علیاکبر عباسی؛ مهدی حبیبی
دوره 2، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 170-178
چکیده
یکی از روشهای معمول کنترل فرسایش کناری رودخانهها استفاده از آبشکن است که در صورت طراحی و اجرای صحیح، علاوه بر کنترل فرسایش کناری، منجر به بازیابی و احیای اراضی با ارزش حاشیه رودخانهها میشود. از آنجا که سؤالات و ابهاماتی در مورد تعیین طول، فاصله و شکل دماغه آبشکنهای توریسنگی ...
بیشتر
یکی از روشهای معمول کنترل فرسایش کناری رودخانهها استفاده از آبشکن است که در صورت طراحی و اجرای صحیح، علاوه بر کنترل فرسایش کناری، منجر به بازیابی و احیای اراضی با ارزش حاشیه رودخانهها میشود. از آنجا که سؤالات و ابهاماتی در مورد تعیین طول، فاصله و شکل دماغه آبشکنهای توریسنگی مطرح بوده، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر طول، فاصله و شکل آبشکنهای توریسنگی، بهصورت آزمایشگاهی انجام شده است. این تحقیق در فلوم آزمایشگاهی با بستر متحرک با طول 17 متر، عرض 1.5 متر و عمق 0.8 متر انجام شده است. آبشکنهای مورد استفاده در آزمایشها از جنس سنگ و تورسیمی (توریسنگ) بوده، از نوع سرسپری T)شکل) غیرمستغرق و عمود بر دیواره فلوم ساخته شدهاند. بهمنظور بررسی آبشستگی دماغه آبشکنها از دو طول آبشکن 15 و 22.5 سانتیمتر (20 درصد و 30 درصد تنگ شدگی کانال) و چهار فاصله آبشکن (چهار نسبت 2، 3، 4 و 5، فاصله به طول آبشکنها) در بستری با مصالح و شیب ثابت و سه مقدار دبی (30، 35 و40 لیتر بر ثانیه) مورد آزمایش قرار گرفته است. با توجه به نتایج بهدستآمده از تحلیل آزمایشها برای آبشکنهای سرسپری رابطه بدون بعد برای برآورد حداکثر عمق آبشستگی دماغه آبشکنهای توریسنگی که به صورت سری ساخته میشوند، استخراج و توصیه شده است. مقایسه مقادیر محاسبهای از این رابطه با مقادیر مشاهدهای نشان داده است که تفاوتها در محدوده 25± درصد خطا قرار دارند. مقایسه نتایج روابط ارائه شده بهوسیله سایر محققین با مقادیر مشاهدهای در این تحقیق نشان داده است حداکثر عمق آبشستگی در آبشکنهای توریسنگی کمتر از آبشکنهای صلب است.