علیرضا عربعامری؛ کورش شیرانی
چکیده
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای ...
بیشتر
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای عوامل موثر مانند مقدار شیب، فاصله از جاده، تراکم آبراهه، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل، جهت شیب و لیتولوژی تحلیل خطر انجام میگیرد. در نهایت احتمال رخداد زمینلغزشها از خطر خیلی زیاد تا خطر خیلی کم طبقهبندی شد. از کل مساحت منطقه (1870516)، 12.68 درصد از مساحت (237259) در رده خیلی زیاد، 12.78 درصد از مساحت (239045) در رده زیاد، 21.24 درصد از مساحت (397316) در رده متوسط، 29.33 درصد از مساحت (548649) در رده کم و 23.96 درصد از مساحت (448247) در رده خیلی کم قرار گرفتهاند. مدل با استفاده از یک سوم نقاط لغزشی، نسبت فراوانی (FR)، شاخص SCAI و منحنی ROC مورد ارزیابی و اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد، نسبت فراوانی پیکسلها (FR) و شاخص سطح سلول هسته (SCAI) مبین صحت مناسب طبقهبندی در پنج طبقه خطر میباشد. همچنین، دقت نمودار ویژگی عملگر گیرنده (ROC) مدل دمپستر شفر با سطح زیر منحنی (AUC) 73 درصد، نماینده همبستگی بالا بین نقشه خطر تهیه شده و نقشه پراکنش زمینلغزش و ارزیابی خوب مدل میباشد. نتایج این پژوهش بهعنوان اطلاعات پایهای برای مدیریت و برنامهریزی محیطی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.