زهرا فیضی؛ امیررضا کشتکار؛ علی افضلی
چکیده
از دیرباز مهار سیلاب و تغذیه مصنوعی از مهمترین اهداف مورد نظر در سامانههای پخش سیلاب در مناطق خشک و نیمهخشک بوده است. لذا، تعیین مکانهای مناسب جهت اجرای سامانههای پخش سیلاب بر اساس معیارها و شاخصهای گوناگون از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. برای نیل به این هدف، استفاده از سامانههای تصمیمگیری چندمعیاره و سامانه ...
بیشتر
از دیرباز مهار سیلاب و تغذیه مصنوعی از مهمترین اهداف مورد نظر در سامانههای پخش سیلاب در مناطق خشک و نیمهخشک بوده است. لذا، تعیین مکانهای مناسب جهت اجرای سامانههای پخش سیلاب بر اساس معیارها و شاخصهای گوناگون از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. برای نیل به این هدف، استفاده از سامانههای تصمیمگیری چندمعیاره و سامانه اطلاعات جغرافیایی ضروری است. در این تحقیق، هفت عامل درصد شیب، نفوذپذیری سطحی، قابلیت انتقال آب در آبرفت، کیفیت آبرفت، کاربری اراضی، حجم رواناب و ضخامت لایه هوادار بهعنوان عوامل مؤثر و معیارهای اصلی در مکانیابی مناطق مستعد پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی در محدوده جنوبی دشت کاشان با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی بهصورت زوجی مقایسه شده و وزن هر کدام محاسبه شد. سپس، این لایهها در محیط سامانه اطلاعات جفرافیایی طبقهبندی شده و نقشه آنها تهیه شد. نتایج حاصل از اولویتبندی نشان داد که معیار کاربری اراضی با وزن 0.39 بهعنوان مهمترین معیار در تعیین مکانهای مناسب پخش سیلاب تعیین شد. همچنین، نتایج حاصل از ادغام و وزندهی نقشهها نشان داد که 70 درصد محدوده مورد مطالعه از نظر پخش سیلاب در طبقه مناسب قرار دارند.
مسعود بازگیر؛ داود نامدار خجسته
چکیده
یکی از پدیدههای رایج اقلیمی در مناطق خشک و نیمهخشک توفان گرد و غبار است. در ایران نیز یکی از نگرانیهای محیط زیست افزایش توفانهای گرد و غبار میباشد. روشهای مختلفی برای کنترل این پدیده وجود دارد که هر کدام دارای محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای کنترل و مهار گرد و غبار، استفاده از مالچ یا خاکپوش است. هدف این پژوهش، ارزیابی ...
بیشتر
یکی از پدیدههای رایج اقلیمی در مناطق خشک و نیمهخشک توفان گرد و غبار است. در ایران نیز یکی از نگرانیهای محیط زیست افزایش توفانهای گرد و غبار میباشد. روشهای مختلفی برای کنترل این پدیده وجود دارد که هر کدام دارای محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای کنترل و مهار گرد و غبار، استفاده از مالچ یا خاکپوش است. هدف این پژوهش، ارزیابی رفتار خاکپوشهای زیستی، شیمیایی و معدنی بهعنوان تثبیتکننده منشاء گرد و غبار، در شرایط آزمایشگاهی برای دورههای یک هفتهای و شش ماهه و همچنین، تعیین شرایط بهینه افزایش ماندگاری آنها در خاک در استان ایلام است. بهمنظور بررسی اثر این خاکپوشها در تثبیت گرد و غبار، آزمونهای مختلفی از جمله بررسی اثر تنشهای نور و دما بر دوام خاکدانهها، مقاومت فشاری، پایداری خاکدانه و آزمون تونل باد بر هدررفت خاک انجام شد. تعیین مقاومت در برابر فرسایش بادی در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از شبیهساز فرسایش بادی با سرعت 25 متر بر ثانیه به مدت 15 دقیقه (برای هر تیمار) برای دورههای، یک هفتهای و شش ماهه انجام شد. با توجه به نتایج مقاومت فشاری، پایداری خاکدانهها و تونل باد، سه فرمولاسیون F13 ،F4 و F15 (ترکیب پلیمر زانتان-کربنات کلسیم، پلیمر پلی ونیل استات-کربنات کلسیم و زانتان-پلی ونیل استات) برای استان ایلام، بهعنوان فرمولاسیونهای (تیمارهای) بهینه تثبیت منشاء گرد و غبار انتخاب شدند. بهطور کلی، برای تثبیت خاک هر منطقه، نیاز به تعیین فرمولاسیون مناسب و متناسب با خصوصیات اقلیمی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک منطقه است.