رامین بیدل؛ عبدالرسول تلوری؛ مسعود گودرزی
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 189-200
چکیده
بارندگی یکی از اساسیترین، متغیرهائی است که در بررسی مسایل اقلیمی مورد مطالعه قرارمیگیرد. این اهمیت به دلیل نقش بارش بر همه اجزاء مرتبط با متغیرهای هیدرولوژیکی است. اما این متغیر حیاتی، خود با تغییرات زمانی و مکانی روبهرو است. بهعبارت دیگر، زمان وقوع بارش و همچنین محل دریافت ریزش جوی به دلایل مختلف ازجمله الگوهای سینوپتیکی ...
بیشتر
بارندگی یکی از اساسیترین، متغیرهائی است که در بررسی مسایل اقلیمی مورد مطالعه قرارمیگیرد. این اهمیت به دلیل نقش بارش بر همه اجزاء مرتبط با متغیرهای هیدرولوژیکی است. اما این متغیر حیاتی، خود با تغییرات زمانی و مکانی روبهرو است. بهعبارت دیگر، زمان وقوع بارش و همچنین محل دریافت ریزش جوی به دلایل مختلف ازجمله الگوهای سینوپتیکی وگردش هوای فـوقـانی و ارتباط آن با گردش هوای سطحی، دائما در حال تغییراست. لذا،طـراحـی سـازههای رودخـانهای مبتنی بر رگبار طـرح خواهد بود. برای افزایش ضریب اطمینان در محاسبات مربوطه لازم است شناخت کافی از شرایط بارش منطقه مطالعاتی از جمله الگوی بارندگیها کسب نمود. در این پژوهش، با مطالعه رگبارهای هفت ایستگاه در استان کرمانشاه و پس از جداسازی رگبارهای شدید،و بیبعدسازی آنها،الگوهای توزیع زمانی بارش مبتنی بر روش میانگین ترسیمی پیلگریم و احتمالاتی Huff ارائه شده است. با بررسی رگبارهای کلیه ایستگاهها ( 2989 واقعه) مورد، مشخص شده، رگبارهای گروه بارش یکساعته حدوداً 30 درصد و گروههای یک تا ششساعته بیش از 80 درصد رگبارها را شامل شدهاند. همچنین با بررسی الگوهای بهدست آمده و توزیع مقادیر در25%های زمانی،مشاهده شد که در کلیه ایستگاهها و گروههای تداوم، حداکثر بارش در25% دوم دارای فراوانی 48.21 درصد و کمترین دریافت بارش مربوط به 25% چهارم با فراوانی 7.14 درصد است. نتیجتا اینکه 25% دوم و سوم مجموعا از نظر دریافت حداکثر بارش دارای فراوانی 80.35 درصد است. در الگوهای منطقهای نیز توزیع سهم دریافت بارش 25% دوم با 75 درصد و25% سوم با 25 درصد،گروههای یک تا 24ساعته منطقهای را پوشش میدهد. در روش توزیع احتمالاتی،که رگبارها براساس چارکهای زمانی دریافت کننده حداکثر بارش به چارکهای اول تا چهارم تقسیم میشوند،اغلب ایستگاههای مورد مطالعه در رگبارهای کوتاه مدت و غالبا یک تا ششساعته،چارک دومی بوده و سهم بعدی را نیز چارک سوم به خود اختصاص داده است. الگوهای منطقهای ناشی از این روش نیز حکایت از چیرهگی چارک دوم در اغلب گروههای بارشی دارد و رتبه بعدی را هم چارک سوم از آن خود کرده است. این موضوع بهوسیله کاربرد روش میانه نیز مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه الگوهای بهدست آمده با الگوهای دفترحفاظت خاک (SCS)، عدم تطابق با آنها را کاملا نشان میدهد.فقط تا حدودی و بهطور نسبی الگوی IA با الگوی چارک دوم احتمالاتی و میانه مشابهت دارد. در نتیجه بهکارگیری الگوهای تیپ دراستان توصیه نمیشود و فقط در وضعیت مذکور کاربرد آن بایستی با احتیاط صورت پذیرد.