن دادهها نیز با استفاده از آزمون کلوموگوروف بررسی شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که پخش سیلاب بر افزایش درصد پوشش تاجی در سطح پنج درصد و میزان تولید در سطح یک درصد تأثیر معنیداری دارد، ولی بین تراکم عرصه پخش سیلاب و عرصه شاهد تفاوت معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. نتایج بررسی خصوصیات خاک نشان داد که پخش سیلاب باعث افزایش معنیدار درصد ازت خاک و درصد مواد آلی و کاهش اسیدیته و هدایت الکتریکی در سطح پنج درصد شده است. همچنین، مقدار ماده آلی، ازت و اسیدیته خاک لخت نسبت به خاک زیر بوته در هر دو تیمار شاهد و پخش سیلاب در سطح پایینتری قرار دارد. ولی هدایت الکتریکی خاک زیر بوته بیشتر از خاک لخت در هر دو تیمار است.
محمود دمی زاده؛ رسول مهدوی؛ علی اکبر نوروزی؛ حمید غلامی؛ ارشک حلیساز
چکیده
طوفانهای گرد و غبار یکی از پدیدههای جوی است که تاثیرات منفی زیادی را برای استان هرمزگان که یکی از مهمترین مراکز جمعیتی و گردشگری در جنوب کشور بوده و بخش قابل توجهی از تأسیسات مهم و راهبردی کشور در آن ایجاد شده، به همراه داشته است. به همین دلیل، تعیین کانون و مناطق تحت تاثیر طوفان و همچنین، شناسایی مسیرهای مهم ورود و حرکت ...
بیشتر
طوفانهای گرد و غبار یکی از پدیدههای جوی است که تاثیرات منفی زیادی را برای استان هرمزگان که یکی از مهمترین مراکز جمعیتی و گردشگری در جنوب کشور بوده و بخش قابل توجهی از تأسیسات مهم و راهبردی کشور در آن ایجاد شده، به همراه داشته است. به همین دلیل، تعیین کانون و مناطق تحت تاثیر طوفان و همچنین، شناسایی مسیرهای مهم ورود و حرکت آنها از مهمترین نیازهای امروز سازمانهای مرتبط در این استان است. بهمنظور بررسی پدیده گرد و غبار در استان هرمزگان، ابتدا کلیه دادههای هواشناسی 12 ایستگاه سینوپتیک منطقه بین سالهای 2000 تا 2018 میلادی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفتند و تعداد 48 رخداد طوفان گرد و غبار که دید افقی در آنها به کمتر از 1000 متر کاهش پیدا کرده بود، مشخص شد و عملیات آشکارسازی توده گرد و غبار بر روی آنها با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس و تعداد چهار الگوریتم آشکارساز Ackerman ،TDI ،TIIDI و NDDI انجام شد و مناطق تحت تاثیر طوفان و همچنین، مناطق منشاء آن تعیین شدند. برای مسیریابی حرکت طوفان گرد و غبار از مدل انتشار پخش لاگرانژی ذرات HYSPLIT استفاده شد و مسیرهای ورودی طوفانهای گرد و غبار به داخل استان و همچنین، مسیرهای حرکت آن و مناطقی که دارای بیشترین تاثیرات را در این زمینه هستند، مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج مقایسه چهار الگوریتم آشکارساز گرد و غبار، بیانگر کارایی مناسبتر الگوریتم TDI در مقایسه با سایر الگوریتمها در تشخیص کانون و توده گرد و غبار در منطقه میباشد. بر اساس نتایج، مناطق شرقی استان هرمزگان، تالاب جازموریان، شرق سیستان و بلوچستان، مناطق غربی افغانستان و پاکستان و نیز مناطق مرکزی و جنوبی عربستان از مهمترین کانونهای تولید گرد و غبار در منطقه شناخته شدند. بررسی نقشههای مدل HYSPLIT بیانگر وجود سه مسیر کلی ورود و ایجاد طوفانهای گرد و غبار به منطقه میباشد که شامل مناطق جنوب غربی کشور، مسیر جنوبی-شمالی و مسیر شمالی و شمال غربی است. همچنین، بر اساس نتایج مدل، در حدود 53.7 درصد مسیر حرکت و انتشار گرد و غبار پس از وقوع طوفان به سمت شمال و شمال شرقی است که این امر باعث گسترش آلودگی و تشدید غلظت گرد و غبار در شهرهایی نظیر بندرعباس، قشم، میناب، رودان، جیرفت، کهنوج، بم، ایرانشهر، خاش، میرجاوه و زاهدان میشود. همچنین، در حدود 22.3 درصد طوفانهای منطقه مسیر جنوبی و 14.8 درصد مسیر جنوب غربی و 9.2 درصد مسیر شرقی را برای ادامه پیمایش خود در نظر میگیرند.
سهراب مرادی؛ سلیمان محمدی لیمائی
چکیده
این پژوهش با هدف امکانسنجی کاربرد مدل چندمنظوره نظریه بازیها برای ایجاد توازن بین دغدغههای اقتصادی و زیستمحیطی در بهینهسازی کاربری اراضی حوزه آبخیز زِمکان واقع در غرب استان کرمانشاه و برای کمک به امر تصمیمگیری، انجام گرفت. هدف دوگانه مدل چندمنظوره نظریه بازیها به حداقل رساندن اثرات تخریبی روی محیط زیست (میزان ...
بیشتر
این پژوهش با هدف امکانسنجی کاربرد مدل چندمنظوره نظریه بازیها برای ایجاد توازن بین دغدغههای اقتصادی و زیستمحیطی در بهینهسازی کاربری اراضی حوزه آبخیز زِمکان واقع در غرب استان کرمانشاه و برای کمک به امر تصمیمگیری، انجام گرفت. هدف دوگانه مدل چندمنظوره نظریه بازیها به حداقل رساندن اثرات تخریبی روی محیط زیست (میزان فرسایش و رسوب کمتر) و به حداکثر رساندن میزان درآمد اقتصادی (ارزش خالص فعلی بیشتر) حاصل از کاربریهای مختلف میباشد. برای آگاهی از انواع کاربریهای اراضی از تصاویر ماهوارهای IRS-P6 و برای نشان دادن مساحت کاربریها از ابزار GIS بهره گرفته شده است. در این پژوهش حامیان و طرفداران حفاظت از محیط زیست و جنگلها بهعنوان بازیگر زیست محیطی (بازیگر یک) و کاربران حوزه آبخیز زمکان بهعنوان بازیگر اقتصادی (بازیگر دو) انتخاب شدند. در این مطالعه استفاده از نظریه بازیها، بهینهسازی چندمنظوره و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در بهینهسازی کاربری اراضی حوزه آبخیز زمکان برای ایجاد توازن توسعه اقتصادی و اثرات زیستمحیطی استفاده شد. نتایج مدل چندمنظوره نظریه بازیها نشان داد که بعد از چند دور چانهزنی و تعدیل اهداف بین بازیگران تعادل نَش ایجاد میشود. در بازه تعادل نش، میانگین فرسایش و رسوب برای بازیگر زیست محیطی از 4296 تا 4300 هزار مترمکعب در سال و ارزش خالص فعلی برای بازیگر اقتصادی از 47050 تا 47068 میلیارد ریال در سال متغیر است. تعادل نش در مقایسه با پراکندگی بهینه پارتو که نتیجه مدل چندهدفه سنتی (کلاسیک) میباشد، راهحلهای رضایتبخشتری را بر اساس اولویتهای تصمیمگیرندگان ارائه نمود. نتایج بیانگر این است که مدل نظریه بازیها در بسیاری دیگر از مسائل مربوط به مدیریت محیطی نیز کاربرد دارد. پژوهشهای آینده میتواند روی بسط دادن یک هدف سوم بهعنوان مثال دغدغههای اجتماعی متمرکز شود و به جای بازیهای دو هدفه از بازیهای سه هدفه استفاده شود.
معین جهانتیغ؛ سید محمد تاجبخش فخرآبادی؛ غلامرضا میراب شبستری؛ هادی معماریان خلیلآباد
چکیده
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه هیرمند با برآورد میزان رسوبات معلق حمل شده ناشی از سیلابهای ورودی به این رودخانه در ایران است. بدین منظور، نمونههایی از سیلابهای ورودی کشور افغانستان به ایران، برداشت و رسوبات معلق همراه آنها برآورد و روند تغییرات غلظت رسوبات در تغییرات زمانی و مکانی مختلف بهصورت ...
بیشتر
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه هیرمند با برآورد میزان رسوبات معلق حمل شده ناشی از سیلابهای ورودی به این رودخانه در ایران است. بدین منظور، نمونههایی از سیلابهای ورودی کشور افغانستان به ایران، برداشت و رسوبات معلق همراه آنها برآورد و روند تغییرات غلظت رسوبات در تغییرات زمانی و مکانی مختلف بهصورت میدانی در طول مسیر رودخانه سیستان مورد بررسی قرار گرفت. بازههای مستعد رسوبگذاری در طول مسیر رودخانه بهوسیله تصاویر ماهوارهای اسپات-5 سال 2016 با قدرت تفکیک مکانی 2.5 تا پنج متر مشخص شده، بر اساس عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای پس از زمینمرجعسازی بستر سیلابی جریان رودخانه در محیط GIS و اندازهگیری در همین محیط نرمافزاری، پارامترهای اندازه زاویه نسبت به شمال، شاخص سینوسیته، حالت جریان و عرض رودخانه در بازه زمانی نیم قرن اخیر، تعیین و تغییرات عرض بستر سیلابی با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که متوسط رسوب معلق رودخانه سیستان 32 گرم در لیتر بوده، حدود 7.3 میلیون تن رسوب به همراه سیلابها در دوره مورد مطالعه (15 ماه) وارد این رودخانه شده است. همچنین، یافتهها نشان داد که عرض بستر رودخانه در این بازه زمانی تغییرات چشمگیری داشته است، بهطوری که مقدار t بهدست آمده (در سطح یک درصد) اختلاف معنیداری را نشان میدهد و عرض رودخانه در سال 1395 نسبت به سال 1344 تقریباً به یک سوم کاهش یافته است. همچنین، 73 درصد از بستر رودخانه مورد مطالعه بهدلیل رسوبگذاری و ایجاد ناپایداری، قابلیت انتقال جریان آب را ندارد. بهطوریکه متوسط عرض بستر سیلابی از 160.79 به 41.32 متر، متوسط تغییرات زاویه نسبت به شمال رودخانه، از 287.94 به 295.26 درجه، متوسط شاخص سینوسیته از 1.39 به 1.18 و الگوی جریان از حالت پیچانرود به حالت سینوسی در سال 1395 تغییر یافته است. در مجموع نتایج کلی این پژوهش بیانگر آن است که پارامترهای هیدرولوژیکی (دبی و رسوب)، بیولوژیکی، تغییرات شیب بستر و احداث سد، از مهمترین عوامل تغییر غلظت رسوب معلق، و بهدنبال آن تغییر در مورفولوژی و تبدیل رودخانه از حالت مئاندری سینوسی نامنظم (سال 1344) به حالت مئاندری محدود (سال1395) است.
ابوالحسن فتحآبادی؛ حامد روحانی؛ سید مرتضی سیدیان؛ محمد مهدوی
چکیده
زمانی که ورودی حوضه، تبخیر و تعرق و برداشت از آبهای زیرزمینی ناچیز باشد، منحنی خشکیدگی رابطه ذخیره-خروجی را برای حوضه بیان میکند. شناخت این رابطه میتواند در مسائلی از قبیل پیشبینی جریانهای کمینه، مدیریت و تصمیمگیری منابع آب، کالیبره کردن مدلهای هیدرولوژیکی و غیره مفید باشد. بدین منظور در این تحقیق اقدام به مدلسازی شاخه ...
بیشتر
زمانی که ورودی حوضه، تبخیر و تعرق و برداشت از آبهای زیرزمینی ناچیز باشد، منحنی خشکیدگی رابطه ذخیره-خروجی را برای حوضه بیان میکند. شناخت این رابطه میتواند در مسائلی از قبیل پیشبینی جریانهای کمینه، مدیریت و تصمیمگیری منابع آب، کالیبره کردن مدلهای هیدرولوژیکی و غیره مفید باشد. بدین منظور در این تحقیق اقدام به مدلسازی شاخه خشکیدگی در سه رودخانه جاجرود، طالقان و خرمدره شد. در ابتدا با بررسی هیدروگرفهای سالانه در هر یک از حوضهها اقدام به جداسازی شاخه خشکیدگی شد. سپس با انجام پیش پردازشهای لازم هر یک از شاخههای خشکیدگی آماده برازش مدلهای مختلف شدند. برای هر یک از شاخههای خشکیدگی هشت مدل مختلف برازش داده شد. نتایج نشان داد که در دو رودخانه جاجرود و طالقان روش بارنز و بعد از آن روشهای با مخرن غیرخطی شامل دراگ، کوتانگ و ویتنبرگ عملکرد بهتری نسبت به روشهای دیگر داشتهاند و در رودخانه خرمدره روشهای، هورتن، بارنز و دراگ بهترتیب عملکرد بهتری نسبت به سایر روشها داشتهاند. مقادیر متوسط K روش بارنز برای سه خط برازش داده شده در رودخانه جاجرود، برابر با 0.97، 0.975 و 0.99، در رود طالقان برابر با 0.967، 0.974 و 0.987 و در رودخانه خرمدره برابر 0.931، 0.945 و 0.972 بهدست آمدند.
جمال مصفایی؛ امین صالح پور جم
چکیده
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای ...
بیشتر
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای بازه زمانی قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سالانه حدود 114 هزار متر مکعب ذخیره رواناب در اثر عملیات آبخیزداری در حوضه انجام شده است که 20.1 درصد این حجم مربوط به عملیات سازهای و 79.9 درصد متعلق به اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی آبخیزداری است. نتایج مربوط به تحلیل سیلاب نشان داد که نقش اقدامات سازهای در تغییر زمان تمرکز حوضه اندک و حتی منفی بوده، لذا، کاهش دبی اوج و حجم سیلاب خروجی حوضه، حاصل اجرای اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی است که باعث شده دبی اوج برای دوره بازگشتهای دو تا 100 سال بهترتیب 42.7، 25.4، 20.8، 17.1، 15.3 و 13.8 درصد و حجم سیلاب بهترتیب 41.8، 24.8، 20.2، 16.5، 14.8 و 13.3 درصد کاهش یابد. همچنین، مشخص شد که با افزایش دوره بازگشت سیلاب، درصد کاهش حجم و دبی اوج سیلاب ناشی از عملیات آبخیزداری کاهش یافته است.
علی باقریان کلات؛ غلامرضا لشکریپور؛ محمد غفوری؛ علیاکبر عباسی
چکیده
در مناطق واجد خاکهای با فرسایشپذیری زیاد که فاقد پوشش گیاهی بوده و یا میزان پوشش گیاهی ناچیز است، سرشت ذاتی سنگ مادر، نقش بهسزایی در تولید رواناب و هدررفت خاک بر عهده دارد. این تحقیق، با هدف بررسی اثر نوع لیتولوژی و مواد مادری بر هدررفت خاک با استفاده از دستگاه شبیهساز باران در حوزه آبخیز سد سنگرد واقع در استان خراسان رضوی انجام ...
بیشتر
در مناطق واجد خاکهای با فرسایشپذیری زیاد که فاقد پوشش گیاهی بوده و یا میزان پوشش گیاهی ناچیز است، سرشت ذاتی سنگ مادر، نقش بهسزایی در تولید رواناب و هدررفت خاک بر عهده دارد. این تحقیق، با هدف بررسی اثر نوع لیتولوژی و مواد مادری بر هدررفت خاک با استفاده از دستگاه شبیهساز باران در حوزه آبخیز سد سنگرد واقع در استان خراسان رضوی انجام شد. برای انجام این پژوهش، ابتدا 11 واحد همگن (واحدهای کاری) بر مبنای نوع لیتولوژی شامل مارن و کنگلومرا و رخسارههای فرسایشی شامل سطحی-شیاری، شیاری و شیاری-آبراههای در کاربری مرتعی و در شیب مشابه (20 درصد) انتخاب شد. 33 آزمایش در شدت بارش 36 میلیمتر در ساعت و به مدت 30 دقیقه با شبیهساز باران بر روی واحدهای کاری، انجام شد. مقدار رسوب هر یک از آزمایشها اندازهگیری شد. بهمنظور بررسی عوامل موثر در تلفات خاک و فرسایشپذیری، نمونهبرداری از خاک در لایه صفر تا 15 سانتیمتری نیز از مجاور پلاتهای مورد آزمایش برداشته شد. تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS 22 انجام شد. نتایج نشان داد که لیتولوژیهای مورد بررسی از نظر فرسایش و رسوبدهی با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند. دو واحد کاری شامل مارن حاوی املاح فراوان واجد فرسایش شیاری-آبراههای (Eem-RG) و کنگلومرا واجد فرسایش سطحی-شیاری (Plc-SR) بهترتیب با رسوبدهی 260.9 و 45.1 گرم در متر مربع دارای بیشترین و کمترین مقدار رسوبدهی میباشند. برخی از ویژگیهای خاک مانند درصد سیلت، رطوبت اولیه خاک، شوری، اسیدیته و نسبت جذب سدیم با میزان فرسایش و رسوبدهی خاک دارای همبستگی مستقیم و عوامل درصد پوشش گیاهی و درصد سنگریزه موجود در سطح خاک و همچنین، درصد ماسه، کربن آلی و درصد آهک فعال خاک با میزان فرسایش و تولید رسوب، همبستگی معکوس نشان میدهند.
نسیم آرمان؛ علی شهبازی؛ محمد فرجی؛ سمیه دهداری
چکیده
سامانههای جمعآوری و کنترل آبهای سطحی ناشی از بارندگی از اجزاء مهم برنامهریزی و عمران مناطق شهری هستند و هر گونه سهلانگاری در طراحی صحیح آنها میتواند برای جوامع شهری مشکلآفرین باشد. لذا بهمنظور پیشبینی عملکرد هیدرولیکی از کل سامانه، نیاز به استفاده از روشهای محاسباتی پیشرفته و مدلسازیهای جدید و کارآمدتر ...
بیشتر
سامانههای جمعآوری و کنترل آبهای سطحی ناشی از بارندگی از اجزاء مهم برنامهریزی و عمران مناطق شهری هستند و هر گونه سهلانگاری در طراحی صحیح آنها میتواند برای جوامع شهری مشکلآفرین باشد. لذا بهمنظور پیشبینی عملکرد هیدرولیکی از کل سامانه، نیاز به استفاده از روشهای محاسباتی پیشرفته و مدلسازیهای جدید و کارآمدتر وجود دارد. کاهش پیامدهای زیانبار ناشی از سیلابهای شهری معمولاً با برآورد دقیق رواناب شهری و انتخاب روش مناسب کنترل آن محقق میشود، به این منظور، لازم است میزان رواناب شهری به درستی برآورد شود. بر این اساس، محققین در سالهای اخیر به مدلسازی روی آوردهاند. از جمله مدلهای پر کاربرد در مدیریت رواناب مدل SWMM ابزاری قدرتمند برای محاسبات زهکشی شهری و مدیریت رواناب میباشد. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی مدل بارش-رواناب SWMM در شبیهسازی رواناب سطحی در حوضه شهر ایذه میباشد. برای مشخص کردن بارندگی طرح، زمان تمرکز حوضه محاسبه و تداوم رگبار طرح برابر زمان تمرکز حوضه در نظر گرفته شد. همچنین، از سه معیار NAS، BIAS و RMSE برای بررسی صحت واسنجی و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. در نهایت پس از تأیید مدل، نقاط حساس به آبگرفتگی با دوره بازگشتهای دو، پنج، 10، 20، 50 و 100 ساله تعیین شد. نتایج نشان داد، علت آبگرفتگی در بعضی از نقاط بهدلیل نبود ظرفیت کافی آبگذرها است، در حالیکه در سایر نقاط با وجود ظرفیت کافی برای عبور رواناب، آبگرفتگی مشاهده میشود که دلیل آن مربوط به احداث پلهای نامناسب در مسیر کانالها که سبب کاهش ابعاد آبگذر و آشغال گرفتگی در محل گرهها است. برای واسنجی و ارزیابی مدلها از سه واقعه بارندگی در تاریخهای 23/12/1395، 08/01/1396 و 17/01/1396 استفاده شد. نتایج ارزیابی مدل SWMM نشان داد، انطباق خوبی بین دبی شبیهسازی شده و مشاهدهای وجود دارد. بنابراین، میتوان از این مدلها برای پیشبینی خطر آبگرفتگی، طراحی و برآورد مقدار و هزینه زهکشی، مدیریت حوضههای شهری و اولویتبندی مناطق برای رفع مشکل آبگرفتگی استفاده کرد.
واحدبردی شیخ؛ رویا جعفری؛ محسن حسینعلیزاده؛ حسن رضایی مقدم
چکیده
برآورد دقیق واکنش یک حوضه آبخیز به رخدادهای بارش در مدیریت منابع آب و خاک آن و همچنین طراحی سازه های عمرانی در داخل حوضه و پائین دست آن روی آبراهه ها و رودخانه ها یا در مجاور آنها از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. با توجه به افزایش شناخت و درک نسبی از سیستم های حوضه آبخیز و گسترش تکنولوژی های سخت افزاری و نرم افزاری و تسهیل یادگیری و کاربرد ...
بیشتر
برآورد دقیق واکنش یک حوضه آبخیز به رخدادهای بارش در مدیریت منابع آب و خاک آن و همچنین طراحی سازه های عمرانی در داخل حوضه و پائین دست آن روی آبراهه ها و رودخانه ها یا در مجاور آنها از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. با توجه به افزایش شناخت و درک نسبی از سیستم های حوضه آبخیز و گسترش تکنولوژی های سخت افزاری و نرم افزاری و تسهیل یادگیری و کاربرد این تکنولوژی ها امروزه محققان ترجیح می دهند مدل مورد نیاز خویش را با توجه به هدف خود و شرایط داده-ای موجود طراحی و استفاده کنند. هدف از این تحقیق، توسعه مدل توزیعی مکانی–زمانی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و برنامه نویسی PCRaster جهت دستیابی به روش بهینه نمایش فرآیندهای حوضه آبخیز در مقیاس یک آبخیز زراعی کوچک میباشد. در این تحقیق یک مدل هیدرولوژیکی توزیعی مکانی – زمانی رخداد محور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلسازی PCRaster طراحی و توسعه یافت و کارآیی آن با استفاده از دادههای مشاهداتی زیر حوضه زراعی منتهی به شهرک بهزیستی گرگان به مساحت 27.6 هکتار که در طول تحقیق مورد پایش و داده برداری قرار گرفت، ارزیابی گردید. مدل مورد نظر از نوع یک مدل با اتصال سخت به GIS می باشد. در طی انجام این تحقیق فقط دو رویداد بارش در تاریخ های 11/8/1393 و 25/6/1394 منجر به ایجاد رواناب شد که بترتیب از این رویدادها برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. مقایسه آماری هیدروگرافهای شبیهسازی و مشاهداتی رگبارهای مورخه 11/8/1393 و 25/6/1394 نشان داد که ضریب همبستگی آنها به ترتیب 690/ و 650/و معیار ناش-ساتکلیف آنها به ترتیب 500/و 1 0/5می باشد. نتایج حاکی از آن است که مدل توسعه داده شده از توانایی خوبی در شبیه سازی فرایند بارش-رواناب در طول وقایع رگباری برخوردار میباشد.
سعیده شیرینمنش؛ مسعود صدری نسب؛ علی کرمیخانیکی؛ امیر اشتری لرکی؛ سید مصطفی سیادت موسوی
چکیده
بررسی غلظت رسوب معلق در دلتاها یکی از مهمترین مباحث محیط زیستی و مهندسی در دریا محسوب میشود. الگوی پخش رسوب معلق نزدیک سواحل را میتوان با توجه به توپوگرافی بستر و نوع جریانهای غالب منطقه، بهوسیله نمونهبرداری از رسوب معلق دریا و ترکیب آن با محصولات سنجش از دور پیدا کرد. این نوشتار دستاورد پژوهشی است که هدف آن تعیین الگوریتم ...
بیشتر
بررسی غلظت رسوب معلق در دلتاها یکی از مهمترین مباحث محیط زیستی و مهندسی در دریا محسوب میشود. الگوی پخش رسوب معلق نزدیک سواحل را میتوان با توجه به توپوگرافی بستر و نوع جریانهای غالب منطقه، بهوسیله نمونهبرداری از رسوب معلق دریا و ترکیب آن با محصولات سنجش از دور پیدا کرد. این نوشتار دستاورد پژوهشی است که هدف آن تعیین الگوریتم حاکم بر غلظت رسوب معلق سطحی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8، OLI و دادههای میدانی در دلتای هندیجان در شمال غربی خلیج فارس بوده است. برای این منظور، همزمان با عبور ماهواره لندست 8 در تاریخهای اول اسفند 1394 و 18 بهمن 1395، نمونهبرداری از آب و رسوب در بیش از 60 ایستگاه انجام شد و محدوده تغییرات غلظت رسوب معلق در دلتای هندیجان (740-0) اندازهگیری شد. پس از تصحیح هندسی و اتمسفری تصاویر SWIR ماهواره لندست 8، OLI، روابط مقادیر غلظت رسوب معلق با کمیت بازتابهای تصاویر فوق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی بالایی بین غلظت رسوب بهدست آمده و بازتابش سطحی در نوارهای 4 و 5 ماهواره لندست 8 وجود دارد. با استفاده از آزمونهای آماری و آزمودن بیش از 50 معادله، نوع الگوریتم حاکم بر غلظت رسوب معلق تعیین شد. بهترین الگوریتم با ترکیب نوار 4 و نوار 5 ماهواره لندست 8 و از نوع نمایی انتخاب شد. ضریب همبستگی پیرسن r=0.93 و میزان جزر میانگین ریشه مربعات خطا و خطای نسبی بهترتیب 28.12=RMSE و 34.24=PRMSE درصد بهدست آمد. پس از اعمال الگوریتم بهدست آمده بر تصاویر ماهوارهای، نقشه پراکندگی رسوب معلق سطحی در دلتای هندیجان حاصل شد. طبق این نتایج، غلظت رسوب معلق در نزدیک ساحل هندیجان مقدار بالایی دارد و با دور شدن از ساحل، مقدار رسوب معلق کاهش مییابد. میزان این تغییرات از مناطق نزدیک به ساحل دلتا تا فاصله پنج کیلومتری به سمت دریا، حدود 2800 mgl-1 تا 20 mgl-1 در تاریخ اول اسفند 94 و 800 mgl-1 تا 15 mgl-1 در تاریخ 18 بهمن 95 برآورد شد. نتیجه اینکه تصاویر لندست 8، OLI برای محاسبه غلظت رسوب معلق در دلتای هندیجان بسیار مناسب است.
قاسم مرتضایی فریزهندی؛ محمود رضا طباطبایی؛ محمدجعفر سلطانی؛ طاهر فرهادینژاد
چکیده
مانند بیشتر تالابهای کشور، تالاب بیشهدلان نیز وضعیت مطلوبی نداشته، تعادل اکولوژیکی آن شکننده و ناپایدار است. این پژوهش، با هدف تدوین و اجرای یک برنامه آموزشی در مورد اهمیت تالاب بیشهدلان و چگونگی استفاده مسئولانه از آن، بهوسیله ذینفعان دولتی و غیردولتی و با هدف ترمیم و حمایت از احیاء آن انجام شده است. در این ارتباط، بهمنظور ...
بیشتر
مانند بیشتر تالابهای کشور، تالاب بیشهدلان نیز وضعیت مطلوبی نداشته، تعادل اکولوژیکی آن شکننده و ناپایدار است. این پژوهش، با هدف تدوین و اجرای یک برنامه آموزشی در مورد اهمیت تالاب بیشهدلان و چگونگی استفاده مسئولانه از آن، بهوسیله ذینفعان دولتی و غیردولتی و با هدف ترمیم و حمایت از احیاء آن انجام شده است. در این ارتباط، بهمنظور آگاهی و شناخت از موضوعات اقتصادی، اجتماعی، فناوری، سیاسی و فرهنگی منطقه مورد مطالعه، 10 کارگاه آموزشی به روش غیرتصادفی هدفمند در منطقه برگزار شد. سپس، با بهرهگیری از نظرات نخبگان، نقاط قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها، تالاب شناسایی و پس از آن، مطابق با برنامه عمل CEPA، چهار راهبرد شامل مشارکت مردمی-اطلاعرسانی و مسائل اقتصادی اجتماعی، ارتقاء همکاریهای ملی در خصوص حفاظت و مدیریت تالاب، رسیدن به وضعیت مطلوب محیط زیست و رسیدن به وضعیت مطلوب آب و خاک تعیین وسپسرتبهبندی شدند. با توجه به نتایج بهدست آمده از رتبهبندی راهبردها و همچنین نتایج گرفتهشده از ماتریس QSPM، راهبرد محافظهکارانه WO، راهبرد اصلی برای منطقه مطالعاتی تعیین شد. در این راهبرد، تولید صنایع دستی و فروش غیر مستقیم محصولات آن به گردشگران، از فرصتهای منطقه بهشمار آمده که میتواند، ضمن اشتغال مستقیم و غیر مستقیم جوامع محلی، موجب کاهش نقاط ضعف منطقه (نظیر پایینبودن سطح درآمد خانوار، ضعف امکانات زیرساختی اولیه در روستاها و نظایر آن) شود. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، توانمندسازی جوامع محلی در دستیابی به مدیریت مشارکتی تالاب، یکی از بهترین راهبردها در راستای بهرهبرداری پایدار از تالاب بیشهدلان است.